اثاثیه خانوادگی

آخرین ویرایش: 7 ماه قبل
اثاثیه خانوادگی (nbookcity.com)

دانلود کتاب اثاثیه خانوادگی

کتاب اثاثیه خانوادگی یکی از آثار داستانیِ معروف و مهم آلیس مونرو (برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2013) است.

آلیس مونرو با نثری دقیق و شگفت‌ آور توانسته است احساسات و روایت‌های پیچیده و عمیق را در داستان‌های کوتاه خود به تصویر بکشد.

داستان‌های این کتاب نشان‌ دهنده استعداد بزرگ آلیس مونرو در خلق داستان‌های معمولی زندگی و توصیف ارتباطات بین انسان‌ها و مفاهیم عمیق انسانی است.

خلاصه کتاب

داستان کتاب اثاثیه خانوادگی به صورت اختصاصی به اتفاقات زندگی یک زن به نام دل جورج است. دل جورج در طی داستان با مرور خاطرات و لحظات مختلف زندگی خود و نگاهی به اثاثیه‌های خانوادگی خود، در مورد روابط خانوادگی و تصمیم‌ گیری‌ هایش به تفصیل صحبت می‌کند.

به طور کلی، داستان حاضر نشان‌ دهنده توانایی نویسنده در تجسم دقیق و شفاف زندگی روزمره و احساسات انسانی است. او توانسته است از جزئیات کوچک و رویدادهای پنهانی در زندگی شخصیت‌های خود استفاده کند تا داستان‌های پرمعنا و عمیقی را ایجاد کند.

در داستان پیش رو خواننده به دنیای دل جورج و تفکراتش در مورد خانواده و زندگی خصوصی او وارد می‌شود. جورج توسط نویسنده به عنوان یک شخصیت پیچیده و معنوی ترسیم شده است که در تبادلات خانوادگی و ارتباط با دیگر اعضای خانواده به تفکرات عمیقی پرداخته و تصمیم‌گیری‌های مهمی انجام داده است.

آلیس مونرو با دقت و زبان زیبا، روایت از زندگی عادی انسان‌ها را به ابعاد دیگری برده و از زیر سطح وقایع و روابط انسانی عمیق‌تری برای خواننده آشکار می‌کند. داستان‌های کتاب اثاثیه خانوادگی نیز به عنوان یکی از آثار شاهکار آلیس مونرو شناخته می‌شود و به تأمل در مفاهیمی چون هویت، خانواده، و زندگی عادی انسانی واقعی می‌پردازد.

بخشی از متن کتاب

مرد گفت: «هتل؟ خیلی دور شدید.» به جوهانا گفت که هتل پایین ایستگاه بوده، آن طرف و در امتداد خط آهن، رنگ آبی داشته و نمی‌شود که ندیده باشی‌اش. او چمدانش را زمین گذاشت، نه از سر بلاتکلیفی بلکه به خاطر خستگی. مرد گفت اگر جوهانا کمی صبر کند او را تا آنجا می‌رساند. با اینکه پذیرش این پیشنهاد برای جوهانا چیز جدیدی بود، به زودی خودش را در وانت گرم و روغنی او یافت که در حال برگشت از همان راه کثیفی بود که چند دقیقه قبل پیاده آن را طی کرده بود.

در حالی که زنجیرها سر و صدای بدی در عقب وانت ایجاد کرده بودند. مرد گفت «خب از کجا این باد داغ را آورده اید؟» جوهانا با لحنی که نشان می‌داد نمی‌خواهد چیز بیشتری بگوید گفت: «اونتاریو» مرد با تأسف گفت: «اونتاریو! خب اینجاست هتلی که می‌خواستید.» یک دستش را از فرمان برداشت. همین طور که مرد به ساختمان دو طبقه اشاره کرد، وانت هم همزمان تکانی خورد. (ص93 کتاب اثاثیه خانوادگی)

جوهانا ساختمان را از داخل قطار دیده بود، به محض رسیدن. فکر کرده بود آنجا مکانی بزرگ و متروکه است؛ شاید هم رها شده، یک میراث خانوادگی. حالا که خانه‌های درون شهر را دیده بود، فهمیده بود که نباید به راحتی از این می‌گذشت. هتل با ورقه های قلع کوبیده شده به شکل آجر پوشیده شده و رنگ آبی خورده بود. در قابی از لامپ‌های نئونی که دیگر نوری نداشتند، بالای در ورودی فقط نوشته شده بود هتل. 

جوهانا با خودش گفت من یک احمق هستم و یک دلار به مرد داد که او را رسانده بود. مرد خندید. – پولت را نگه دار. هیچ وقت نمی‌دانی کی به آن احتیاج پیدا می‌کنی.» ماشين نسبتاً آبرومندی، یک پلی‌موس، بیرون هتل پارک شده بود. خیلی کثیف بود اما با وجود این راه چطور می‌شد آن را تمیز نگه داشت؟ روی در پوسترهای تبلیغاتی سیگار و نوشیدنی چسبانده بودند. قبل از در زدن صبر کرد تا وانت برود.

در زد چون به هرحال به نظر نمی‌رسید که این مکان آماده فعالیت باشد. بعد در را امتحان کرد تا ببیند باز است یا نه. از پله‌ها به اتاق کوچک و خاک آلودی وارد شد. از آنجا به اتاق بزرگی رسید که یک میز بیلیارد در آن قرار داشت و بوی بسیار بدی از نوشیدنی و زمین خاک آلود می‌آمد. دورتر در اتاق کناری، برق یک آینه، قفسه های خالی و یک پیشخوان را دید. پرده‌های این اتاق کاملاً کشیده شده بودند. (ص94 کتاب اثاثیه خانوادگی)

تنها نوری که که وجود داشت از دو پنجره گرد کوچک مربوط به در دوسویه بود که به داخل می‌تابید. او از میان این در عبور کرد و وارد آشپزخانه شد. آنجا روشن‌تر بود، به دلیل یک ردیف پنجره های بلند، کثیف و بدون پرده در دیوار روبرو. اینجا نشانه هایی از زندگی وجود داشت. کسی روی میز غذا خورده بود، بشقاب آغشته به کچاپ خشک شده و فنجان نیمه‌پر قهوه سیاه یخ‌کرده‌اش را جا گذاشته بود…

نقد کتاب اثاثیه خانوادگی

اثاثیه خانوادگی داستان زندگی «دل جورج» است. دل به طور معمول ماجراهای روزمره زندگی خود و ارتباطات خانوادگی را به تفصیل در داستان شرح می‌دهد. او به خاطر تمرکز بر اثاثیه، از عروسک‌های پسربچه‌ای تا میز نهارخوری، به تاریخچه و حرکات خانواده خود اشاره می‌کند. در طی داستان، دل جورج به تدریج به این موضوع می‌پردازد که چگونه او و خانواده‌اش از هم فاصله گرفته و ارتباطات آن‌ها تغییر کرده است.

او با تفکر درباره این اثاثیه‌ها و اشیاء خانوادگی، به فهم بهتری از زندگی خود و روابط انسانی خود می‌رسد. نویسنده کتاب اثاثیه خانوادگی درباره شیوه نویسندگی خود گفته‌ است: «اغلب پیش از شروع نوشتن یک داستان، کلی با آن نشست و برخاست می‌کنم. به‌طور مرتب وقتی برای نوشتن ندارم، داستان‌ها مدام در ذهنم رژه می‌روند، تا جایی که وقتی شروع می‌کنم به نوشتن، کاملاً در آن غرق می‌شوم.

این روزها این غرق شدن را با یادداشت برداشتن انجام می‌دهم. چندین و چند دفترچه یادداشت دارم که با خط خرچنگ‌قورباغه پر شده‌اند، همه‌چیز را در آن می‌نویسم. گاهی وقتی به این نسخه‌های اولیه نگاه می‌کنم با خودم می‌گویم واقعاً سودی هم دارند؟ می‌دانید من از آن نویسندگانی نیستم که از موهبت سرعت برخوردار هستند و سریع می‌نویسند.»

داستان‌های کتاب اثاثیه خانوادگی خواننده را به تفکر در مورد ارتباطات خانوادگی و اهمیت آن‌ها در زندگی روزمره ترغیب می‌کند.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 153 بار

Alice%20Munro%20 %D8%A2%D9%84%DB%8C%D8%B3%20%D9%85%D9%88%D9%86%D8%B1%D9%88 2

عنوان کتاب: اثاثیه خانوادگی

شامل چهار داستان

نویسنده: آلیس مونرو

برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2013

مترجم: شیرین محمدی

تعداد صفحات کتاب: 192 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 18.15 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

صرفنظر از اینکه عبید شاعر بوده‌است، همگان نام او را با طنز و هزل عجین و اغلب عامه او را به لطایفش می‌شناسند. دیوان لطایف او شامل منظومه‌های زیر است. در این میان منظومه موش و گربه شهرت...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 2838
سونیا ریکتی در کتاب قانون جذب، ساده و روان، به شما نشان می‌دهد که چطور همۀ احساس‌های بد و انرژی‌های منفی را از زندگی‌تان خارج کنید. هدف، رساندن شما به جایی در زندگی است که همیشه از لحاظ ذهنی احساسی مثبت و سازنده داشته باشید
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 3755

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *