آخرین روز یک محکوم

قیمت اصلی 55.000 تومان بود.قیمت فعلی 38.000 تومان است.

به همراه کلود بینوا

نویسنده: ویکتور هوگو

مترجم: بنفشه فریس آبادی

تعداد صفحات کتاب: 169 صفحه

حجم فایل: متغیر

نوع فایل: متغیر

کتاب آخرین روز یک محکوم pdf

دانلود کتاب آخرین روز یک محکوم pdf

کتاب آخرین روز یک محکوم pdf در زمانه خودش اثری بسیار شوکه کننده بوده و می‌تواند کتاب خیلی خوبی در عرصه تحلیل های اجتماعی باشد.

مردی طرد شده از اجتماع و محکوم به مرگ… دیدن چنین فضایی از دید یک اعدامی هم جالب است و هم غم انگیز… نکته جالب کتاب این است که همه ما در لحظه های نزدیک مرگ چیزهای کوچکی که در طول زندگی بهشان توجهی نمی‌کردیم به شدت زیبا می‌شوند… ویکتور هوگو مردن انسان قبل از رسیدن مرگ را به خوبی توصیف می‌کند. آخر داستان مردم از دیدن یک اعدامی لذت می‌بردند! جامعه ما هم دچار این موضوع است…

هیچ وقت ایده آلی وجود ندارد و ما هیچ چیز را نمی‌توانیم به طور مطلق از بین ببریم ولی با به وجود آوردن جامعه ای عادلانه و سیستم آموزشی و تربیتی درست، می‌شود خیلی از این موارد را کاهش داد. تنها عاملِ مقصر، نمی‌تواند یک فرد باشد بلکه همیشه عواملی هستند. در طول داستان ما هیچ چیز درباره فردی که محکوم به اعدام شده نمی‌دانیم! اینکه چرا محکوم به اعدام شده و… موضوعاتی هستند که ذهن خواننده را درگیر می‌کند.

خلاصه کتاب

کتاب آخرین روز یک محکوم pdf اثر خارق‌العاده‌ای از نویسنده بزرگ، ویکتور هوگو است. این کتاب روایت روزهای پایانی یک مجرم محکوم به اعدام است که شما را با فکرهایی که در ذهن او می‌گذرد همراه می‌کند. گویی از ابتدای کتاب در ذهن این مجرم حضور دارید و با جریان سیال ذهن او همراه می‌شوید…

ویکتور هوگو چندین بار چشم‌انداز گیوتین را دیده و خشمگین و عصبی بود که جامعه می‌توانست از آن استفاده کند. یک روز پس از عبور از جایی که یک محکوم در انتظار یک اعدام از پیش برنامه‌ریزی شده بود، هوگو شروع به نوشتن رمان حاضر کرد و به سرعت آنرا به پایان رسانید. این کتاب در فوریه ۱۸۲۹ بدون نام نویسنده منتشر شد. باوجوداین، سه سال بعد، در مارس ۱۸۳۲، هوگو داستان خود را با پیشینه طولانی و امضای خود تکمیل کرد.

تابه‌حال فکر کرده‌اید محکومان به اعدام در آخرین روز باقیمانده از زندگی خود،‌ به چه چیزهایی فکر می‌کنند؟ به کدام یک از عزیزان خود می‌اندیشند،‌ هوس چه غذایی کرده‌اند و یا چند بار لحظه اعدام خود را تصورکرده‌اند؟! حتی فکر کردن به چنین شرایطی هم می‌تواند بسیار دردناک و اضطراب‌آور باشد! کتاب آخرین روز یک محکوم نمونه‌ای درخشان و بی‌نظیر است.

این کتاب روایتی حزن‌آور، ‌شگفت‌ انگیز و بسیار خلاق از جریان سیال ذهن یک فرد محکوم به اعدام است. کتابی که پس از انتشار در سال 1829 سرآغاز بحث‌های مهم برای لغو مجازات اعدام شد! ماجرای رمان با روایت مجرم آغاز می‌شود. مجرمی که نه نام او مشخص و نه می‌دانید چه جرمی مرتکب شده است و قرار است به‌زودی با گیوتین اعدام شود.

او در تلاش برای گرفتن بخشش و عفو از مردم و دادگاه است، اما،‌ مردم شهر او را با عناوینی مثل جانی،‌ قاتل و… می‌شناسند و حاضر نیستند لحظه‌ای حرف‌های او را بشنوند! در تمام طول کتاب با ترس و دلهره مرد همراه می‌شوید و در ذهن او حضور دارید. کتاب آخرین روز یک محکوم روایتی خلاق و شگفت‌ انگیز است که در کنار جاذبه داستانی بی‌مثالش، شما را درباره ماهیت مجازات اعدام و تجربه منتهی به مرگ مجرمان محکوم به اعدام به فکر فرو می‌برد.

بخشی از متن کتاب

هوا به‌راستی خوب بود. از یک پلکان مارپیچ بالا رفتیم. از دالانی گذشتیم. و بعد یک دالان دیگر، و بعد دالان سوم. سپس درِ کوتاه و کوچکی باز شد. هوایی گرم و آمیخته با هیاهو، به صورتم خورد؛ نفس جمعیت نشسته در سالن دادگاه بود. وارد شدم. به‌محض ورود به سالن صدای همهمه‌ی مردم و صدای جنبش سلاح‌ها به هم درآمیخت. نیمکت‌ها با سروصدای زیاد جابه‌جا شدند.

دیوارَک‌ها گشوده شدند و هنگامی که از مسیر طولانی میان دو گروه جمعیت که توسط سربازها احاطه شده بودند، می‌گذشتم، احساس می‌کردم ریسمانی که آن سرهای کج و آن چهره‌ها با دهان‌های باز را به حرکت درمی‌آورد به من گره خورده است. در آن هنگام متوجه شدم که دست‌بندی به دستم نیست اما به یاد نمی‌آوردم کجا و کِی آن را باز کرده‌اند. سپس سکوتی سنگین سالن را فراگرفت.

به جایگاهم رسیده بودم. جنجالی که در سر داشتم، در آن زمان که هیاهوی مردم آرام گرفت، پایان یافت. ناگهان آن‌چه که تا آن زمان به طور مبهم پیش‌بینی کرده بودم، به‌روشنی بر من آشکار شد؛ آن لحظه‌ی حیاتی و قاطع فرا رسیده بود و من برای شنیدن رأی دادگاه آن‌جا بودم. نمی‌دانم چه‌طور می‌توان این حس را توضیح داد اما فهمیدن این موضوع که به چه منظوری آن‌جا هستم، حتی ذره‌ای در من ایجاد وحشت نکرد.

پنجره‌ها باز بودند؛ هوا و سروصدای شهر، آزادانه از بیرون به درون دادگاه راه می‌یافت و تالار محاکمه طوری روشن بود که انگار در آن جشن عروسی بر پاست. پرتوهای شادی‌بخش خورشید، این‌جا و آن‌جا بر چارچوب نورانی پنجره‌ها، خطوطی درخشان رسم کرده بودند؛ بر کف‌پوش تالار، دراز و کشیده و روی میزها عریض و پهن می‌شدند.

در زوایای دیوارها می‌شکستند و هر پرتویی که از لوزی‌های درخشان پنجره‌ها به درون راه می‌یافت، منشور بزرگی از غبار طلایی‌رنگ را در هوا می‌شکافت. قضاتِ نشسته در انتهای سالن خشنود به نظر می‌رسیدند. خوشحالی‌شان احتمالاً به دلیل آن بود که کمی پیش کار خود را به پایان رسانده بودند…

نقد کتاب آخرین روز یک محکوم pdf

کتاب آخرین روز یک محکوم pdf رمان تکان دهنده ای که با قلم هنرمندانه ی ویکتور هوگو، ما را همراه می‌کند با آخرین روزها و آخرین ساعات و دقایق یک اعدامی. به لحاظ نثر، روانشناسانه بودن و پرداختن به درونیات فرد محکوم عالی‌ست.

نکته ی جالبی که خود هوگو هم در مقدمه به آن تاکید می‌کند بی نام و نشان بودن و می‌شود گفت فراگیر بودن این شخصیت است. ای کاش هرکس که قرار بود زندگی فرد دیگری را قضاوت کند این کتاب را می‌خواند، و حتی در دانشکده حقوق جزو واحد های درسی می بود! رمانی‌ست که می توانید با شخصیتش به خوبی ارتباط برقرار کنید. خواندنش شاید بیشتر از 2ساعت طول نکشد ولی تا روزها درگیرتان می‌کند.

هوگو در کتاب آخرین روز یک محکوم pdf به شکلی قانع کننده یادآور می شود که مباحثات سیاسی باید چگونه باشند.  

آنچه خواندید...

کد کتاب: 1480 نویسنده: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آخرین روز یک محکوم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *