دانلود کتاب بازداشتگاه متروک
کتاب بازداشتگاه متروک یکی دیگر از آثار تازه ترجمه شده آلی کنن، نویسنده انگلیسی است که توسط نشر پیدایش چاپ شده است.
رمان حاضر ماجرای فردی را بیان میکند که در بازداشتگاهی متروک زندگی میکند. در حالی که وقتی بازداشتگاه برای همیشه تعطیل شد، اهالی فکر میکردند همه از آنجا رفتهاند؛ اما چند نفر میدانستند کاس هنوز در آن ساختمان متروک زندگی میکند و همانها بودند که نقشههای شومی برایش داشتند. تا اینکه سروکلهی لکسی جوبی پیدا شد…
خواندن رمان بازداشتگاه متروک به همه طرفداران قلم مسحور کننده آلی کنن و همه نوجوانان و جوانان علاقه مند پیشنهاد می شود.
بخشی از متن کتاب
مرا باش، اگر کسی مرا ببیند، خیال می کند با درختها حرف میزنم! همین لحظه دیوارهای بلند و تیره ی آسایشگاه را می بینم. یک لحظه احساس می کنم به زمان گذشته برگشته ام و جلو رویم، یک بیمارستان پر از آدمهای دیوانه از زمین سبز شده. شاید خودم تو آشپزخانهی بیمارستان کار میکنم و برای مریض ها سبزی آب پز می کنم. سرم را بالا میکنم و به برج چهارگوش ساعت نگاه میکنم. عقربه هایش ساعت پنج دقیقه به سه را نشان میدهند. در اصلی محوطه با قفل دستی بسته شده و مثل دفعه ی قبل، همه جا خالی و متروک است. چشمم به پنجره های طبقه ی پایین می افتد و تنم میلرزد.
چیزی نمانده بود آنجا بمیرم. دوچرخه را هل می دهم زیر یک بوتهی تمشک، اما دیگر جرأت ندارم بروم آن طرف نرده. از سگها میترسم. خیال دارم اگر بهم حمله کنند، سوسیس های اوئن را پرت کنم جلوشان. چیزی نمانده بزدلی یقه ام را بگیرد و برگردم خانه، اما یاد مادر می افتم و فکر می کنم چقدر خوشحال می شود اگر تایسون را برایش پیدا کنم. لازم نیست وارد ساختمان اصلی بشوم، فقط چرخی دور محوطه می زنم، شاید سرنخی پیدا کنم. از لای نرده می خزم تو محوطه. دفعه ی قبل نفهمیدم اینجا چقدر بزرگ است: انواع ساختمان فرعی، انبار، خانه و دیوارهای ریخته. از جلو خانه های مخروبه، انبارهای بزرگ و چند کارگاه رد میشوم و از لای درهای پوسیده شان سرک می کشم تو.
کف بعضی از این ساختمانها سیمانی است و کف بعضیها به کلی علف گرفته. از پله های شکسته ای می روم پایین و وارد محوطه ی بزرگ و علف گرفته ای می شوم که حتما زمانی چمن بوده. رویم را برمی گردانم و به ساختمان اصلی نگاه می کنم. شکل s است، دودکشهای بلند و حیاط های نرده کشی شده ای دارد که درهای آهنی بزرگی دارند و بلندی بوته های خار و گزنه شان تا کمر آدم میرسد. با احتیاط قدم برمی دارم و تو پنج دقیقه ای که گذشته، یک موش دیدم که روی ناودان شکستهای نشسته، دو تا شاهین که بالای سرم چرخ می زنند و یک خرگوش فضول، که از روی یک شاخهی شکسته می پرد روی دیوار، از روی دیوار می پرد زمین و پابه پایم می آید.
بوتهی بزرگی که تو یکی از ساختمانهای فرعی سبز شده، از ساختمان بیرون زده و پاپیتال هایی که از دیوارهای ساختمانها بالا رفته، آنها را به هم وصل کرده. با وجود ترسم از سگها، از گردشی که تو آفتاب بعد از ظهر می کنم، لذت می برم. چشمم به کاپوت زنگ زده ی یک جیپ ارتشی می افتد که نیمه کاره لای یک عالمه گزنهی بدبو دفن شده. آت و آشغالهایی را پیدا می کنم که گمانم مال زمانی است که اینجا بازداشتگاه بوده؛ مثل مونیتورهای قدیمی کامپیوتر که کنار یک دیوار روی هم چیده شده، یک فرش کهنه، یک صندوق ظرف سفالی…
نقد کتاب بازداشتگاه متروک
آلی کنن در کتاب بازداشتگاه متروک مثل بقیه داستانهایش از دریچهی چشم نوجوانها و جوانان آسیبدیده به دنیا نگاه میکند؛ نگاه تیزبینش هیچ خطایی را نادیده نمیانگارد و انتقادهای به جایش را از زبان و با طعنههای طنزآلود آنها به گوش جامعه، سرپرست، خانواده و حتی دوست و همکلاسی میرساند. قهرمانهایش جسور، مبتکر، پر چنب و جوش و آنقدر واقعیاند که مخاطب بیاختیار با آنها انس میگیرد و مشکلات و عقدههایشان را حس میکند.
اگر کتاب های پیامک عوضی و جانور را از این نویسنده خوانده اید و لذت بردید، بدون شک کتاب بازداشتگاه متروک نیز برای شما لذتبخش خواهد بود.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 258 بار
عنوان کتاب: بازداشتگاه متروک
نامزد نشان کارنگی سال 2010
نویسنده: آلی کنن
مترجم: شهره نور صالحی
تعداد صفحات کتاب: 159 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 5.6 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب