قطار سر وقت

آخرین ویرایش: 4 هفته قبل
قطار سر وقت (nbookcity.com)

دانلود کتاب قطار سر وقت

نویسنده کتاب قطار سر وقت از برجسته ترین نویسندگان آلمانی پس از جنگ جهانی دوم به شمار می‌رود.

آثار هاینریش بل اغلب مضامین تأثیر جنگ بر افراد و جامعه را مورد بررسی قرار می‌دهد و در عین حال به موضوعات اجتماعی و سیاسی مانند نابرابری، استبداد و پیچیدگی‌های طبیعت انسانی می‌پردازد. از جمله رمان‌های برجسته او می توان به موارد زیر اشاره کرد:

در سال 1972، نویسنده کتاب قطار سر وقت جایزه نوبل ادبیات را برای نوشته‌هایش که دیدگاهی وسیع درباره بشریت را با حس دقیقِ مشاهده ترکیب می‌کرد، دریافت کرد. کمک های ادبی بل همچنان به دلیل کاوش های درون نگر آنها در معضلات اخلاقی که مردم عادی در شرایط فوق العاده با آن مواجه هستند، بسیار مورد توجه قرار می گیرد.

خلاصه کتاب

کتاب قطار سر وقت که با عنوان قطار به موقع رسید هم در ایران ترجمه شده، اولین بار در سال 1949 منتشر شد. داستان حول محور آندریاس، یک سرباز جوان آلمانی در طول جنگ جهانی دوم است که در راه خود به سمت جبهه شرقی است. همانطور که سفر قطار در حال پیشرفت است، آندریاس به زندگی خود و به ناگزیر بودن مرگ فکر می کند.

این روایت به بررسی مضامینی مانند سرنوشت، مرگ و میر و بی معنی بودن جنگ می‌پردازد. بطور کلی، نوشته‌های بل به آشفتگی روانیِ افرادِ گرفتار در ماشین‌های جنگ می‌پردازد. کتاب قطار سر وقت به خاطر به تصویر کشیدن کوبنده‌اش از وضعیت انسان در شرایط جنگ شناخته می‌شود و یکی از آثار اولیه و برجسته بل باقی مانده است.

در رمان قطار سر وقت، آندریاس در مسیر جبهه‌ی جنگ، با دو سرباز آلمانی دیگر شروع به مکالمه می‌کند و دوستی کوتاه مدتی بین آنها شکل می‌گیرد. او همچنین فاحشه‌ای لهستانی به اسم اولینا را ملاقات می‌کند که با نیروهای پارتیزان ضد فاشیسم همکاری می‌کرده اما به تازگی نظرش در رابطه با این همکاری عوض شده و تلاش برای حرکت در مسیر «ضدجنگ طلبی» را دامن زدن به خشونت و تهاجم های بیشتر می‌بیند.

با پیشروی داستان، مخاطب با تجارب خونین سربازان و تأثیرات به جای مانده از جنگ بر آنها، آشنا می شود. آندریاس، نظری منفعلانه در مورد درگیری‌اش در جنگ دارد و اجتناب ناپذیری مرگ در سراسر روایت داستان به شکلی تراژیک سایه افکنده است. اینطور به نظر می‌رسد که متغیرهایی که کتاب قطار سر وقت به مخاطب نشان می دهد، فقط مربوط به مکان و چگونگی مرگ شخصیت هاست و نه راه هایی برای فرارِ آنها از مرگ.

نگاهی به سبک هاینریش بل

هاینریش بل عاشق مردمان ساده و بی‌غل‌وغش است و قهرمانان داستان‌های او درماندگان و شکست‌ خوردگان‌اند، اما بُل آنها را شکست‌ خورده نمی‌داند و نشان می‌دهد که حرص به کسب مال و مقام، وقتی که انسان می‌تواند علی‌رغم دشواری‌ها تا به آخر انسان باقی بماند، واقعاً درخور استهزاست؛ و هاینریش بُل نویسنده کتاب قطار سر وقت کسی است که تا به آخر انسان باقی می‌ماند.

علیرغم تنوع مضامین و محتوای آثار بل، الگوهای مشابهی در اغلب آثار او وجود دارد: او در اغلب رمان‌ها و داستان‌هایش به توصیف زندگی خصوصی و فردی، و تلاش برای حفظ آن در مقابل جنگ، تروریسم، اختلافات سیاسی و گذار عمیق اقتصادی و اجتماعی می‌پردازد. در تعدادی از آثار بل، قهرمان کتاب انسانی فردگرا، کله‌شق و عجیب‌ و غریب است که با ساز وکار دولت و نهادهای عمومی سر ستیز دارد.

بل به‌خاطر تجربه هایی که در جنگ جهانی دوم کسب کرده بود، عمیقاً صلح‌جو بود. تمامی آثار و رمان‌های او در سال‌های پس از جنگ، به نوعی با جنگ و جلوگیری از تکرار آن ارتباط داشت. آثار هاینریش بل مثل همین کتاب قطار سر وقت به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده که او را به یکی از پرخواننده‌ترین نویسندگان آلمان تبدیل کرده است.

بخشی از متن کتاب

… او اینبار به دلیل آنکه قطار مدت زیادی توقف می‌کند بیدار می‌شود. در ایستگاه، چیزی دگرگون است و آدم از آنجا فقط یکبار بالا تا پایین را برانداز می‌کند تا عجله چرخ‌ها را حس کند و می‌داند که به زودی به راه می‌افتند. اما اینک قطار مدت زیادی توقف دارد، به گونه‌ای که ظاهراً چرخ‌ها یخ زده‌اند. قطار ایستاده است، آن هم نه در ایستگاه؛ بلکه بر روی خط کناره.  آندرئاس گیج شده و دستش را به گوشه‌ای می‌گیرد و آرام آرام بلند می‌شود و می‌بیند که همه به سوی پنجره فشار می‌آورند.

او در راهرو کاملاً احساس تنهایی می‌کند به خصوص به دلیل آنکه فوراً بلوندی و ویلی را آنجا تشخیص نمی‌دهد. آن دو می‌باید کاملاً جلوی پنجره ایستاده باشند. بیرون تاریک و سرد است و او فکر می‌کند که حداقل ساعت دو یا سه است.  از بیرون می‌شنود که واگن‌ها از کنار قطار می‌گذرند و می‌شنود که سربازان در واگن‌ها ترانه می‌خوانند… ترانه های قدیمی و احمقانه و به قهقرا گراییده‌شان را که عمیقاً در دل و روده هایشان نشسته است، آنجا دفن شده‌اند.

و مثل ترانه‌ای درون صفحه گرامافون می‌خوانند و آنها وقتی دهانشان را باز می‌کنند ترانه بیرون می‌آید و آنها این ترانه ها را می‌خوانند. -هایده ماری و حفاظت هیلدبرت… او هم گاهی این ترانه را بدون آنکه چیزی از آن بداند یا بخواهد، خوانده است. ترانه هایی که به سادگی درون این آدم‌ها نشسته، در وجود خودشان جای گرفته و رسوخ کرده تا افکارشان را بکشند. اینک آنها این ترانه ها را در شب تاریک و تیره و غمگین لهستان رها می‌کردند و به نظر آندرئاس می‌آمد که گویی باید به دور دستها برود.

جایی دور و پشت افق، نامرئی تیره و پژواکی را بشنود، یک پژواک مسخره و کوچک و خیلی تند… ویلبرت نگهبان… ویلبرت نگهبان… هایده ماری. واگن‌های زیادی باید باشند و بعد دیگر هیچ، و همه از پای پنجره ها برمی‌گردند و همچنین ویلی و بلوندی. ولی می‌گوید: امن، امن هستند و آنها در «چرکاسی» می‌اندازند. آنجا دوباره یک محاصره یا چنین چیزی است، یک محاصره احمقانه. (ص 74 کتاب قطار سر وقت)

صدایی می‌گوید: آنها آنجا حسابی درو خواهند کرد. ویلی مجددا کنار آندرئاس می‌نشیند و می‌گوید که: ساعت دو است، گندش بزنند، حالا اگر حرکت نکنیم دیگر به قطار لمبرگ نمی‌رسیم، هنوز دو ساعت راه داریم و ما باید یکشنبه صبح بریم… اما بلوندی که دم پنجره ایستاده گفت: ویلی حالا راه می‌افتیم. ویلی گفت: ممکن است اما دیگر در لمبرگ وقتی نداریم. نیم ساعت وقت برای لمبرگ خیلی مزخرفه! او می‌خندد. آنها یکباره می‌شنوند که بلوندی… (ص 75 کتاب قطار سر وقت)

چرا باید این رمان را بخوانیم؟

آندرئاس سرباز جبهه‌ی لهستان است که به مرخصی رفته و کمی قبل از تولد 24 سالگی‌اش، باید به جبهه برگردد. در طول مرخصی و بازگشت او با قطار، آندرئاس چیزهای متناقض بسیاری را تجربه می‌کند؛ از لذت بردن از خوشی‌های بسیار کوچک مانند شام خوردن در رستوران و حمام کردن و… تا یاس و ناامیدی و احساس حتمی بودن مرگ پس از رسیدن به جبهه.

در این بین با دو سرباز دیگر، ویلی و بلوندی، آشنا می‌شود که کم‌کم با هم رفیق می‌شوند. ویلی و بلوندی نیز اوقات بسیار سختی را گذرانده‌اند. در ادامه کتاب قطار سر وقت، روند داستان حول محوریت گفتگوها و تحلیل احوال این سه شخص پیش می‌رود؛ از بازگویی خاطرات بسیار تلخ تجاوز فرمانده‌ها به بلوندی تا تنهایی و خشم زیاد آندرئاس.

رفاقت ویلی و بلوندی با آندرئاس فضا و شرایط را برای او ملایم می‌کند تا زمانی که عاشق دختری به نام اولینا می‌شود. از این نقطه‌ لحن روایت کتاب قطار سر وقت از خشکی و تلخی متن ضدجنگی فاصله می‌گیرد و به لطافت عشقی رهایی‌بخش و پرشور، نزدیک می‌شود.

نگاهی به رویکرد نویسنده

رویکرد هاینریش بل، رمان را به سه مرحله تقسیم می‌کند. سه فصلی که در حجم یکپارچه رمان قابل تشخیص و تمییز است. همچون جزایری که در یکدستی و آرامش اقیانوس، سر بیرون آورده باشند و استقلال خود را نشان هر بیننده‌ای که می‌ببیند، بدهند:

در فصل اول کتاب قطار سر وقت، تنهایی آندره آس بیش از دیگر فصل‌ها مشخص است. تنهایی با گیجی و خشم و بیزاری همراه است. آندره آس هنوز نمی‌تواند خود را از وضعیت مهلک و سهمگینی که در آن قرار دارد نجات دهد، یا هضم کند. در فصل دوم، رفاقت و دوستی ویلی و موبور با آندره آس، فضایی برای او به وجود می‌آورد که می‌تواند کمی از کرختی قرار گرفته در آن فاصله بگیرد. از غذایی که در رستوران می‌خورد لذت ببرد، حمام کند و تجربه‌ای از روزمرّگی و لذت‌های اولیه را داشته باشد.

می‌تواند اندکی احساس انسان بودن را از پس پلشتی‌ای که در آن غوطه‌ور بوده دریابد. تجربه‌ای که قرار گرفتن در وضعیت جنگ، مفهومش را برای سربازان دگرگون کرده. همین لذت‌های اولیه هم برای آندره آس عذاب وجدان می‌آورد. در واقع بازگشتن امیال انسانی، در شرایطی اینچنین غیرانسانی، می‌تواند ترسیم تضاد وضعیت را بیشتر آشکار و ملموس کند…

نقد کتاب قطار سر وقت

کتاب قطار سر وقت اولین اثر هانریش بل است که به تجربیات او در جنگ ارتباط نزدیکی دارد. او در این کتاب  فقر، خشونت، ویرانی و وضعیت دشوار سربازان پس از جنگ به خوبی روایت کرده است.

«من با نوشتن جهان را تغییر می‌دهم. همین که می‌نویسم، جهان تغییر می‌یابد» این جملات متعلق به هانریش بل است. او نویسنده‌ای است که همیشه در جهت اثبات حرف خود تلاش کرده است و در آثار مختلف خود به نکوهش جنگ و خشونت پرداخته است.

کتاب قطار سر وقت با نشان دادنِ افکار و احساسات آندریاس، شخصیت اصلی داستان آغاز می‌شود. او به شدت از جنگ می‌هراسد و مدام به مرگ فکر می‌کند اما با این وجود سوار قطاری است که او را به لهستان می‌برد. هانریش بل با قلم گیرای خود گذر از شهرهای مختلف و برخورد آندریاس با سربازها و افراد مختلف را روایت می‌کند.

او که خود زمان زیادی را در جنگ سپری کرده است،  درگیری‌های خونبار و غم انگیز جنگ را با جزئیات زیاد به تصویر می‌کشد، هانریش بل با درگیر کردن احساسات و ذهن مخاطب تجربه‌ی نفس‌گیر مرگ را بیش از هر وقت دیگری به او القا می‌کند.

نویسنده در کتاب قطار سر وقت، با شور و احساس، یک آلمانِ گناهکار را به تصویر کشیده است.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 201 بار

Heinrich%20B%C3%B6ll%20 %D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%B1%DB%8C%D8%B4%20%D8%A8%D9%84

عنوان کتاب: قطارِ سرِ وقت

(قطار به موقع رسید)

نویسنده: هاینریش بل

برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1972

مترجم: سارنگ ملکوتی

تعداد صفحات کتاب: 164 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 15.71 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

نوشته‌های مشابه

یک نمایش واقع گرایانه از زندگی در شرایط سخت و ناامیدی است و به مخاطبان نشان می‌دهد که حتی در سخت‌ترین شرایط، اراده و انسانیت می‌توانند بقا و ارزش زندگی را به همراه داشته باشند...
بروزرسانی: 6 ماه قبل
تعداد بازدید: 349
این کتاب داستان خیالی از روابط بین فریدریش نیچه فیلسوف و یوزف بروئر یکی از بنیان‌گذاران علم روانشناسی است. نیچه و بروئر در دوره یکدیگر زندگی و کار می‌کردند، اگر چه هیچ شواهدی از ملاقات آن‌ها وجود ندارد...
بروزرسانی: 4 هفته قبل
تعداد بازدید: 3383

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *