زندگی عزیز

زندگی عزیز (nbookcity.com)

دانلود کتاب زندگی عزیز

آلیس مونرو در کتاب زندگی عزیز توانایی فوق‌ العاده خودش در داستان نویسی را به نمایش می‌ گذارد؛ مونرو با این کار ذات زندگی آدم‌ های معمولی را با قصه‌ ها ترکیب می‌ کند.

او از سربازی می‌گوید که بعد از بازگشت به وطنش حاضر به دیدن نامزدش نمی‌شود یا زنی را تصویر می‌کند که وارد یک رابطه با مردی وکیل می‌ شود و او را در برابر انتخابی سخت قرار می‌دهد. اگرچه بیشتر داستان‌های کتاب زندگی عزیز در محل تولد مونرو، روستاهای کوچک کانادا، رخ می‌دهد، اما شخصیت‌های او گاهی مجبور به ترک شهر و محل زندگی‌شان می‌شوند و گاهی هم به همان نقطه‌ی امن باز می‌گردند.

خلاصه کتاب

داستان‌های کتاب زندگی عزیز در شهرهای اطراف هورن اتفاق می‌افتد. نکته قابل‌ توجه در مورد کتاب مذکور این است که شخصیت‌های داستان‌های آن اغلب افراد معمولی و عادی جامعه هستند. چیزی که بیش ‌از پیش موجب محبوبیت و جذابیت این کتاب در میان مخاطبان شده است، بهره‌ مندی نویسنده از شخصیت‌های عادی جامعه است که گاهی اوقات آن‌ چنان این شخصیت‌ها به خودمان نزدیک هستند که گویی نویسنده روایتگر زندگی خود ما است. برای هر یک از قهرمانان داستان‌های کتاب در مرحله‌ای از زندگی فرصتی پیش می‌آید که در صورت بهره‌مندی درست می‌توانند از آن‌ها در جهت تغییر رویه زندگی معمولی خود استفاده نمایند.

همان‌طور که از عنوان کتاب نیز مشخص است، کتاب زندگی عزیز روایتگر رویدادها، مخاطره‌ها و از نو آغاز کردن‌های زندگی است. قابل‌ ذکر است که از میان چهارده داستان این کتاب چهار داستان آخر کتاب بازسازی تجربه شخصی نویسنده است و خواننده با خواندن این چهار داستان به تیزبینی و هوشمندی نویسنده پی خواهد برد. این کتاب نمونه موفقی از توصیف دنیای اندیشه و هنر تصویرپردازی در داستان‌نویسی است و خواننده را با جزئیات زندگی مردمی خاص درگوشه‌ای از جهان آشنا می‌کند؛ مردمی که مانند ما فکر نمی‌کنند ولی در ویژگی‌های انسانی، تفاوتی با ما ندارند.

آنچه در کتاب زندگی عزیز چشمگیر است، همسویی نگرش نویسنده با روندِ ساده زندگی و هماهنگی شیوه توصیفی او با گذرانِ آرام و هموار زندگی است. آلیس مونرو، با متانت به زندگی و حادثه های آن نگاه می‌کند. به نظر او، آرامش روحی در نتیجه پذیرفتن تمامیت زندگی است. زندگی را نمی‌توان خلاصه کرد یا بخش‌هایی از آن را برگزید و پذیرفت و بخش‌های دیگر را نادیده گرفت و انکار کرد. انسان توان حذف خاطراتِ بَد و ناخوشایند زندگی را از ذهن و جانِ خود ندارد. هنر آدمی در این است که خاصیت گَزَندگی و ویرانگری را از آن‌ها بگیرد و به کسانی که در این گونه خاطرات حضور دارند و مسئول ایجاد ناگواری و تلخی هستند، با عطوفت و بخشایش بنگرد.

بخشی از متن کتاب

بر روی نیمکتی بیرون ایستگاه نشستم و منتظر ماندم. هنگامی‌ که قطار رسید ایستگاه باز شد، اما اکنون بسته بود. در سمت دیگر نیمکت زنی نشسته بود که یک ساک نخی روی پایش بود. ساک پر از گوشت بود؛ گوشت خام. بوی آن را می‌شد احساس کرد. بر روی ریل، یک قطار برقی متوقف بود؛ خالی و منتظر. دیگر مسافری نیامد و رئیس ایستگاه صدا زد “سَن!” ابتدا فکر کردم نام مردی را صدا می‌زند؛ سَن! و مرد دیگری که یونیفرم رسمی به تن داشت از انتهای ساختمان ایستگاه تغییر مسیر داد و از ریل عبور کرد و سوار قطار برقی شد. زن ساک به‌ دست بلند شد و دنبالش رفت، من نیز همان کار را کردم.

از خیابان سر و صدایی بلند شد و درهای ساختمانی که سقف چوبی داشت باز شد و چند مرد که کلاه لبه‌دار بر سر داشتند و ظرف نهار در دست‌شان بود با سر و صدا از ساختمان خارج شدند. با سر و صدایی که ایجاد می‌کردند تصور می‌کردید قطار هر لحظه می‌خواهد از آن‌ها فرار کند. قطار همچنان متوقف بود تا زمانی‌ که آن‌ها یکدیگر را شمارش کردند و به لوکوموتیوران گفتند نمی‌تواند حرکت کند. بعد یکی از آن‌ها به‌ خاطر آورد که فرد غایب امروز روز تعطیلی‌اش بوده است. قطار شروع به‌ حرکت کرد. به هر حال نمی‌توان گفت که راننده به حرف آن‌ها گوش داد و یا اصلا به آن اهمیت داده است یا نه.

همه‌ی آن مردها در نزدیکی یک کارگاه چوب‌بری پیاده شدند. با پای پیاده تا آن جا بیش از ده دقیقه راه نبود. اندکی بعد دریاچه‌ی پوشیده از برف ظاهر شد. یک ساختمان سفید چوبی مرتفع در مقابلم قرار داشت. زن ساک حاوی گوشت را جمع‌ و جور کرد و از جا بلند شد. من نیز به دنبال او رفتم. راننده مجددا صدا زد: «سَن!» و درهای قطار باز شد. دو زن منتظر بودند تا سوار شوند. آن‌ها با زن ساک به‌ دست خوش‌ و بش کردند و او گفت امروز روز سردی بود. در حالی‌ که من پشت سر زن ساک به‌ دست پیاده شدم، هیچ‌ یک از آن‌ها توجهی به من نکردند. ظاهرا کسی در آن جا منتظر نبود. درها با صدای بنگ بسته شد و قطار شروع به بازگشت کرد.

نقد کتاب زندگی عزیز

کتاب زندگی عزیز، مجموعه ی داستان هایی کوتاه نوشته ی نویسنده ی کانادایی، آلیس مونرو است که در سال 2012 به انتشار رسید. مونرو در داستان های این مجموعه، به لحظه ای می پردازد که زندگی یک انسان را برای همیشه تغییر می دهد و مسیر کاملاً جدید و متفاوتی را به روی او باز می کند. برای نمونه، سربازی جوان برای دیدن نامزدش در حال بازگشت از آشوب جنگ جهانی دوم به خانه است اما قبل از ایستگاه مقصدش از قطار پیاده می شود، به مزرعه ی زنی می رود و یک زندگی جدید را آغاز می کند. در داستانی دیگر، زنی جوان و ثروتمند که با وکیل متأهل پدرش، رابطه ای پنهانی دارد، برای رهایی از شر کسی که از رابطه ی آن ها بو برده، راه عجیب و غافلگیرکننده ای به ذهنش می رسد.

تعداد بازدید: 1,612 بار

Alice%20Munro%20 %D8%A2%D9%84%DB%8C%D8%B3%20%D9%85%D9%88%D9%86%D8%B1%D9%88 2

عنوان کتاب: زندگی عزیز

جز فهرست برترین مجموعه داستان های کوتاه

جز برترین آثار داستانی دهه 2010 به انتخاب نیویورک تایمز

نویسنده: آلیس مونرو

آلیس مونرو برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2013

مترجم: مریم صبوری

تعداد صفحات کتاب: 416 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 20.4 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

شخصیت‌های پیچیده‌‌ی آلیس مونرو در کتاب رویای مادرم به هیچ وجه مرتکب کارهای ویژه و عجیب و غریبی نمی‌ شوند. آن‌ها در عین پیچیدگی دیالوگ هایی ساده و روان را در داستان ادا می‌کنند و اغلب در حال گذران یک زندگی روزمره هستند. آثاری که اغلب به سبب بی پیرایگی و زبان ساده...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1294

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *