دانلود کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد
نورمن دویج در کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد بر روی یکی از خارق العاده ترین کشفیات قرن بیستم دست گذاشته است و آن هم چیزی نیست جز توانایی های مبتنی بر انعطاف پذیری عصبی یا نوروپلاستیسیتی مغز.
او برای نگارش این کتاب به سراغ دانشمندان، پزشکان و بیمارانی رفته است که توانسته اند با تکیه بر انعطاف پذیری عصبی به نتایج قالب توجهی در زندگی خود دست یابند. کتاب حاضر صرفا به توانایی های مغز نمی پردازد. در اصل، به گفته نویسنده این ایده که مغز می تواند ساختار و عملکرد خود را از طریق تفکر و فعالیت تغییر دهد، مهم ترین تحول در دیدگاه بشر نسبت به مغز به شمار می آید. این کتاب برخی از این تحولات را نشان می دهد.
خواننده کتاب علاوه بر تحولات مرتبط با توانایی مغز در ترمیم خود، درخواهد یافت که چگونه انعطاف پذیری عصبی،درک ما از عشق، رابطه جنسی، غم و اندوه، روابط، یادگیری، اعتیاد، فرهنگ، فن آوری و روان درمانی مغز را تغییر می دهد.
مروری بر فصل های کتاب
- زنی که پیدرپی میافتد: چریل زنی است که دائما حس میکند در حال افتادن است و چون احساس میکند که دارد میافتد، واقعا میافتد. او توسط مردی شفا پیدا میکند که کاشف خاصیت پلاستیسیتی در حواس انسان است.
- کسی که مغز بهتری برای خود ساخت: باربارا دچار عدم تقارن ذهن بود. با وجود این او جزو معدود دانشمندانی است که توانسته با وجود آسیب مغزی، روی مغز مطالعات گسترده و عمیقی انجام دهد و نام خود را در تاریخ پزشکی ثبت کند.
- طراحی دوبارهای برای مغز: دانشمندی که مغز را تغییر داد تا عملکرد حافظه و ادراک را بهتر کند، سرعت تفکر را افزایش دهد و مشکلات یادگیری را درمان کند.
- ذائقهی جنسی و عشق: آن چه نوروپلاستیسیتی دربارهی جذابیتهای جنسی و عشق به ما میآموزد.
-
رستاخیزهای نیمه شب: قربانیان سکته مغزی یاد میگیرند که دوباره صحبت و حرکت کنند.
- چگونه مغزی که قفل کرده را باز کنیم: استفاده از پلاستیسیتی برای پایان دادن به نگرانیها، وسواسهای فکری، وسواسهای عملی و دیگر عادات بد.
- درد: سندرم عضو خیالی اختلالی است که برخی افراد پس از این که بخشی از بدنشان را از دست میدهند، به آن دچار میشوند.
- قوهی خیال: چگونه تفکر همه چیز را به نفع خود تغییر میدهد.
- تبدیل ارواح مردگان به اجدادی دوستداشتنی: روانکاوی ابزاری برای درمانهای نوروپلاستیکی است.
- جوانسازی: سلول بنیادی در سیستم عصبی کشف و ارتباط آن با چگونگی حفظ مغز مشخص میشود.
- فراتر از اعضای بدن: میشله زنی است که فقط نیمکرهی راست مغزش را دارد. او به ما نشان میدهد تغییرات پلاستیک مغز میتواند تا چه اندازه وسیع باشد.
خلاصه کتاب
کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد نوشته نورمن دویج، به معرفی علم جدید و شگفت انگیز نوروپلاستیسیتی (انعطاف پذیری عصبی) می پردازد؛ علم جدیدی که تفکر اشتباه چند صد ساله بشر را مبنی بر عدم تغییرپذیری مغز از میان برداشته است. روانپزشک و روانکاو ، نورمن دویج ، سفرهایی کرد تا هم با دانشمندان درخشان و مدافع پلاستیک عصبی و هم با افرادی که زندگی آنها دگرگون شده است ملاقات کند – افرادی که زمانی محدودیت های ذهنی و آسیب مغزی آنها تغییرناپذیر تلقی شد.
ما یک زن متولد شده با نیمی از مغز را می بینیم که به طور طبیعی کار می کند ، افراد نابینایی که یاد می گیرند.ما در این کتاب می بینیم که اختلالات یادگیری بهبود می یابند ، ضریب هوشی افراد افزایش می یابد ، مغز پیر دوباره جوان می شود ، بیماران سکته ی مغزی یاد می گیرند که صحبت کنند ، کودکان مبتلا به فلج مغزی یاد می گیرند که چگونه می توانند با نهایت شکوه حرکت کنند.
افسردگی و اضطراب بیشتر با موفقیت درمان شده است و صفاتی که زمانی آن ها را مادام العمر می دانستیم تغییر کرده اند. با استفاده از این داستان های شگفت انگیز برای بررسی اسرار بدن ، احساسات ، عشق ، رابطه جنسی ، فرهنگ و تحصیلات ، دکتر دویج کتابی بسیار تحریک کننده و الهام بخش نوشته است که نگاه ما به مغز ، طبیعت انسان و پتانسل های انسان را برای همیشه تغییر می دهد. کتاب مغزی که خود را تغییر میدهد را به تمام علاقهمندان به شناخت مغز و رفتار آن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از متن کتاب
دانش عمومی بر این اساس استوار بود که پس از دوران کودکی، تغییر مغز صرفاً زمانی رخ می دهد که روند طولانی زوال را آغاز می کند؛ شناختی مبنی بر این که وقتی سلول های مغزی به طور مناسب رشد نمی کنند، آسیب می بینند و یا می میرند، نمی توانند جایگزین شوند. همچنین بر اساس این تصویر، اگر بخشی از مغز آسیب می دید، مغز هرگز نمی توانست ساختار خود را تغییر دهد یا راه حل دیگری پیدا کند. بر اساس فرضیه تغییرناپذیری مغز، افرادی که با محدودیت های مغزی یا ذهنی به دنیا آمده اند، یا متحمل آسیب مغزی شده اند، تمام عمر از اینآسیب ها و محدودیت ها رنج خواهند برد.
به دانشمندانی که در مورد بهبود یا حفظ کیفیت مغز سالم از طریق فعالیت یا تمرین ذهنی کنجکاو بودند، گفته می شد که وقت خودشان را تلف نکنند. در واقع، نوعی عقاید پوچ گرایانه در زمینه عصب شناختی حاکم شده بود- به این معنی که درمان بسیاری از مشکلات مغزی، بیهوده و یا حتی غیر قابل قبول بود. این عقاید در فرهنگ ما گسترش یافت و حتی جلوی پیشرفت دید کلی ما به طبیعت انسان را نیز گرفت. از آن جا که مغز نمی توانست تغییر کند، طبیعت انسان که از آن نشات می گرفت نیز لزوماً ثابت و تغییرناپذیر به نظر می رسید.
نقد کتاب مغزی که خود را تغییر میدھد
شگفت زده خواهید شد! این تنها چیزی است که در مورد این کتاب می توان گفت. مغزی که خود را تغییر میدهد از آن دسته کتاب هایی است که تمام افراد، فارغ از سنوسال یا علایق شخصی باید آن را بخوانند. در این اثر مطالب شگفت انگیزی دربارهی مغز و دنیای مرموز جمعیت چندین میلیاردی نورونهایی که در آن در حال فعالیت هستند، خواهید آموخت. این اطلاعات جدید می تواند دگرگونیهای عمیقی در چرخهی زندگی و حیاتتان ایجاد کند.
این کتاب در زمینهی کشف انقلابی است دربارهی این که مغز انسان می تواند خودش را تغییر دهد. این کشف بر اساس داستانهای دانشمندان، پزشکان و بیمارانی شکل گرفته که به کمک یکدیگر این تحول حیرت انگیز را دریافتهاند. آنها بدون استفاده از دارو و تیغ جراحی از توانایی ناشناختهای در مغز استفاده کردهاند تا بتوانند سیستم آسیبدیدهی آن را بهبود دهند.
تعداد بازدید: 1,491 بار
عنوان کتاب: مغزی که خود را تغییر میدهد
روایت هایی از پیشگامان علوم اعصاب در ارتباط با پیروزی های فردی
نویسنده: نورمن دویج
مترجم: گیتی قاسم زاده
تعداد صفحات کتاب: 318 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 4 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب
یک پاسخ
بسیار زیبا جذاب