مامای آلمانی
42.000 تومان قیمت اصلی 42.000 تومان بود.38.000 تومانقیمت فعلی 38.000 تومان است.
(تصمیمات ناممکن، عشق های ممنوعه)
نویسنده: مندی روبوتام
مترجم: مهسا قنبری
تعداد صفحات کتاب: 419 صفحه
حجم فایل: 10.5 مگابایت
دانلود کتاب مامای آلمانی
کتاب مامای آلمانی برخلاف رمانهای دیگر بیطرف نوشته شده و نویسنده نشان میدهد که در بین نازیها و اساسها افراد خوبی هم بودند!
با این کتاب، تمام لحظات سختِ یک جنگ، شکنجه شدن، زندانی شدن، عاشق شدن و مادر شدن را تجربه خواهید کرد. اینکه یک نیرو، (نیروی عشق) در نهایت پایان همه چیز را قشنگ میکند، خواننده را شگفت زده خواهد کرد. بدون شک از هر لحظه خواندنش لذت میبرید.
رمان حاضر در فهرست پرفروش ترین کتابهای کیندل در بریتانیا و کانادا قرار دارد. لازم به ذکر است که این رمان در امریکا با عنوان حاضر به چاپ رسیده و نام نسخه منتشر شده در انگلستان «زن جنگ» است.
خلاصه کتاب
کتاب مامای آلمانی داستان عشقهای ممنوعه و تصمیمات ناممکن است. داستان در آلمان سال ۱۹۴۴ و دوران جنگ جهانی دوم روایت میشود. «آنکه هاف» یک ماما است. او از اردوگاههای کار اجباری برای خدمت به خود پیشوا برده شده است و قرار است به عنوان ماما در یکی از حلقههای نزدیک هیتلر منصوب شود. او میداند اگر امتناع کند، خانوادهاش خواهند مرد.
«آنکه» که بین وظیفهاش بهعنوان مراقب و نفرتش از رژیم نازی اسیر شده است، وارد زندگیای میشود که هرگز فکر نمیکرده درگیرش شود. او متوجه میشود که بسیاری از کسانی که در آن منطقهاند به اندازه او گرفتار شدهاند. در همین زمان او عاشق مردی میشود که دنیای او را پیچیدهتر میکند.
خیلی زود، این زوج با یک تصمیم غیرممکن روبهرو میشوند که عواقب آن میتواند مرگبار باشد. «آنکه» با افرادی روبهرو میشود که او را مجبور به انجام کارهای میکنند که برایش خوشایند نیست. وی که چارهای به جز پذیرش ندارد، باید برای نجات جان خود، خانوادهاش و مردی که عاشقانه دوستش دارد، گریزگاهی پیدا کند و از این مخمصه رهایی یابد.
مندی روبوتام نویسنده کتاب مامای آلمانی قبلا حرفه مامایی را تجربه کرده و سالها به این کار مشغول بوده و همین مساله داستان وی را باورپذیر و خواندنیتر کرده است. علاوه بر این تصاویر جنگی و تاریخی به حدی زیبا توصیف شدهاند که فضای این کتاب به یک رمان واقعی نزدیک میشود و بسیاری از خوانندگان در تخیلی بودن آن شک میکنند.
کتاب پرفروش مامای آلمانی که اولین بار در انگلستان منتشر شد، در فهرست برترین کتاب قرار گرفته و توجه خوانندگان و منتقدان زیادی را به خود جلب کرده است. با مندی روبوتام و ماجراهای تصمیمات ناممکن و عشقهای ممنوعهای که او روایت میکند همراه شوید و به سرانجام این داستان جذاب پی ببرید.
سخن نویسنده
ایدۀ نوشتن کتاب مامای آلمانی، با تلفیق افسون تاریخ دوران جنگ و علاقۀ من به زایمان شکل گرفت. با بهرهجویی از شخصیتهای واقعی مثل آدولف هیتلر و اِوا براون – که هردو پس از نزدیک به هشت دهه، همچنان احساسات متلاطمی را در مخاطب برمیانگیزانند – و بدین صورت قطبنمای اخلاقی خودم را امتحان کردم.
با این پیشفرض که همۀ زنان هنگام زایمان، برابر هستند: شاهزاده یا بینوا، فرشته یا شیطان تفاوتی ندارد، در زایمان طبیعی همۀ ما به اعماق وجودمان فرو میرویم. زایمان همۀ حقکشیها را از بین میبرد. اِوا در لحظۀ زایمان، یکی از این زنان است. صد البته کودک، عاری از لکههای اخلاقی است – معصوم و پاک متولد میشود. این نوشتار، شامل اطلاعات تحقیقاتی و سناریوهای واقعی و همچنین برداشت من از یک تصویر اجمالی از تاریخ است.
پیش از این حدس و گمان هایی وجود داشت که پیشوای آلمان و عروس احتمالی او، فرزندی داشتند؛ اما کتاب مامای آلمانی اثری داستانی با بهرهجویی از شخصیتهای نیمه خیالی است و از خودم میپرسم: از کجا معلوم اَنکه هم یک شخصیت خیالی باشد؟ بااین حال تجسم و نمودبخشی آنچه من در بسیاری از ماماها دیدم، اینگونه است – صاحب قلبی بزرگ، مملو از تردیدها و ترسها هستند. به عبارت دیگر، همۀ ماماها یک انسان عادی هستند.
نکوداشت های رمان مامای آلمانی
- نمیتوانم به اندازه کافی رمان مامای آلمانی را ستایش کنم. این کتاب قطعاً در صدر کتابهای داستانی- تاریخی که در سال 2018 خواندهام، خواهد بود.
- فوق العاده قدرتمند، دلخراش اما در نهایت نشاط آور. من نمیتوانستم این کتاب را کنار بگذارم.
- جذاب و کاملاً باورپذیر. این کتاب از رمانهای فوق العاده درباره جنگ جهانی دوم به شمار میآید.
بخشی از متن
در بخشی از کتاب مامای آلمانی میخوانیم: صبح روز بعد، در اتاق غذاخوریِ خدمتکاران، کمی حرف و حدیث بود و بار دیگر تقریباً تنهایی غذا خوردم. گروهبان مایر در مسیرم به اتاق اوا جلویم را گرفت – او بازی کوچک خودش را داشت. حیرت زده به سمتم گام برداشت. «صبح به خیر گروهبان مایر، کمی خسته به نظر میآیید؟ خوب هستید؟» با صورتی رنگ پریده، سبیل سیخ شدهی خود را لمس کرد. به هدفم رسیدم.
او گفت: «کاملاً خوب هستم. آمدم به شما بگویم که خانم براون خواسته اند که بعداً او را معاینه کنید. او کمی ناخوش احوال است و خوابیده.» «خب، اگر حالش خوب نیست شاید باید همین حالا او را ببینم؟» «فکر میکنم که…» «اما فکر میکنم که این تصمیم من است گروهبان مایر، چون من مسئول سلامتی خانم هستم.» از تلاشم برای استفاده از مقامم یکه خورد، اما قاطع ماند.
«او اكيداً به من دستور داده که تنها بماند. میتوانید بعد از برگشتن از سفرتان او را ببینید» «سفر؟» تصور یک خروج ناگهانی، وحشت کوچکی در من برانگیخت، اما حداقل او از بازگشت حرفی زده بود. عجیب بود که چطور نقش این قله کوه بین یک زندان و مأمنی امن در نوسان بود. «خانم براون برنامۀ یک سفر خرید به برشتس گادن داشتند تا وسایل مورد نیاز را تهیه کنند. او مضطرب است که دیر نشود…
شما به جایش بروید. جزئیات را نوشته اما گفت اگر احساس میکنید کامل نیست، از تجربه خودتان استفاده کنید.» او تکهای کاغذ ضخیم و گران قیمت به دستم داد و من به هشت تا ده مورد از فهرست نظری اجمالی انداختم. «با چه کسی باید بروم؟» از ایده همراهی گروهبان مایر برای خرید وحشت کردم. هر حرکتم موجب درگیری میشد و صحبتهای کوتاه ناخوشایندی شکل میگرفت. (ص179 کتاب مامای آلمانی)
«خوشحال میشوم که امروز صبح خانم هاف را همراهی کنم.» فرمانده استنز از پشت سر نزدیک شد. «بعد از ظهر جلسهای دارم. میتوانم از برشتس گادن رانندگی کنم، گروهبان مایر میتوانید ترتیبی دهید بعداً رانندهای خانم هاف را بیاورد؟» آن سر چرب پایین آمد. پاشنهها به نشانه احترام بههم خورده شد و گروهبان مایر رفت. برخلاف معمول گیج و ساکت ایستاده بودم. «برویم؟» فرمانده استنز با دست به راهرو اشاره کرد.
«باید چیزی از اتاقتان بردارید؟» کمی خندیدم. «منظورتان چیزی مثل کیف است فرمانده استنز؟ چه چیزی روی زمین دارم که درونش بگذارم؟» قصد نداشتم تنش ایجاد کنم، خصوصاً با او. اما این واکنش حاکی از خشم سوزانندهام، طبیعی و مثل فروپاشی درونی یک زندانی بود. لحن خشک و بیروحش نه آزار دهنده و نه خوشحال بود، بلکه نشانهای از دیپلماسی دقیقش بود. «بیشتر به یک ژاکت فکر میکردم البته اگر نیاز ندارید که برویم؟»
ماشینش خوب و راحت بود، رایحه چرم قدیمی داشت و خودش ادوکلن ملایمی که هنوز نمی توانستم تشخیص دهم. او راننده را صدا کرد و ما حرکت کردیم. «متشکرم راینر.» به فهرست اوا نگاه کردم که مکالماتی را که در طول پیاده روی به چایخانه داشتیم به یادم آورد. لباس شب و پارچه موصلی، دستمال و پتو؛ و با مداد ناخوانا نوشته بود: جغجغه – شاید دیر به ذهنش رسیده بود. (ص180 کتاب مامای آلمانی)
کاپیتان در مسیر گفت «خیالم راحت شد که خانم براون امروز نتوانستند سفر کنند.» قلبم تند تپید. چشمانمان را به یکدیگر دوختیم. آن حوضهای آبیاش به سرعت آدمی را غوطه ور میساختند. «خب آقای گوبلز بسیار باهوش هستند. هرچقدر هم که بتوان وضعیت خانم را پنهان کرد، باز هم در ملأ عام نباید دیده شوند.» فقط آن لحظه، لحنش ناخوشایند بود. با ماشین وارد مرکز شهر شدیم، قدم به یک روز بهاری و روشن گذاشتیم.
بوی صنایع بومی در هوا پیچیده بود و جمعیت شلوغ مردم به ماشین و لباس فرم توجهی نداشتند. در حالی که به دنبال فروشگاه هایی بودیم که به آنها نیاز داشتیم، پرسیدم «شما شهر را خوب میشناسید فرمانده؟» او گفت «نه! خوب نه! شاید لازم باشد به غریزه خود اعتماد کنیم» او لبخند زد، دوباره بازیگوش شده بود و هنگام پیاده شدن از ماشین به وضوح آرام بود. من اشتباه میکردم؟ یا…
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
در رمان مامای آلمانی، نقش انسانهای مختلف در جنگ، بسیار زیبا توصیف شده است. چهره کریه دیکتاتوری در تمام خطوط داستان مشخص است. جملهای که در انتهای فصل سی و هشت آمده، بسیار قابل تامل است و لب کلام را ادا میکند:
«او متعهد شده بود که زندگی بهتری به ما ببخشد و اینجا هر چیزی که برایمان عزیز و ارزشمند بود را میدزدید. زندگی هایمان، انسانیتمان و خانواده هایمان» یعنی همان روش تکراری دیکتاتورهای درنده خو…
به طور کلی، نویسنده در کتاب مامای آلمانی با پایانی کامل و روشن، داستان خوبی ارائه میدهد. سیاهی، تباهی و پایان انسانیتی که در طی جنگ به تصویر کشیده، بسیار غم انگیز و تلخ است، ولی در کنار این زشتیها حضور آدمهای سفید و شجاع به خواننده دلگرمی و امید میدهد.
نقد کتاب مامای آلمانی
کتاب مامای آلمانی حاوی داستانی بسیار جالب و خواندنی در دل تاریخ است. تاریخ دوران سیاه جنگ و خونریزی جنگ جهانی دوم، اردوگاههای کار اجباری، زندانیان جنگ و… فیلمهای زیادی از تاریخِ جنگ جهانی دوم ساخته شده و کتابهای زیادی از دیدگاه قربانیان جنگ نوشته شده است. ولی کمتر آثاری از دید آلمانیهای قربانی جنگ به چشم میخورد که به ناچار تن به همکاری با رژیم نازی دادهاند.
افراد بیگناهی که در دو راهی انجام وظیفهای که به اجبار به آنها تحمیل شده است و یا مرگ یا آزار و اذیت خود یا خانوادهشان گیر کردهاند. افرادی که قربانیان پنهان جنگ هستند و کمتر از آنها نام برده شده است. بیشتر این افراد در ترس و نفرت از انجام وظایف اجباری و مرگ و مجازات از سوی اربابان بیرحم خود در زندانی با حصارهای نامریی اسیر هستند.
و البته در این دنیای خشن و بیرحم نیز انسانها عشق را تجربه میکنند. عشقی که مانند رویش گیاهی ظریف و کوچک در دل شکاف یک سنگ یا بیابان بعید میباشد. و خطراتی که رویش و شکوفایی این عشق به همراه دارد، مرگ و نیستی است…
کسانی که به خواندن داستانهای تاریخی و جنگ جهانی مشتاق هستند، از مطالعهی کتاب مامای آلمانی لذت خواهند برد.
آنچه خواندید...
محصولات مرتبط
52.000 تومان قیمت اصلی 52.000 تومان بود.35.000 تومانقیمت فعلی 35.000 تومان است.
19.000 تومان قیمت اصلی 19.000 تومان بود.13.000 تومانقیمت فعلی 13.000 تومان است.
50.000 تومان قیمت اصلی 50.000 تومان بود.38.000 تومانقیمت فعلی 38.000 تومان است.
23.000 تومان قیمت اصلی 23.000 تومان بود.19.000 تومانقیمت فعلی 19.000 تومان است.
45.000 تومان قیمت اصلی 45.000 تومان بود.36.000 تومانقیمت فعلی 36.000 تومان است.
27.000 تومان قیمت اصلی 27.000 تومان بود.21.000 تومانقیمت فعلی 21.000 تومان است.
سایر کتابهای پیشنهادی...
81.000 تومان قیمت اصلی 81.000 تومان بود.44.000 تومانقیمت فعلی 44.000 تومان است.
35.000 تومان قیمت اصلی 35.000 تومان بود.28.000 تومانقیمت فعلی 28.000 تومان است.
42.000 تومان قیمت اصلی 42.000 تومان بود.28.000 تومانقیمت فعلی 28.000 تومان است.
125.000 تومان قیمت اصلی 125.000 تومان بود.105.000 تومانقیمت فعلی 105.000 تومان است.
130.000 تومان قیمت اصلی 130.000 تومان بود.95.000 تومانقیمت فعلی 95.000 تومان است.
140.000 تومان قیمت اصلی 140.000 تومان بود.75.000 تومانقیمت فعلی 75.000 تومان است.
145.000 تومان قیمت اصلی 145.000 تومان بود.65.000 تومانقیمت فعلی 65.000 تومان است.
280.000 تومان قیمت اصلی 280.000 تومان بود.190.000 تومانقیمت فعلی 190.000 تومان است.
2 دیدگاه برای مامای آلمانی
mastane –
فیلمهای زیادی از تاریخ جنگ جهانی دوم ساخته شده و کتابهای زیادی از دیدگاه قربانیان جنگ نوشته شده است. ولی کمتر اثاری از دید آلمانیهای قربانی جنگ به چشم میخورد که به ناچار تن به همکاری با رژیم نازی داده امد. افراد بی گناهی که در دو راهی انجام وظیفهای که به اجبار به آنها تحمیل شده است و یا مرگ یا آزار و اذیت خود یا خانواده شان گیر کردهاند. افرادی که قربانیان پنهان جنگ هستند و کمتر از انها نام برده شده است. بیشتر این افراد در ترس و نفرت از انجام وظایف اجباری و مرگ و مجازات از سوی اربابان بی رحم خود در زندانی با حصارهای نامریی اسیر هستند. و البته در این دنیای خشن و بی رحم نیز انسانها عشق را تجربه میکنند. عشقی که مانند رویش گیاهی ظریف و کوچک در دل شکاف یک سنگ یا بیابان بعید میباشد. و خطراتی که رویش و شکوفایی این عشق به همراه دارد مرگ و نیستی است.
got it –
مثل همیشه عالی هستین…