دانلود کتاب عشق جایش تنگ است
آلیس مونرو قلم جالب و پرکششی دارد و در کتاب عشق جایش تنگ است نیز شما را درگیر داستانهای خود خواهد کرد.
او در داستانهای اولیهاش به مضامینی چون بلوغ و کنار آمدن با خانواده پرداخته است. اما با گذر سن، توجه او به میانسالی و تنهایی بیشتر شده است. شهر مهمترین عنصر در آثار مانرو است و مضامینی چون زندگی روزمره و مسائل زنان از دیگر شاخصههای آثار او به شمار میآیند.
بیشتر داستانهای آلیس مونرو برای اولین بار در نشریه معتبر «نیویورکر» منتشر شدند و درمجموع از او ۱۴ مجموعه داستان و پنج مجلد گزیده داستان منتشر شده است که به فارسی نیز ترجمه شده است.
خلاصه کتاب
کتاب عشق جایش تنگ است به خوبی نشان دهندهی سیر تحول و تغییر داستانهای کوتاه او است. داستانهای این کتاب، بر اساس زمان نوشتهها مرتب شدهاند. تِم موضوعات این مجموعه، متفاوت هستند. مثلا داستانی از این مجموعه به دنیای عاشقانهای اشاره میکند. پایانهای خوشِ خیالی و دور از ذهن داستان دیگری را حکایت میکند.
داستانی دیگر با انتقال خواننده به زمان گذشته و آینده، عناصر داستانی را به هم میریزد. داستان دیگری از این مجموعه، به تغییرات زیاد زندگی در گذر عمر میپردازد. مونرو، بیشتر داستان هایش را از زندگی روزمرهی مردم انتخاب میکند و نگاهی خاص به مسائل و جزییات زندگی زنان دارد.
فضای داستانهای این نویسنده هم غالباً شهرهای کوچک ایالت انتاریوی کاناداست. داستانها معمولاً مسیر آرامی را طی میکنند، اما حادثهای زیر این سطح آرام جریان دارد که در طول داستان به ملایمت، آن را بازگشایی میکند و در پایان خواننده را شگفتزده بر جا میگذارد. ویژگی اصلی داستانهای کتاب عشق جایش تنگ است شخصیتهای زن با پیچیدگی هایشان هستند.
نکوداشت های کتاب
- آلیس مونرو، جزو نویسندگان برجسته ی داستان های انگلیسی در زمانه ی ماست.
- آثار او در زمانی که با آنها مواجه شدم، انقلابی و پیشگامانه بود، و هنوز هم هست.
- توانایی و تسلطی که مونرو در داستانهای کتاب عشق جایش تنگ است بر روی کاغذ می آورد، بسیار دوست داشتنی است.
معرفی نویسنده
آلیس مونرو در سال ۱۹۳۱ در یک خانوادهی کشاورز متولد شد. مادر مونرو معلم بود و نقش مهمی در زندگی او ایفا کرد. مونرو بورسیهی تحصیلی دانشگاه غربی انتاریو را دریافت کرد، جایی که از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ در آنجا تحصیل کرد، اما قبل از فارغالتحصیلی آن را ترک کرد و به ونکوور نقل مکان کرد. آلیس مونرو در ۲۰ سالگی یعنی در سال ۱۹۵۱ با همسر اولش جیمز مونرو ازدواج کرد و به ونکوور نقل مکان کرد.
او دوباره در سال ۱۹۶۳ به ویکتوریا رفت، جایی که این زوج یک کتابفروشی راهاندازی کردند و سه دختر خود را بزرگ کردند. پس از پایان ازدواج اولش در سال ۱۹۷۲، او به انتاریو بازگشت و در کلینتون، در نزدیکی خانه دوران کودکی خود ساکن شد، جایی که با شوهر دومش زندگی میکرد.
در داستانهای کتاب عشق جایش تنگ است هیچ چیز هدر نمیرود. هیچ چیز بیربط نیست و هر کلمه میدرخشد. مونرو قادر است شکل و حالت و طعم یک زندگی را در ۳۰ صفحه به تصویر بکشد. او کاملاً بدون کلیشه است. آلیس مونرو بیش از هر نویسندهی زندهی دیگری تلاش کرده تا نشان دهد که داستان کوتاه یک شکل هنری است و نه حالتی ضعیف از یک رمان.
بخشی از متن کتاب
در کتاب عشق جایش تنگ است میخوانیم: کمی قبل از ظهر که آرتور از کارخانه به خانه آمد فریاد زد: «از سر راهم برین کنار تا اول خودم رو بشورم، سر کار یه اتفاقی افتاده» هیچکس جوابی نداد. خانم فیر، خدمتکار خانه داشت در آشپزخانه بلندبلند با تلفن حرف میزد و اصلاً صدایش را نشنید و دخترش هم در مدرسه بود. خودش را شست و هر چه تنش بود به زور در سبد چپاند و حمام را خوب ساباند و تمیز کرد.
درست مثل یک قاتل کاملاً تمیز، با موهای مرتب و ژل زده. راهی خانهی آن مرد شد. باید نشانی را میپرسید. اول فکر کرد خانهاش در وینگار هیل است اما به او گفتند که نه، پدرش آنجا زندگی میکرده؛ مرد جوان و همسرش در سمت دیگر شهر، بعد از محلی که قبل از جنگ کارخانجات سیب خشک کنی قرار داشت، ساکنند. به دو خانهی آجری کنار هم رسید و همان طور که به او گفته بودند خانه، سمت چپ قرار داشت.
البته اگر نگفته بودند هم به راحتی میشد تشخیص داد. خبر پیش از او رسیده بود. در خانه باز بود و بچه هایی که هنوز به سن مدرسه نرسیده بودند در حیاط پرسه میزدند. دختر بچهای روی یک ماشین اسباب بازی نشسته بود و حرکت نمیکرد. فقط راه او را سد کرده بود. او را دور زد. وقتی داشت از کنارش میگذشت دختر بچهی بزرگتری با لحنی رسمی، گویا بخواهد هشداری دهد گفت: (ص87 کتاب عشق جایش تنگ است)
«باباش مرده، بابای اون!» زنی با بغلی پر از پرده از در جلویی بیرون آمد و آنها را به زن دیگری که در سالن ایستاده بود، داد. زنی که پردهها را گرفت موهایی جوگندمی و چهرهای ترحم برانگیز داشت. دندان بالایی نداشت، احتمالاً برای گذران زندگی بیرون میرفت و کاسه گدایی دست میگرفت. زنی که پردهها را به او داد، هیکلی
نقد کتاب عشق جایش تنگ است
استقلال و کنار آمدن با خانوادهها. اما هرچه در کتاب جلوتر میرویم موضوعات دیگری میبینیم. آلیس مونرو به زنان میپردازد. به روزمرگیهای زندگی. به میانسالی. شهر در آثار او و در داستانهای کتاب عشق جایش تنگ است عنصر مهمی است.
آلیس مونرو، نویسندهی زن کانادایی که در سال ۲۰۱۳ نوبل ادبیات را گرفته است، در کتاب عشق جایش تنگ است مجموعهای از بهترین داستانهای کوتاهش را به انتخاب خود و به عنوان داستانهای مورد علاقهاش در این کتاب ارائه داده است.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 161 بار
عنوان کتاب: عشق جایش تنگ است
نویسنده: آلیس مونرو
برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2013
مترجم: نجمه رمضانی
تعداد صفحات کتاب: 184 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 17.49 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب