دانلود کتاب مصائب من در حباب استارت آپ
کتاب مصائب من در حباب استارت آپ پر است از تناقصاتی که در استارتاپ های بزرگ رخ میدهد!
دنیل لاینز در کتاب پیش رو بدون تعارف حرف میزند و با کنار هم گذاشتن اتفاقها، طنزِ تلخِ ماجرا را برجسته میکند. سعی نمیکند روش بهتری برای انجام کاری معرفی کند. گاهی غر میزند و مسخره میکند. گاهی با عدد و رقم حرف میزند. گاهی اغراق میکند.
بعد به آدم یادآوری میکند که همین ماجرا را در زندگی خودش هم سراغ بگیرد. نکند خودمان هم از همان قماش باشیم. کسانی که فضای استارت آپ ایران را کمی بشناسند احتمالاً میتوانند عین همین داستانها و موقعیتهای عجیب و کمیک را در ایران هم پیدا کنند.
خلاصه کتاب
کتاب مصائب من در حباب استارت آپ، روایت خواندنی و پرشوری از حضور و کار یک روزنامهنگار خوش ذوق و نکتهسنج در یکی از کالتهای استارت آپی شناخته شده است. راوی که پس از یک اخراج غیرمنتظره در سال 2012 از مجلهی نیوزویک، در جستجوی فضای کاری تازه به استخدام یک استارتآپ به نام هاباسپات درمیآید، خود را در میان همکاران جوانی میبیند که تنها نصف او سن دارند!
او با زبان طنز و انتقادی نسبت به جهان استارتاپها، دنیای رنگین و فریبندهای با دیوارهای آبنباتی و صندلیهای بامزه و هدفونهای خاص و فضای پیادهرویهای جمعی و… را ترسیم میکند که از یک طرف به کارکنان القاء میکند که ما همه یک خانوادهایم و سازمان به منابع انسانی اهمیت میدهد ولی همزمان بهراحتی هریک از کارکنان را یکشبه، در سکوت و بیخبری حذف میکند و مهرهی تازهای را جایگزین میکند.
در جهان روایت او، میتوان دید که استارتآپها الزاماً بهدنبال تولید ارزش یا محصول مفیدی برای جامعه نیستند بلکه تنها به دنبال افزایش یوزر و بزرگتر شدن هستند. در کتاب مصائب من در حباب استارت آپ، ما با نگاه تیزبین دنیل لاینز، محیط کاری هاباسپات را با جزئیات مشاهده میکنیم. او در این محیط کاری نوظهور ابعاد تازهای از نظام بهرهکشی سرمایهداری را شناسایی میکند که ما را به قلب جریان سیلیکونولی میبرد.
مخاطب در لابهلای ماجراهای طنز و کنایههای نیشدار این مرد تیزهوش که بهسرعت لایههای پنهان فضای کار جدیدش را شناسایی میکند، میبیند که چطور ساختار سرمایه با ابزارهای تازه، خشونت و بیعدالتی در روابط کاری را زیر زرق و برق مدیریت منابع انسانی و ارزشهای کار جمعی پنهان کرده است. مهارت روزنامه نگارانهی لاینز از این کتاب اثری فراتر از یک روایت معمولی ساخته است.
دنیل لاینز در نوشتن کتاب فوقالعاده مصائب من در حباب استارت آپ، بهدنبال بازآفرینی خود و شروع یک مسیر شغلی تازه در دههی پنجم زندگیاش است. او در عین حال سعی کرده است خشونت نرمی را که در این صنعت جدید در مورد کارکنان اعمال میشود نشان دهد. او در این کتاب به تغییر ماهیت کار در دنیای جدید متأثر از سیلیکونولی میپردازد.
در کتاب مصائب من در حباب استارت آپ میبینیم که رهبران هاباسپات برخلاف تصویر کلیشهای از فضای کارآفرینان استارتآپی، نه تنها قهرمان نیستند، بلکه یک مشت فروشنده و بازاریاب شارلاتانند که قصهی خوبی دربارهی یک فناوریِ تحولآفرینِ جادویی سرهم کردهاند و با فروش سهام شرکتی که هنوز هم هیچ سودی ندارد، ثروتمند شدهاند.
اما یک نکتهی جالب در مورد کتاب حاضر، دشواریهای انتشار این کتاب است. طبق برخی از گزارشهای افبیآی، هاباسپات تلاشهای ناموفقی در جهت اخاذی و دست کاری برای جلوگیری از انتشار این کتاب داشته است. زیرا مدیران این شرکت انتشار این کتاب را یک تهدید مالی جدی برای آیندهی شرکت میدانستند.
نکوداشت های کتاب
- مصائب من در حباب استارت آپ تصویری فوقالعاده سرگرم کننده از درون دنیای خودستایندهی فناوری است، و همچنین تأملی مهم بر ارزشهای عصر ما…
- دنیل لاینز شرکت مناسبی گیر میآورد، حتی اگر شده مناسب برای پیدا کردن مادهی خامی که این طنزپردازِ کارکشته به طلا تبدیلش میکند.
- مصائب من در حباب استارت آپ بهترین کتاب دربارهی سیلیکونولیِ امروز است… کتابی که هم خندهآور است و هم ترسناک؛ نگاهی به درون یک استارتآپ فناور از دیدگاهی بیرونی. اما این کتاب فقط یادداشتهای روزانهی دورهی کار لاینز در یک شرکت نیست، بلکه گزارش کلیتریست دربارهی فرهنگ کسبو کاری که گاهی به نظر میرسد روی شنهای روانِ تراکنشهای مالی بنا شده است.
- تصویری دستکاری نشده از درون استارتآپی فناور… کتابی که خواندنش برای هر کسی که در استارت آپی فناور کار میکند یا میخواهد چنین استارت آپی بسازد ضروریست… لذتبخش.
- خندهآور… مصائب من در حباب استارت آپ قصهای بسیار سرگرم کننده و بسیار تشویش انگیز دربارهی حرص و طمع، سوءاستفادهی مالی، باجگیری احتمالی، چرندیات بازاریابی، محتوا، کارنابلدهای بیکفایت، تب سرمایه گذاری، آدم هایی که ثروتشان باور نکردنیست و مردی که فقط میخواهد سهمی از این همه داشته باشد. این فقط رؤیای سیلیکونولی نیست، رؤیای آمریکاییست.
- دن لاینز، با شوخ طبعی معروفش در تحلیلی چشمگشا، گزارشی از وضعیت کنونی سیلیکون ولی عرضه میکند که سخت به آن نیاز داریم. مصائب به شکلی فوق العاده و سرگرم کننده شرح میدهد که بسیاری از شرکتهای فناور به چه شیوه هایی مردم و خودشان را فریب دادهاند. لاینز به دنیایی که گویا دیوانه شده اندکی عقلانیت تزریق کرده است.
- مصائب من در حباب استارت آپ این واقعیت ترسناک را نشانم داد که فرهنگ استارتآپی منبع الهام خیلی از شرکتها شده است؛ و از همه ترسناکتر اینکه بدترین اجزای فرهنگ استارتآپی چگونه به نفع مدیران و سرمایه گذاران تمام میشوند و کارکنان را به قطعاتی قابلتعویض تبدیل میکنند. و لاینز به شکلی جذاب و گیرا به همهی اینها حمله میکند.
- کتاب مصائب من در حباب استارت آپ خاطره پردازی شوخو شنگ و خوشساخت جزئی از یک سنت ادبی سرزنده است: افشاگریهای کارکنان سابقی که هنوز دلخورند…
بخشی از متن کتاب
در کتاب مصائب من در حباب استارت آپ میخوانیم: اگر اسم هاب اسپات را (حتی به فارسی) گوگل کنید میبینید اصلاً شرکت کوچک، ضعیف یا بدنامی نیست، برعکس عشاق و مریدان بسیاری دارد. آدمها به مطالبش استناد میکنند. گواهینامه دوره آموزشی آنلاینش را روی چشمشان میگذارند. وبینار «بازاریابی محتوا به سبک هاب اسپات» برگزار میکنند و هاب اسپات را نماد بازاریابی محتوایی میدانند.
هاب اسپات شرکت مهمی است. ارزشش در زمان نگارش این مطلب از ده میلیارد دلار فراتر رفته. تقریباً هر چیزی را که به انگلیسی در حوزه بازاریابی محتوا گوگل کنید، در رأس نتایج سایت هاب اسپات نشسته است. همین چند ماه پیش سایت گلسدُر، هاب اسپات را «بهترین محیط کار آمریکا در سال ۲۰۲۰» معرفی کرده، در حالی که محیط کار گوگل در رتبه یازدهم است و مکنزی بیست و چهارم.
هر کسی ممکن است شرایط کاری نامطلوب را تجربه کند. همه هم دلایلی دارند که چرا شرایط نامطلوب را پذیرفتهاند و چرا زودتر ترکش نکردهاند. اما غصه خوردن، تأسف يا حسرت برای چنین تجربهای چه سودی دارد؟ در عوض میشود از جنبه دیگری به موضوع نگاه کرد و قصهای ساخت به این معنی، شاید قصه راهی باشد برای نجات از ناکامی و شکست. بالاخره هر تجربهای خوب یا بد قصهای دارد که کافیست خوب تعریف شود.
رشد سریع استارت آپها و انتظار رشد سریع ترشان در آینده، باعث شده استارت آپها با روشهای سنتی قیمت گذاری نشوند. بالا رفتن سریع ارزش مادی استارت آپها فرضیه وجود حباب را تقویت کرده است. ترکیدن حباب دات کام در سال ۲۰۰۰ و بروز بعضی از نشانههای مشابه آن دوره احتمال درستی این فرضیه را قویتر کرده اما کسی نمیداند چنین حبابی دوباره ایجاد شده یا نه. (ص12 کتاب مصائب من در حباب استارت آپ)
همین دغدغه در ایران هم وجود دارد، اما فضای استارت آپ ایران حتی اگر حباب داشته باشد فعلاً امکان ترکیدن ندارد؛ چون هنوز راه ورود استارت آپها به بورس هموار نشده. اخیراً زمزمه عرضه اولیه چند استارت آپ بزرگ در بازار بورس به گوش میرسد. باز شدن باب عرضه استارت آپها در بورس از یک طرف خون تازهای در رگ آنها میریزد و از طرف دیگر دغدغه ترکیدن حباب را جدیتر می کند…
چقدر ساده لوح بودم. بیست و پنج سال درباره شرکتهای فناور نوشتم و فکر میکردم این صنعت را میفهمم. اما در هاب اسپات تازه دارم میفهمم خیلی از تصوراتم اشتباه بوده. مثلاً فکر میکردم شرکتهای فناور از اختراعهای عالی شروع میشوند، وسیلهای فوق العاده یا نرم افزاری درخشان. در اپل، استیو جابز و استیو وزنیاک رایانه شخصی ساختند؛ (ص136 کتاب مصائب من در حباب استارت آپ)
در مایکروسافت، چند زبان برنامه نویسی و بعدش یک سیستم عامل تولید کردند. سرگی برین و لری پیج، موتور جستجوی گوگل را خلق کردند؛ اول مهندسی است و بعد فروش. فکر میکردم وضع این جوری است. اما هاب اسپات برعکس بود. مدیر فروش و مدیر بازاریابی اولین استخدامهای هاب اسپات بودند. هالیگان و شاه وقتی این آدمها را استخدام کردند که هنوز هیچ محصولی برای فروش نداشتند و…
نقد کتاب مصائب من در حباب استارت آپ
نویسنده کتاب مصائب من در حباب استارت آپ به مدت 25 سال در نقطهی اوج حرفه خود به عنوان نویسنده مجله بود – تا اینکه یک روز جمعه صبح یک تماس تلفنی دریافت کرد: پوف. شغل او دیگر وجود نداشت. رئیس وی در نیوزویک به او گفت: «من فکر می کنم آنها فقط می خواهند افراد جوانتری را استخدام کنند.»
در یک کلام، دنیل پنجاه ساله و همسر و دو بچه جوانش، نابود شده بود. سپس یک ایده به ذهنش رسید. دن مدتها در مورد سیلیکون ولی و انفجار فناوری گزارش داده بود. حالا چرا به آن ملحق نشود؟ هاب اسپات، یک شرکت استارت آپ در بوستون، با سرمایه 100 میلیون دلاری سرمایه گذاری کرده بود. آنها برای نقش مبهم “همکار بازاریابی” انبوهی از گزینه های سهام را به دن پیشنهاد دادند. چه مشکلی میتواند رخ دهد؟
کارمندان هاب اسپات معتقدان واقعی بودند: آنها با فروش اسپم ایمیل، دنیا را به مکان بهتری تبدیل میکردند. حال و هوای دفتر آنها مانند حال و هوای ملاقات های فرقهای بود: مهمانی در ساعت چهار و نیم جمعه شروع شد و تا شب ادامه داشت… گروهها به “جلسات پیاده روی” میرفتند و رئیس غایب دن ایمیل های مخفیانهای را درباره کارمندانی که “فارغ التحصیل شده بودند” میفرستاد (بخوانید: اخراج شده اند).
در وسط همه اینها، نویسنده کتاب مصائب من در حباب استارت آپ بود که دقیقا دو برابر سن متوسط کارمندان هاب اسپات را داشت و به معنای واقعی کلمه به اندازه کافی بزرگ بود که پدر اکثر همکارانش باشد. دن لاینز ــ یا همان “استیو جابز قلابی”ــ چنان بیرحمانه هاباسپات، کارفرمای سابقش، را کباب میکند که دودش از آن طرف کشور هم دیده میشود.
کتاب مصائب من در حباب استارت آپ که بسیار هم تحسین شده است، فساد پشت پردهی شرکت های این چنینی را آشکار میکند.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 99 بار
عنوان کتاب: مصائب من در حباب استارت آپ
از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
از پرفروش ترین کتاب های وال استریت
از پرفروش ترین کتاب های سانفراسیسکو کرانیکل
نویسنده: دنیل لاینز
مترجم: سعید قدوسی نژاد
تعداد صفحات کتاب: 311 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 24.4 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب