آخرین نسل برتر

آخرین ویرایش: 8 ماه قبل
آخرین نسل برتر (nbookcity.com)

دانلود کتاب آخرین نسل برتر

کتاب آخرین نسل برتر مجموعه داستان هایی است از عباس معروفی خالق و نویسنده رمان معروف سمفونی مردگان! داستان های این کتاب عبارتند از: اکسیژن؛ یک گل سرخ؛ رشته‌ی تسبیح؛ آخرین نسل برتر؛ موری؛ جشن دلتنگی؛ عدل پدر و پسر؛ سرباز بومی، وزیر نو، پیراهن آبی شلوار سیاه؛ بام تلخ؛ اسب‌ها؛ عرق یک، بازمانده، مادامی که …، عرق دو، فرهنگ، قیام.

چکیده داستان ها

هر کدام از  داستانهای آخرین نسل برتر فردی را به عنوان نسل برتر از دیدگاه نویسنده بیان می­ کند. اکسیژن ، داستان زنی است که در هنگام شیر دادن به نوزادش ناگاه احساس تنگی نفس می کند و سعی دارد خود را به بیمارستان برساند. این زن با وجود اینکه حالش خوب نبود و قصد داشت خود را برای مداوا به بیمارستان برساند، در تمام راه به فکر همسرش است و می خواهد قبل از او در خانه باشد و برای او شام درست کند، گویا این زن بیشتر از خودش به فکر همسر و فرزندش است.

یک گل سرخ، زنی که همیشه آرزو داشته شوهرش به او گل بدهد اکنون بر مزار شوهرش ایستاده. رشته ی تسبیح: پدربزرگ که عاشق تسبیحش است با نوه کوچکش کنار چاه نشسته و صحبت می کند. آخرین نسل برتر: مربی تیم کشتی در مصر به سر می برد و عاشق خدمتکار اتاق شده. موری: مهندس جوانی که مخالف نظام شاه بوده اعدام شده و اجازه ی دفن جنازه اش را نمی دهند. جشن دلتنگی : فرشته که برای تحصیل به ایتالیا رفته مریض می شود. عدل پدر و پسر: پسرک از روستا به شاگردی در شهر آمده ولی به عسل حساسیت داشته. سرباز بومی: سرباز تو سری خور و ساده ای که عاشق زنش است.

وزیر نو: تیمسار بازنشسته به تحریک زنش سعی می کند وزیر شود. پیراهن آبی شلوار سیاه: صحنه ای از تظاهرات مردم. بام تلخ: دیوانه ای که از پنجره حمام ده ، زن ها را نگاه می کرده. اسب ها: دو پسر که می خواهند عبور شاه را ببینند. عرق 1 : مردی که به مسافر خانه می رود و با دو شوفر هم اتاق می شود. بازمانده : مردی که کنار شهرکی آه می کشد. مادامی که … : زنی که کشمش ها را از کنار خیابان برای بچه های گرسنه اش می برد. عرق 2 : مردی که هر جا مهمان شود با خود عرق می برد. فرهنگ : قالی عتیقه که شجره نامه شاه روی آن است. قیام: قیام برای دفاع از مصدق و مرد ماهی فروش در وسط قیام.

جملاتی از کتاب

  • مامان من يك آرزو تو زندگيش داشته . فقط يه آرزو . هيشكي اينو نمي دونه . حتي بابا هم نمي دونسته . مامان از بچگي آرزو داشته كه وقتي شوهر كرد ، شوهرش براش گل بياره . اما بابام هيچ وقت اينو نفهميده.
  • مي گفت : وقتي من مردم اين دندونا مال تو. مي گفتم : بابا بزرگ كي مي ميري ؟مي گفت : هر وقت خدا خواست .آن وقت من هشت سالم بود . پرسيد م : پس عينكتو به كي میدی ؟گفت : ميدم به دعا نويس .
  • مرد بزرگي بود اما يه روز از اينجا رفت . با ما خداحافظي هم نكرد . براي همين هميشه فكر مي كنم بر مي گرده . هميشه منتظرش هستم . هر روز . هر روز . مي دونيد ؟ هر روز .
  • بعضي چيزها هست كه نمي توان باورش كرد ، درست مثل فوتباليستي كه وقتي در آخرين لحظه ي ورود به ميدان حس مي كند پاهاش ار كار افتاده اند .

شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:

تعداد بازدید: 1,943 بار

Abbas%20Maroufi%20 %D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3%20%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81%DB%8C 4

عنوان کتاب: آخرین نسل برتر

مجموعه داستان کوتاه

نویسنده: عباس معروفی

تعداد صفحات کتاب: 161 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 1.8 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد اثر آنا گاوالدا در سال 1999 منتشر شد. این اثر شامل دوازده داستان کوتاه با عناوین «در حال و هوای سن‌ژرمن‌»، «سقط جنین»، «این مرد و زن»، «اُپل تاچ»...
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 4138
کتاب جنس اول چشم های شما را باز می‌ کند و سبب می‌ شود خودتان، خانواده‌ تان، جهان اطرافتان و هر زن و مردی که ملاقات می‌ کنید را طوری دیگر ببینید. هلن فیشر بار دیگر اثری جذاب و خواندنی منتشر کرده است.
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 721

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *