دانلود کتاب جناب مارتینی
کتاب جناب مارتینی داستان کوتاهی از پیترو گروسی است و به علاقهمندان به ادبیات ایتالیا پیشنهاد میشود.
این اثر، کتابی است که مخاطب خاص دارد. نوعی شخصیت ویژه را به تصویر کشیده. شاید برای ذائقه عام جالب نباشد ولی از نظر ترجمه و محتوا بی نقص است.
نویسنده این کتاب، آثار فیتزجرالد را از جمله زیباترین آثار ادبیات داستانی برمیشمارد و سلینجر را، نه علیرغم تناقض هایش بلکه دقیقاً بهخاطر همین تناقضها، دوست دارد.
خلاصه کتاب
جناب مارتینی نویسندهای است از هر جهت موفق و خوشبخت، مردی که ستاره مجالس و محافل است و سرش به زندگی و ازدواج با بازیگری جوان و خوش آتیه گرم است. این وجه جناب مارتینی بیانگر خصوصیت فیتزجرالدی اوست؛ نویسندهای که به نقل از معاصرانش در نیمه اول زندگیاش کامل و خوشبخت و موفق بوده است اما این پایان کار نیست…
پس از غیبت جناب مارتینی از جهان آشنایش، فرانک، راوی ماجرا، به دنبال ردی از او میگردد و این وجه نیز بیانگر خصوصیت سلینجر است در غیبت و پنهان شدن از دست و شر افکار عمومی. در واقع پیترو گروسی کوشیده است در این رمان کوتاه به یکی از مهمترین دغدغههای نویسندگان بپردازد و نقش مخرب شهرت و حواشی پیرامون زندگی وی را وا رسد تا نمایانگر میل خالق داستان و قصه باشد در تصاحب تکهای از زندگی در دست، فارغ از هنر و قصه و روایت.
در کتاب جناب مارتینی رد پای دو نویسندهٔ محبوب گروسی بهخوبی مشهود است: جی. دی. سلینجر، نویسندهٔ امریکایی که بخشی از داستان کتاب از زندگی او الهام گرفته شده، و اسکات فیتزجرالد که به گفتهٔ خود گروسی «اگر بهخاطر تأثیرات آن نویسنده نبود، شاید رمان جناب مارتینی هرگز نوشته نمیشد.»
بخشی از متن کتاب
در کتاب جناب مارتینی میخوانیم: قضیه نه مچ ظریف پاهایش بود که به باریکی ساقه های علف بودند و نه زنجیر طلاییای که دور یکیشان حلقه شده بود؛ نه آن پاهای کشیده، نه کمر باریکش که به باریکی یک دستبند بود، نه آن سینه های گرد یا لباس آبی تیره که به تن داشت و نه آن خط گردن و ردیف ساده مرواریدها به دورش. موی بلند مشکی و کک و مکهای محو روی بینی سربالا و چشمهای سبز و دستهایی که انگار مال شاهزاده خانمی از هندوستان بودند هم نبود.
در واقع چیز خاصی نبود که بشود رویش انگشت گذاشت. شک ندارم اگر تکه تکه از هم سوایش میکردی و دوباره به شکل عروسک دیگری سرهمش میکردی، او را با همان تمسخر و ابهامی نگاه میکرد که بقیهی زنها را. با این حال آن شب در آن اتاق همه صدای مشتی را که حواله شد شنیدند و همه ی حضار قبل از خود جِی فهمیدند کارش تمام است و ضربه فنی شده است.
جِی، بی آنکه منتظر تمام شدن بحث آن جمع شود، رهایشان کرد و راهش را از میان جمع باز کرد و از عرض اتاق گذشت و در همان حال به صدای موسیقی و همهمهی سالن گوش سپرد که اندک اندک محو و بعد به کلی خاموش شد و صدایی نماند جز آهنگ نفسها و تپش دیوانه وار قلب خودش. نزدیک که رسید گفت «سلام.» زن کمی به طرف جِی چرخید.
هنوز از شنیدن بذلهی یکی از آن سه مرد، که دورش حلقه زده بودند و مشغول خوشمزگی بودند، لبخند به لب داشت. ابروها را کمی بالا داد و گفت «سلام.» مدتی همانطور با نگاهی که میخواست تا اعماق وجود آدم نفوذ کند به چشم های هم خیره شدند و دقیقاً در همان لحظه بود که همه فهمیدند دیگر کار از کار گذشته و آن دو نفر گیر هم افتادهاند…
نقد کتاب جناب مارتینی
جناب مارتینی بر روابط دنیای درونی نویسنده با آنچه در دنیای پُرهیاهوی اطرافش میگذرد تمرکز دارد. اضطراب شهرت که مانند کاردی دولبه همیشه نویسندگان را به خود جلب کرده و درعین حال وحشت مقبول واقع نشدن آثارشان را به دل آنها انداخته، از درون مایههای مهم این اثر است. شخصیت مارتینی پیچیدگیها و نقاط مبهمی دارد که باعث میشود هر خواننده برداشت خاصی از او و داستان زندگیاش داشته باشد.
گروسی در پاسخ به این سؤال که عاقبت مارتینی چه میشود میگوید: «به نظر من، مارتینی همچنان علاقهاش را دنبال میکند، هرچند بهدور از چشم هایی که مشتاقانه او را دنبال میکردند.» مارتینی «کبیر» خوشچهره است و خوشقریحه، نویسندهای با استعدادی نبوغآمیز، و در یککلام، از آن آدمها که همه میخواهند جای او باشند. آینده، روشن است و نویدبخش اما شاید نه برای او که فروتن است و گوشهگیر و حتی خودویرانگر.
حالا چهطور باید از نور فلاش دوربینها و آتش عشق نافرجام میریام، ستارهی نوظهور هالیوود، در امان بماند؟ نکند چشمک ستارههای بخت، دروغین باشد. آن هم در حق او که آدم سادهای است و خجالتی، آدمی که در جیبهایش فقط چند سکه و اسکناس دارد، دو کبریت سوخته، هفت دانه برنج و سرباز فلزی کوچکی که رنگش کمی سیاه شده.
کتاب حاضر، داستان خبرنگاری است که روزی به دیدار نویسندهای پُرآوازه و موفق میرود؛ خبرنگاری که راوی داستان هم هست و از دیدارش با جناب مارتینی میگوید.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 254 بار
عنوان کتاب: جناب مارتینی
نویسنده: پیترو گروسی
مترجم: بنفشه شریفی خو
تعداد صفحات کتاب: 58 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 4.86 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب