ناز بالش

آخرین ویرایش: 11 ماه قبل
ناز بالش (nbookcity.com)

دانلود کتاب ناز بالش

کتاب ناز بالش مجموعه داستان جذاب دیگری از هوشنگ مرادی کرمانی است که تابحال 9بار تجدید چاپ شده است.

مرادی کرمانی تاکنون توانسته است جوایز بسیاری بگیرد. از جایزه شورای کودک گرفته تا جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن و خوزه مارتینی. قصه‌های هوشنگ مرادی کرمانی به چندین زبان منتشر شده و توانسته با مخاطب غیرفارسی‌زبان هم ارتباط برقرار کند.

او چهره ماندگار هم شناخته شده و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. بخشی از بهترین اقتباس‌های سینمایی از آثار او صورت گرفته است. مثلا همین «قصه های مجید» یا «مهمان مامان». او با زندگی پرفراز و نشیبی که از سر گذرانده انگار خودش هم شخصیت داستانی است.

خلاصه کتاب

قصه از جایی آغاز می شود که یک مرد ملبس به لباسی عجیب و غریب، جنب پیاده روی شهرکی که پیش‌تر روستا بوده، روی یک ناز بالش قرمز رنگ، چند تخم کدوتنبل قرار داده و آنها را دانه ای هزار تومان می فروشد. نخستین فردی که از او خرید می کند، مردی است به اسم آقا ماشاءالله و خانواده ی وی از شخصیت های فرعی داستان به حساب می آیند.

شخصیت هایی که همه به نوعی با هم در ارتباط هستند و در شهرکی که قبلا شهر عدس کار خوانده می شد و حالا به آن شهرک آرزوها می گویند، دور هم گرد آمده اند تا داستان ساعت بزرگ شهر را شکل دهند. پس زمینه ی طنز داستان، باعث شده تا وقایع قصه بدون مشکل و دردسر رخ بدهند و شخصیت ها با ایفای نقش در ماجراهای جذاب و سرگرم کننده، با یکدیگر در ارتباط باشند.

هوشنگ مرادی کرمانی مراوده های اجتماعی در داستان ناز بالش را به شکلی مفرح و جالب توجه ارائه کرده و اغراق هایی که در این مراودات به کار رفته، بر جنبه ی طنز آن افزوده است. این داستان فانتزی که طنزهای موقعیت آن، خصیصه ی چشمگیر و درخشانش می باشد، کوشش انسان های عادی برای رسیدن به هدف هایشان در زندگی را بیان می کند و در لایه های عمیق تر قصه، نگاه انتقادی هوشنگ مرادی کرمانی به موارد اجتماعی مختلف، به چشم می خورد.

بخشی از متن کتاب

مردها و زن‌ها که با صدای ناجور و بلندِ زنگِ ساعتِ نیمه شب بیدار شده‌اند، علاقه دارند بروند مستراح، توی حیاط دنبال آفتابه می‌گردند، آفتابه که معمولاً هیچ وقت جای خودش نیست، در دسترس آنان قرار نمی‌گیرد و آنها که آفتابه را پیدا نمی‌کنند با صدای بلند بدون ملاحظه ی همسایه ها گله و شکایت می‌کنند و ای بسا که فحش‌های محلی بدهند و جیغ بکشند و همسایه ها را ناراحت کنند.

همسایه ها به آنها تذکر بدهند که صدایت را بیاور پایین و او در دل شب جواب‌شان را بدهد و دعوا راه بیفتد. همسایه ها بروند سراغ بیل و کلنگ و چماق و به جان هم بیفتند، بزنند همدیگر را ناکار کنند و کار من کدخدا زیاد شود. حالا همه ی اینها به کنار، فکر کنند که ای کاش کدخدای بهتر و درست‌تری داشتند تا دهشان آبادتر و بهتر و منظم‌تر بود.

این فکر خطرناکی است که دنبال کدخدای دیگری باشند و بروند سراغ این جوان‌های تازه کار و بی تجربه و پرادعا و مرا بعد از پنجاه سال کنار بگذارند و بدبختی و فلاکت این روستا را در بر بگیرد. همه ی اینها از گور همین ساعت کت و گُنده بلند می‌شود.

کدخدا همه ی این حرفها را می‌زد که بگوید ساعت به این گندگی، با این زنگ گوش خراش نیاز نیست. این را ببر شهر که بزرگ است و این گرفتاری‌ها را ندارد. گفتم: خوب می‌برم. اما روز دیگر کدخدا پشیمان می‌شد و نمی‌دانم کدام روستایی زیر گوشش خواند که: ساعت را نگه دار. این روستا را آباد می‌کند، این نخود بریز را هر روستایی ندارد. این بیچاره به عشق این روستا رفته…

نقد کتاب ناز بالش

هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده معاصر ایرانی است. شهرت او به خاطر کتاب هایی است که برای کودکان و نوجوانان نوشته است. کتاب ناز بالش اثری است جذاب به قلم این نویسنده محبوب که در آن داستانی سرگرم کننده را برای مخاطب تعریف می کند.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 213 بار

Houshang%20Moradi%20Kermani%20 %D9%87%D9%88%D8%B4%D9%86%DA%AF%20%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%20%DA%A9%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C 3

عنوان کتاب: ناز بالش

نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی

تعداد صفحات کتاب: 163 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 2.16 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

کتاب آخرین نسل برتر مجموعه داستان هایی است از عباس معروفی خالق و نویسنده رمان معروف سمفونی مردگان! داستان های این کتاب عبارتند از: اکسیژن؛ یک گل سرخ؛ رشته‌ی تسبیح؛ آخرین نسل برتر؛ موری؛ جشن دلتنگی؛ عدل پدر و پسر؛ سرباز بومی، وزیر نو، پیراهن آبی...
بروزرسانی: 9 ماه قبل
تعداد بازدید: 1948
این پذیرفتنی نیست که خوبی خود را ببینیم و مسئولیتش را بپذیریم، اما سهم بد را به دیگران فرافکنی کنیم. همگی ما خوب و بد هستیم. اگر بتوانیم این را بپذیریم، آنگاه قادریم در شرایطی که خود را گناهکار می‌بینیم از خودمان...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 530

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *