دست از این مسخره بازی بردار اوستا

آخرین ویرایش: 1 سال قبل
دست از این مسخره بازی بردار اوستا (nbookcity.com)

دانلود کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا

داستان های کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا از متن تجربیات مو یان برآمده اند و در قالب ترکیبی از تصاویر رئال و سوررئال بیان می شوند.

درد و رنج انسان و تلاش برای بقا در دورانی که جان انسان‌ها در مقابل توسعه اقتصادی ناچیز به حساب می آمده، به خوبی منعکس شده است. همچنین مو یان با نگاهی انتقادی سنت های چینی را توصیف می کند. این کتاب به خوبی نشان میدهد چرا مو یان را با گابریل گارسیا مارکز و میلان کوندرا مقایسه کرده اند!

این کتاب که داستان های آن به دستِ شخصِ نویسنده برای ترجمه‌ انگلیسی انتخاب‌ شده‌اند، تصویری تکان‌ دهنده را از چینِ دورانِ انقلابِ فرهنگی توصیف کرده است. در اغلب داستان‌ های این کتاب فضاهای برگرفته‌ شده از رئالیسمِ جادویی با رئالیسمِ سیاه ترکیب‌ شده‌اند و یک فضای تکان‌ دهنده ساخته‌اند.

خلاصه کتاب

در کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا یک تک نگاری به قلم مو یان نیز ترجمه شده که روایتی از کودکی هولناکش است. زندگی در روستایی فقیر با مردمانی همیشه گرسنه. طوری که مویان می نویسد روزی که برای اولین بار زغال سنگ شفاف برای بخاری مدرسه شان آوردند، آن ها گمان کردند خوراکی است و تا انتهایش را خوردند!

در این مجموعه‌ داستان، فانتزی و واقع‌گرایی در هم آمیخته‌اند و «رئالیسم وهمی» مخصوص مو یان را ایجاد کرده‌اند. در این سبک، شگفتی یا ترس حاصل از امر شگفت انگیز یا خارق العاده، تنها لحظه‌ای دوام دارد؛ چراکه واقعیت مهیب و بی‌رحم، بلافاصله آن را می‌بلعد و به بخشی از نظام ترسناک سلطۀ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تبدیل می‌کند.

«شن گاردن»، «آدم و دد»، «دوا»،«آن که بالا می‌رود»، «بچه آهنی»، «بچه سر راهی» نام داستان‌های کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا است. مو یان، داستان «بچهٔ سر راهی» را در میانۀ دههٔ ۱۹۸۰ نوشته است. این داستان، به یکی از بغرنج ترین مشکلات جامعهٔ چین معاصر می‌پردازد: تنظیم خانوادهٔ اجباری در محیطی که جوّ غالبش ترجیح پسرها به دخترهاست.

داستان «آدم و دَد» که آن هم در دههٔ ۱۹۸۰ نوشته شده، ادامه‌ای است بر «چریکهٔ خانوادگی ذرتِ خوشه‌ایِ سرخ» و شرحِ آنکه چگونه تحت شرایط غیرعادی، آخرین بقایای انسانیت می‌تواند سرمنشأ بروز شأن والای آدمی شود.

داستان‌ های «دوا»، «بچه‌آهنی»، و «آن که بالا می‌رود» نیز، هر سه، بخشی از مجموعه‌ قطعات کوتاهی هستند که مو یان در اوایل دههٔ ۱۹۹۰ نوشته است. «دوا»، قصهٔ بی‌رحمی و آدم خواری است؛ «بچه آهنی» و «آن که بالا می‌رود» را هم می‌توان حکایت هایی افسانه‌ای دانست.

داستان «شِن گاردن» می‌خواهد نشان دهد که چه‌طور مردی میانسال به عشق دوران پیشینش پشت می‌کند و درنهایت با واقعیت کنار می‌آید. لحنِ روایت مو یان، احساساتی است و داستان‌های او پیش و بیش از هر چیز، متکی به سبک و فضاسازی هستند. سبک مو یان بی نظیر است … داستان های کوتاه کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا بیشتر نمادگرایانه نوشته شده اند که یان آنها را استادانه و هنرمندانه به کار می گیرد تا شرایط، حالات و احساسات شخصیت ها را به تصویر بکشد.

بخشی از متن کتاب

تازه از توی دشت آفتابگردان بَرش داشته بودم که احساس کردم خون سیاه و چسبناک راه قلبم را بند آورده و مثل سنگی سرد و سخت، دارد توی سینه ام غرقش میکند. مثل باد سردی که خیابانی را بروبد، سرم را تیرگی گرفت. آخرسر، خس خس گریه پرانرژی او بود که از آن حال بهت درم آورد. نمی دانستم باید ازش ممنون باشم یا متنفر، و هیچ مطمئن نبودم که دارم کار خوبی میکنم یا بد.

با دلهره به صورت کشیده پرچروک و زردِ خربزه ای اش زل زدم و دو قطره اشک سبز روشن توی چشم هاش دیدم. فریادهایی که از غارِ بی دندانِ دهانش بیرون می آمد، تروتازه بودند و کل خون تنم را می فرستادند به سر و اندامم. نوزاد پیچیده در ساتن سرخ را به زور توی دستهام نگه داشته بودم. بچه به بغل، گیج و اندوهگین، از مزرعه آفتابگردان زدم بیرون. خِش و خِش می خوردم به برگ های بادبزن شکل گرد، پرزهای سفید روی ساقه های زبر میمالید به بازوها و گونه هام.

از مزرعه که درآمدم حسابی عرق کرده بودم؛ جای خراش برگها و ساقه ها مثل ورم های سرخ شلاق زده بود بیرون و مثل جای نیش حشرات می سوخت. اما درد قلبم از همه اش بدتر بود. در آفتاب روشن، پیچه ساتن نوزاد با آن قرمز آتشینش چشم هایم را میسوزاند، قلبم را هم میسوزاند که انگار بسته شده بود توی لایه ای از یخ. درست وسط ظهر بود؛ دور تا دورم مزرعه، جلوم جاده خاکستری کثیف و علف های کنار جاده عین مارها یا کرم های پیچ خورده توی هم.

باد سردی از غرب وزید و همزمان خورشید هم آتش می بارید و نمی دانستم که از سرما شاکی باشم یا گرما. به عبارت دیگر، یک نیمروز معمولی پاییزی بود که یعنی کشاورزها مانده بودند توی روستاهاشان. این ور و آن ور جاده کمی از همه چیز روییده بود: دانه های سویا، ذرت، ذرت خوشه ای، آفتابگردان، سیب زمینی شیرین، پنبه و گنجد. آفتابگردانها کامل به گل نشسته و ابر بزرگ زردی را میان دشتهای سبز شناور کرده بودند.

چندتایی زنبور درشت سرخ و قهوه ای توی عطر خفیف کشتزار پرواز میکردند. جیرجیرکها از زیر برگها ناله عزا سر داده بودند و ملخها توی هوا پرواز می کردند و گیر پرستوهایی می افتادند که بعضیشان نشسته بودند روی سیمهای کم ارتفاع تلفن کشیده روی مزارع. آنطور که گردن خم کرده بودند معلومم میکرد که زل زده اند به رود خاکستری روانی که آرام توی مزرعه جریان داشت. بوی سنگین و چسبناک و جان بخشی به مشامم رسید که لابد مال عسل فرآوری نشده بود…

سبک نویسنده

تشبیه های فراوان در متن، و بعضی رگه‌های بومی گرایی و نمادگرایی از نقاط مورد انتقاد نوشته‌های مو یان بوده است. با این وجود، نباید از زبان کنایی تیز و ظریف او غافل شد. تکه پرانی های راویانِ داستان‌های کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا به سیاست های وقتِ دولت چین، بررسی زندگی های انفرادی آدم هایی معمولی در بحبوحه‌ی وقایع تاریخی بزرگی نظیر جنگ با ژاپن و بنیان گذاری جمهوری خلق یا انقلاب فرهنگی، و تلفیق طنزآمیز دیدگاه‌هایی سنتی با فرم مدرن از نقاط قوت این داستان‌هاست.

خواننده، در پایان کتاب، به‌روشنی می‌تواند نقش نشانه‌ هایی چون «رنگ سرخ» و «فولاد» و «زندگی روستایی» را لابه‌لای روایت داستان‌ها دریابد. اما اوج کار مو یان، تلفیقِ قدرتمند فانتزی با رئالیسمی بی‌رحمانه است.

نقد کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا

در این داستان ها با طیف گسترده ای از دیدگاه های مو یان رو به رو هستیم که منتقدان آن را با دیدگاه نویسندگانی چون تولستوی و کافکا مقایسه کرده اند. داستان های کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا در ژانرهای مختلف از کمیک گرفته تا تراژیک نوشته شده اند، هر چند طنز مو یان همیشه سایه ای از سیاهی در خود دارد.

این مجموعه همچنین مهر عمیق و پایدار نویسنده نسبت به مردی که دوست و همراه همیشگی اوست را به تصویر می کشد که با نفرت شدید او از بوروکراسی و سرکوب برابر است؛ با وجود اینکه داستان او هرگز آموزش دهنده چیزی نیست. طنز، وهم، ماورایی و رازآلود: همه اینها در این مجموعه لذت بخش و برجسته آورده شده اند.

در کتاب دست از این مسخره بازی بردار اوستا، صدای مو یان به قلب خوانندگان آمریکایی نفوذ می‌کند، درست مانند مارکز و کندرا.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 217 بار

Mo%20Yan%20(%D9%85%D9%88%20%DB%8C%D8%A7%D9%86)

عنوان کتاب: دست از این مسخره بازی بردار، اوستا

مجموعه داستان کوتاه

نویسنده: مو یان

برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2012

مترجم: بابک تبرایی

تعداد صفحات کتاب: 167 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 14.34 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

سعی کنید با بهره‌گیری از روش‌هایی که در این کتاب معرفی شده است بیشترین خیر ممکن را برسانید، تغییری در دنیا حاصل کنید، و به بقیه‌ی فعالانِ عرصه‌ی دیگر دوستی موثر بپیوندید. رفتار و ارزش‌های مطلوبِ فعالان جنبش...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 577
با وجود داستانی که در دل دنیایی فانتزی با اژدهایان و جادوگران به وقوع می پیوندند، شنن توانسته مسیری را پیش روی خواننده رسم کنند که در آن تمام اتفاقات منطقی به نظر رسیده و درنهایت همه چیز به زیبایی و چنان...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 629

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *