داشتن و نداشتن

داشتن و نداشتن (nbookcity.com)

معرفی کتاب داشتن و نداشتن

کتاب داشتن و نداشتن یکی از متفاوت ‌ترین آثار ارنست همینگوی است. این رمان معروف، داستانی هیجان‌انگیز در رابطه با ناخدایی به نام هری مورگان دارد که برای امرار معاش به قاچاق کالا و انسان می‌پردازد. این کتاب سه بخش متفاوت دارد و داستان خود را با روایت ‌های مختلف به تصویر می‌کشاند؛ تفاوت این سه بخش به حدی است که شما احساس می‌کنید همینگوی هر کدام را در زمانی متفاوت نوشته است. نثر این رمان به نسبت دوره ای که در آن نوشته شده بسیار مدرن و متمایز است و داستان از زاویه دیدهای متفاوتی روایت می شود. راوی فصل اول کتاب، هری است و در فصل بعد نویسنده از دانای کل برای روایت داستانش بهره می گیرد اما کم کم به سوی اول شخص باز می گردد و بار دیگر روایت داستان را بر عهده هری می سپارد.

در نهایت هم داستان با روایت دانای کل به اتمام می رسد.

مروری بر کتاب

رمان داشتن و نداشتن، در سال 1937 انتشار یافت. داشـتن و نداشـتن، داستان یک ناخدای قایق ماهیگیری به نام هری مورگان در فلوریدا را روایت می کند. رمان، هری را ذاتا شخصیت خوبی معرفی می کند که به خاطر شرایط سخت اقتصادی که خارج از کنترل او هستند، مجبور به ورود به بازار سیاه و جابه جا کردن کالای قاچاق بین کوبا و فلوریدا شده است. یکی از مشتریان ثروتمند هری، دستمزد یک سفر ماهیگیری سه هفته ای را به او پرداخت نکرده و او را در شرایط بسیار بدی قرار می دهد. پس از این اتفاق، هری با انتخابی سرنوشت ساز، تصمیم می گیرد که برای تأمین مخارج خانواده اش، مهاجرین چینی را به صورت قاچاق و غیرقانونی از کوبا به فلوریدا انتقال دهد. او سپس شروع به عبور انواع مختلفی از بارهای غیرقانونی بین دو کشور می کند. داشتن و نداشتن، با جزئیات و داستانی بسیار ملموس و واقعی و دارا بودن یکی از ظریف ترین و تکان دهنده ترین ارتباطات انسانی در آثار همینگوی، به عنوان یکی از برترین آثار ادبی در تمامی اعصار، خود را معرفی می کند. در رمان داشتن نداشتن سه مرد تبهکار که ظاهراً وانمود می‌کنند مخالف رژیم دیکتاتوری هستند می‌خواهند از طریق دریا با وسیله‌ای فرار کنند. آن‌ها به هر دری می‌زنند راه به جایی نمی‌برند و نهایتاً سراغ مورگان می‌روند. مورگان فقیر اما بسیار دلاور و خانواده دوست است.

نقد و بررسی کتاب

اولین مواجهه‌ی خواننده با یک کتاب از عنوان کتاب و اسم نویسنده شروع می‌شود.
این دو واژه، اطلاعات بسیاری از کتاب به دست خواننده می‌دهند، پیش از آن‌که شروع به خواندن متن کند. «داشتن و نداشتن» در برخورد اول، اطلاعاتی از مضمون کتاب را انعکاس می‌دهد. تقابل فقر و ثروت، تضاد طبقاتی و وضعیت اقتصادی و اجتماعی از مفاهیمی هستند که تحت این عنوان به ذهن خطور می‌کنند. علاوه‌بر مضمون، این عنوان مفهومی کنایی نیز در خود دارد و به جامعه‌ای خشن، بی‌قانون و مملو از ظلم و بی‌عدالتی اشاره می‌کند. وضعیت نامطلوبی که در آن، داشتن و نداشتن یکی دو بدبختی دیگر برای شخصیت‌ها فرقی ندارد؛ چرا که به‌قدری گرفتاری و دشواری دارند که نسبت به وقوع اتفاقات ناخوشایند جدید منفعل شده‌اند. مکان در داستان داشتن و نداشتن، منطقه‌ی اشراف ‌نشین کی‌وست در هاوانا، پایتخت کوبا است. از نظر زمانی نیز  ماجراهای داستان در سال‌های قبل از جنگ جهانی دوم و دوران آشفتگی‌های سیاسی در آمریکای مرکزی اتفاق می‌افتند. سرایت ایدئولوژی کمونیستی از شوروی به کشورهای فقیر آمریکای مرکزی و جنوبی در این دوران بر شکل‌گیری جریان‌های انقلابی و شورش‌های کارگری برای راه‌اندازی سیستم اقتصاد اشتراکی و نفی سرمایه‌داری آمریکایی بر حال و هوای شهر هاوانا تاثیر گذاشته و موجی از ترس، گریز و دستگیری را به راه انداخته بود.
رمان داشـتن و نداشـتن با این جملات شروع می‌شود: «آیا می‌دانید بامداد هاوانا با گدایانی که همیشه خدا کنار ساختمان می‌خوابند و حتا پیش از آن‌که واگن‌های حاملِ یخ دمِ در کافه برسند، چه شکلی است؟ راستش ما از میدان لنگرگاه به سمت کافه‌ی فرانسیسکو، واقع در خیابان پیرل رفتیم تا قهوه‌ای بخوریم. فقط یک گدا بیدار بود و داشت از فواره، آب می‌خورد. وارد کافه که شدیم و نشستیم، سه نفر منتظرمان بودند. یکی از آن‌ها سمت ما آمد و گفت:«خب.» بر اساس این پاراگراف، داستان با یک سوال آغاز می‌شود که باعث می‌شود نظر خواننده جلب شود. در هاوانا چه خبر است؟ همینگوی بلافاصله شرحی مختصر از مکان می‌دهد و روایت را با سرعت پیش می‌برد. نویسنده سردستی با اشاره به حضور گدایان در شروع داستانش، به وضعیت فقر و شرایط نامناسب هاوانا اشاره می‌کند و تلویحا نظرش درباره‌ی هاوانا را به مخاطب می‌رساند. هاوانا فقیر است.

بخشی از متن کتاب

  • مرگ مثل فاحشه ای در یک میخانه است؛ حاضرم برایش یک نوشیدنی بخرم اما هرگز با او به یک اتاق نخواهم رفت.
  • به او گفتم: گوش کن، اول صبحی آن قدر بداخلاق نباش. مطمئنم که گلوی خیلی ها را بریده ای. اما من حتی قهوه ام را هم نخورده ام.
Ernest%20Hemingway%20 %D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B3%D8%AA%20%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C 6

عنوان کتاب: داشتن و نداشتن

نویسنده: ارنست همینگوی

برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1954

مترجم: پرویز داریوش

تعداد صفحات کتاب: 207 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 2.71 مگابایت

نوع فایل: PDF

منبع: شهر کتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

داستانی عجیب و البته هولناک است که در مکزیک رخ می‌دهد. زنان و کودکان شهر یکی‌یکی ناپدید می‌شود و بعد اجسادشان در وضعیت‌های ناخوشایندی پیدا می‌شود. تعداد قربانیان هرروز بیشتر...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 850
ذهن و روان ما انسان‌ها همواره گوش به زنگ علایم خطرهایی است که پیرامون ما وجود دارند و از وقوع رخدادهای ناخوشایند یا آسیب‌ زننده به ما آگاهی می‌دهد. فکر تمام انسان‌های طبیعی مجهز به یک مکانیسم «دوراندیشی»...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 452

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *