علی بابا و چهل دزد

دانلود کتاب علی بابا و چهل دزد

کتاب علی بابا و چهل دزد نوشته ی آنتوان گالاند که به تصاویر مناسبی نیز آراسته شده، در صدد هشداردهی و آگاه سازی کودکان و نوجوانان فارسی زبان با عواقب کارهای زشت از جمله راهزنی است.

پدیدۀ دزدی و راهزنی از بدو خلقت انسان ها وجود داشته است. این پدیدۀ زشت و مذموم حتی در بین سایر پستانداران، پرندگان و بسیاری از جانوران وحشی مشاهده می شود.

عمل دزدی به دلایل مختلفی چون: احساس قدرت، احساس مظلومیت، ضعف قوانین حکومتی، عدم آموزش های درست در سنین خردسالی، رشد در خانواده های ناسالم، داشتن دوستان ناباب، سهل خواهی، ظلم ستیزی و حتی فقط به منظور زنده ماندن انجام می پذیرد.

خلاصه کتاب

در زمان های بسیار پیش از این در یکی از شهرهای سرزمین پارس دو برادر زندگی می کردند. نام یکی از برادرها قاسم و دیگری علی بابا بود. پدر دو برادر قبل از مرگش میراث کوچکی را به تساوی بین آنها تقسیم نمود اما این میراث آنچنان نبود، که بتواند زندگی راحتی را برای برادرها مهیا سازد لذا هر کدام راه خویش را در پیش گرفتند.

قاسم پس از مدت کوتاهی با زن بیوه ای به نام فرخنده از یک خانواده ثروتمند ازدواج کرد و در اندک مدتی در زمره تاجران بسیار ثروتمند شهر درآمد. علی بابا نیز با دختری به نام ماه منیر از یک خانواده فقیر و آبرومند ازدواج کرد و زندگی خویش را از طریق کار شرافتمندانه هیزم شکنی و با سختی بسیار اداره می کرد.

او روزها به جنگل بزرگ حاشیه شهر می رفت و اقدام به جمع آوری هیزم و بوته های های خشک می نمود سپس آنها را با سه الاغش به شهر می برد و به متقاضیان می فروخت. آنگاه با پول اندکی که از این طریق به دست می آورد با قناعت و کاهش توقعات به امرار معاش می پرداخت.

یک روز زمانی که علی بابا به جنگل رفته و مشغول جمع آوری هیزم کافی برای بار کردن بر الاغ هایش بود ناگهان از فاصله ای دور چشمانش به یک ابر تیره بزرگ و غبار آلود افتاد. آنچنان که به نظر می آمد، با سرعت به سمت وی در حرکت می باشد و هر لحظه ممکن است به وی برسد.

علی بابا وقتی با دقت بیشتری به توده ابر مانند نگریست، توانست هیکل تعدادی اسب سوار را در میان آن توده بزرگ تشخیص بدهد آنچنانکه احتمال می رفت، قصدی بجز راهزنی نداشته باشند…

نقد کتاب علی بابا و چهل دزد

کتاب علی بابا و چهل دزد اثر آنتوان گالاند  مجموعه ی داستانی بسیار جالب و خواندنی برای رده سنی کودک و نوجوان می باشد. این کتاب که دارای تصاویر نیز هست می کوشد تا با بیان این داستان مخاطب نوجوان و کودک خود را با عواقب کارهای ناپسند آشنا سازد.

یک روز علی بابا چهل نفر دزد را دید که به سمت کوهستان می‌رفتند. چهل دزد کیسه‌ها و جعبه‌های فراوانی روی پشتشان بود که با خودشان می‌بردند. علی بابا به دنبال آن‌ها رفت و دید که که چهل دزد جلوی غاری ایستادند.

یکی از دزد‌ها فریاد زد: “سیم سیم باز شو” و تخته سنگ بزرگی کنار رفت و دزد‌ها وارد غار شدند. علی بابا مدتی بعد از اینکه دزد‌ها از غار بیرون رفتند و دور شدند جلوی تخته سنگ رفت و همان جمله دزد‌ها را تکرار کرد و وار غار شد و…

کتاب علی بابا و چهل دزد برای تمامی کودکان دبستانی که به قصه‌های تخیلی و مهیج علاقمند هستند، جذاب خواهد بود.