ناصر ارمنی

(1 بررسی مشتری)

قیمت اصلی 26.000 تومان بود.قیمت فعلی 21.000 تومان است.

(مجموعه داستان)

نویسنده: رضا امیرخانی

تعداد صفحات: 149 صفحه

حجم فایل: کمتر از 1 مگابایت

کتاب ناصر ارمنی

دانلود کتاب ناصر ارمنی pdf

در این کتاب ناصر ارمنی نمادی است از کسی که در شخصیتش گم شده و نمی‌داند که حقیقتا «چه» است. 

بچه‌ها او را ارمنی می‌نامند و این مساله گاهی برای او خوشایند است و گاهی ناخوشایند. چالش شخصیت ناصر، ما را نه تا دم مرگش، که تا بعد از مرگش با او می‌کشاند. تن حاج‌ناصر حتی بعد از مرگ هم از اینکه او را حاج ناصر ارمنی می‌خوانند در گور می‌لرزد. تمثیلاتی از این دست برای الیناسیون انسان، در مجموعه داستان حاضر باز هم یافت می‌شود:

سهراب، جوان آشفته مغزی که درب نوشابه زمزم جمع می‌کند. سهراب گرچه فهم و درک درستی ندارد اما او هم دنبال وجه تمایز خودش می‌گردد. اصلا قضیه همین است. انسانی که ماهیت و هدف خود را پیدا نکرده است، مثل سهراب آشفته‌مغز است. سهراب هم می‌خواهد بداند به عنوان «انسان امیرخانی» چه فرقی با دیگران دارد.

خلاصه کتاب

داستان اول کتاب ناصر ارمنی درباره‌ی پسری به نام سهراب است که پشت تشتک‌‌‌‌های نوشابه زمزم، دنبال جمله‌ی «زمزم نوشابه ایرانی ذائقه ایرانی» می‌گردد و اگر 5 تشتک با این جمله پیدا کند به او یک سکه‌ی طلا می‌دهند، او به حدی به جستجو کردن و پیدا کردن این جمله علاقه دارد که در یک رستوران مشغول به کار می‌شود و شرطش برای کار این است که:

تمام تشک‌های نوشابه برای او باشد و در عوض نصف حقوقش را کم کنند. همه‌ی اطرافیان سهراب به او می‌گویند که دست از این کارها بردارد و برود دنبال کار درست و حسابی بگردد. اما در عوض او می‌گوید در این کار عشقی است که کمتر کسی آن را درک می‌کند. هر فردی عشقی دارد، اما آدم‌هایی که به صراحت دنبال عشقشان بروند، بسیار کم هستند.

رضا امیرخانی نویسنده جوان و نام‌آشنا را بیشتر با رمان می‌شناسند اما این اثر در حوزه داستان کوتاه است. زبان داستان‌های کتاب ناصر ارمنی جذابیت‌های خاص خود را دارند و شیطنت‌ هایی در سوژه، نوع نگاه و پایان‌بندی‌های متفاوت از ویژگی‌های منحصر به فرد این کتاب است. تمامی داستان‏‌های این کتاب در زمان حال رخ می‌دهد.

عناوین داستان‌ها عبارتند از:

  • «زمزم»
  • «انگشتر»
  • «رتبه قبولی»
  • «یک پژوهش خشن»
  • «کوچولو»
  • «ناصر ارمنی»
  • «کمال»
  • «سه نفر»
  • «خیابان»
  • «سال نو»
  • «گوش شنوا»

بخشی از متن

در کتاب ناصر ارمنی می‌خوانیم: «گوگولی!» اگر پوست هندوانه‌ای را زیر بگیری، پدرت به حبس محکوم می‌شود.» به پسرم گفت این را. جوان بود… یا نه پیر بود. نمی‌دانم. حواسم جمع نیست که. به پسرم گفتم هذیان می‌گوید شل لامذهب… اصلش آمده بودیم برای اینکه تنی به آب بزنیم. کنار ساحل می‌راندیم. دنبال جایی خلوت که بایستیم برای شنا. کف دستم را که بو نکرده بودم.

غربیلک را داده بودم دستش. کاش دستم می‌شکست. گفتم بگذار بچه هم صفایی بکند توی این ساحل درندشتِ خدا. از طایفه‌ی بنی‌هندل است. دیگر، بایستی شغل باباش را یاد بگیرد یا نه؟… چه می‌دانستم عدل پوست هندوانه را زیر می‌گیرد؟ جناب قاضی! شما که نمی‌خواهید ما را به خاطر زیر گرفتن یک پوست هندوانه محکوم کنید؟

بنده به عنوان یک پژوهش‌گر، سعی بلیغ مبذول داشته‌ام که از لحظه‌لحظه‌ی عمر کمال استفاده‌ی مطلوب را ببرم. از روزی که فوق تخصص خود را در زمینه ان.دی.تی (نان دیستراکتیو تست) یعنی آزمایش غیر مخرب با رتبه‌ی فوق ممتاز دریافت نمودم، وجهه‌ی همت‌ام را در سمت و سوی پیشرفت علم قرار دادم و از این بابت خوشنودم. بنده با فرهنگ‌سازی پیرامونی، بسیاری از آشنایان را به امر پژوهشی علاقه‌مند کردم.

حتی باید منصفانه اذعان داشت که این امر بین همه‌ی اعضای خانواده‌ی ما نهادینه شده بود. برای همین منظور تا از بنده‌زاده درخواست کردم تا برای ان.دی.تی جهت شبیه‌سازی حالت‌ ثبات فضانوردان در کپسول‌های فلزی خودش را آماده کند، بلافاصله پذیرفت. چه کسی فکرش را می‌کرد که تست غیرمخربی، مثل این چنین نتایجی را به بار بیاورد؟ البته به لحاظ آماری همواره باید مقداری خطا را لحاظ کرد. (ص62 کتاب ناصر ارمنی)

بنده به خاطر می‌آورم که در زمان دانشجویی چند باری نتایج نامطلوب داشتیم. اما بیشتر، لطمات جسمی بود نه مرگ و نظایر آن… خارج بود؟ از بنده‌زاده می‌گفتم؛ او همیشه آمادگی داشت تا پا جای پای پدرش بگذارد. اعتراضاتی مبنی بر این که سفر ما به کنار دریا، یک سفر تفریحی بوده است، یا آمدن ما به کنار ساحل جهت گذراندن وقت بوده است، یا از این قبیل، هرگز در خانواده‌ی ما شنیده نشده است.

بنده کراراً با آزمایش‌های گوناگون در محیط‌های مختلف، جوی علمی پدید آورده‌‌ام. دخترم در جایگاه شاهد می‌توانند از شمارش نمونه‌ی باکتری در دستشویی و آشپزخانه و نظایر آن دادگاه محترم را در جریان قرار بدهند. جالب‌تر نتیجه‌های سودمند این قبیل آزمایش‌هاست. مثلاً این که تعداد باکتری‌ها در آشپزخانه بیشتر است تا دستشویی! نه… نه. خارج نبود.

برای بنده به عنوان یک پژوهشگر حتی همین دادگاه و همین جایگاه شاکی، با کلاس درس تفاوتی ندارد. بله… در مورد ان.دی.تی. در ساحل پلاژ باید عرض کنم که من از بنده‌زاده خواستم تا خود را در جایگاه یک فضانورد در یک ایستگاه فضایی تصور کند. بعد به کمک همسرم و دخترم مقداری ماسه را به کمک بیلچه و سطل پلاستیکی فراهم آوردیم. (ص63 کتاب ناصر ارمنی)

البته از همین سخنگاه یا تریبون لازم می‌دانم که از زحمات کودکانی که در پلاژ به بنده در راستای این پژوهش یاری رساندند، تشکر کنم. با کمک کودکان علم‌دوست و خانواده، بنده‌زاده را در ماسه قرار دادیم. به خاطر شدت تألمات از لغت دفن کردن استفاده نمی‌کنم؟ طوری که فقط سر مشارالیه بیرون بود. بلافاصله کرنومتر را راه انداختم و از ایشان خواستم تا با کانسنتریشن خود را به جای یک فضانورد قرار دهد…

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

داستان‌های کتاب ناصر ارمنی از نظر کیفی در یک سطح نیستند و در مقاطع مختلف نوشته شده و در قالب یک کتاب به چاپ رسیده‌اند. در این مجموعه داستان، از نظر ساختارِ داستانی نیز با گونا‌گونی جالب توجهی مواجهیم. مثلاً در داستانی که عنوانِ کتاب نیز برگرفته از آن است، گویی بیشتر با یک خاطره نگاری مواجهیم.

پدرِ ناصر برای دومین‌بار با دختری از محله‌ی ارمنی‌ها ازدواج می‌کند و ناصر از این ازدواج متولد می‌شود. اهالی محل به او «ناصر ارمنی» لقب می‌دهند. ناصر با دختری که پدرش از مسجدیان قدیمی است ازدواج می‌کند و به مکه می‌رود؛ اما باز هم اهل محل به او لقبِ «حاج ناصرِ ارمنی» می‌دهند.

در این داستان شاید بتوان گفت با نوعی واکاوی جامعه شناختی محلات قدیمی تهران از طرف نویسنده مواجهیم. محلاتی که گویی آداب و قواعد و سنن خود را دارند و انگار در کنار مسائل مشترکی که بین محله‌های گوناگون می‌توان یافت، هر محله نیز ویژگی‌های خاصِ خود را داراست.

توصیفات ریزبینانه‌ی امیرخانی از این محلات و شرح بافت و بستر فرهنگ عمومی آن‌ها، کمک خوبی به مخاطبی است که شاید فرهنگ محله‌ای از این نوع را خود از نزدیک لمس نکرده است. بدین ترتیب، امیرخانی را می‌توان در «ناصر ارمنی» نویسنده‌ای دانست که با زبانی که در پاره‌ای بخش‌ها طنازانه و شوخ‌طبعانه است، به نوعی کشف و شهود اجتماعی – تاریخی دست می‌زند.

نقد کتاب ناصر ارمنی pdf

کتاب ناصر ارمنی واقعا سرگرم کننده و قابل تامل است! آقای امیرخانی نثر فوق‌العاده هوشمندانه‌ای دارند: «تقاتع خیابان کارگر با خیابان آزادی میدان انقلاب است. کارگر که به آزادی می‌رسد انقلاب می‌شود…» رضا امير خانی هم مانند بقيه نويسندگان سعی كرده يک مجموعه داستان كوتاه را در جمع آثارِ منتشر شده‌ی خود پديد آورد كه موفق هم بوده.

سبک متفاوت و قلم شگفت انگيز او اين‌بار برای ساختن چند اثر كوتاه بر روی كاغذ لغزيده كه الحق خوب هم از آب درآمده. داستان‌های او در اين مجموعه تم اجتماعی، سياسی و گاه مذهبی دارند و از همه مهم‌تر كه طنز تلخ او همچنان در آثارش به خوبی نمود دارد.

داستان كوتاه نويسی شايد به نظر آسان آيد اما يكی از سخت ترين سبک‌های نويسندگی است چون بايد در محدوده‌ای كوتاه داستان را از جايی آغاز و سپس به پايان برد و در ضمن بايد تمام مفهوم و مقصود را نيز به خواننده انتقال داد كه بسيار دشوار و سخت است.

ولی رضا امير خانی به نظرم يكی از موفق ترين كارهايش را در مجموعه داستان ناصر ارمنی ارائه داده است.

آنچه خواندید...

کد کتاب: 1680 نویسنده: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

1 دیدگاه برای ناصر ارمنی

  1. استقلالی

    این کتاب رو خیلی سال پیش خوندم، رگه هایی که از طنز توی داستانا دیده می‌شد خیلی دلچسب بود.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *