دانلود کتاب ابله جلد اول
رمان ابله مثل هر اثر هنری دیگری، بر پایهی یک فکر استوار است. به گفتهی ناولیس: «این رمان، ایده آلی مقدم بر تجربه است و نیازی غیر مستقیم به بودن دارد». ابله، مکانیسم اثر و هویت ذاتیاش را از این حقیقت میگیرد که خود رمان یک داستان فرعی است، داستانی فرعی از زندگی شخصیت اصلی که شاهزاده میشیکین است. روی هم رفته زندگی این شاهزاده، چه قبل و چه بعد از این داستان فرعی، در هالهای از ابهام مدفون شده است، و با توجه به این که سالها قبل و بعد از داستان را در خارج از کشور سپری کرده است میتوان به وضوح به این قضیه پی برد.
کتاب ابله اثر فئودور داستایفسکی با ترجمه سروش حبیبی است؛ پرنس میشکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی طولانی در سوئیس برای معالجهٔ بیماری، به میهن خود باز میگردد. بیماری او رسماً افسردگی عصبی است ولی در واقع مویخکین دچار نوعی جنون شدهاست که نمودار آن بیارادگی مطلق است. به علاوه، بیتجربگی کامل او در زندگی، اعتماد بیحدی نسبت به دیگران در وی پدید آورد. مویخکین، در پرتو وجود راگوژین، همسفر خویش، فرصت مییابد که نشان دهد برای مردمی واقعاً نیک، در تماس با واقعیت، چه ممکن است پیش آید.
چکیده کتاب
کتاب ابله جلد اول، داستان شاهزاده ای است ساده دل و بی غل و غش که همواره به فکر کمک به هم نوعانش است و به عنوان آخرین بازمانده یک خانواده مهم و منقرض شده روسی، از اقامت طولانی سوئیس به سنت پترزبورگ برمی گردد و اتفاقاتی در ارتباط با یک خانواده روسی و دوستان آنان و یک زن روسپی برای او به وجود می آید که در ظاهر نه از نظر جاذبه های داستانی، قلابی برای گیر افتادن ذهن دارد و نه اتفاقات ویژه ای در آن خلق شده که خواننده بر اساس آنها به خواندن داستان ترغیب شود.
اما همین کتاب به زبانهای گوناگون به عنوان یک شاهکار، آن قدر مورد توجه قرار گرفته که در همه زبانها، ترجمه آن یکی از پرخواننده ترین کتابها بوده است. دلیل آن در نگاه عمیقی است که فئودور داستایفسکی به فلسفه زندگی دارد و همه کتابهایش مشحون از حرفهائی است که در خارج از کادر یک داستان، می تواند تابلوهای راهنمای زندگی و تفکر شود. همین که این داستان نوشته شده درسال 1868 هنوز بعد از 130 سال از نگارش آن در همه جای دنیا فروش و خواننده دارد نشانه ای از آن است که واقعیتهای مورد توجه نویسنده که امر مشترک نیاز انسانی است، به خوبی در آن دیده شده است.
وقتی خواننده رمان ابله را می خواند، به روایت ایرانی اش گویا پای کرسی نشسته است و پرنس ابله بالای صندلی نشسته و به عنوان فیلسوف برایش درس زندگی می دهد. خلق پرسوناژ کسی که با معیارهای اجتماعی آن روز و امروز باید ابله تلقی شود و هم او بهترین و ماندگار ترین حرفهای مورد خواست و احتیاج بشری را میزند، از جاذبه های این کار فئودور داستایفسکی است. خواندن این رمانهای بزرگ تاریخ ادبیات دنیا، که ابله یکی از آنان است به بازکردن ذهن بشریت و برگشتن به زلال فطری انسانی که در جهان امروز به آن نیاز مبرمی هست، خیلی کمک میکند.
بخشی از متن رمان ابله جلد اول
اینک نوبت به توتسکی رسیده بود که قصه خود را ظاهراً آماده نموده بود. همه احساس میکردند که او مانند ایوان پطروویچ از نقل خاطره خود امتناعی نخواهد داشت و درعینحال که به چهره ناستازی دقیق شده بودند با کنجکاوی هرچهتمامتر منتظر شنیدن داستان بودند. توتسکی با لحن آرام و جذابی شروع به نقل یکی از داستانهای دلانگیز خود کرد. متانت گفتار او از هر حیث با ظاهر فریبندهاش مطابقت میکرد. زیرا باید اذعان کرد وی مردی جذاب بود که اندامی بلند و نیرومند و موهایی خاکستری رنگ و گونه ای سرخ و دندانهایی مرتب و نظیف داشت و لباس آراسته و پیراهن بسیار نظیفی به برکرده بود. دستهای سفید و گوشتیاش توجه هر بیننده را به خود جلب میکرد، و یک الماس گرانبها بر انگشتری که در سبابه دست راست داشت میدرخشید.
در تمام مدتی که سخن گفتن او ادامه داشت ناستازی با توریهای آستینش بازی میکرد بهطوریکه حتی یکبار بهطرف وی نگاه نکرد.
توتسکی اینطور شروع به صحبت کرد:
ازآنجاییکه من ناگزیرم زشتترین اقدام زندگی خویش را نقل کنم کارم بسی آسان میشود، زیرا در یک چنین موردی آدمی گرفتار هیچگونه تردیدی نمیگردد و وجدان و حافظه بیدرنگ معلوم میکنند که چه چیز را باید نقل کرد. از میان سبکسریها و اقدامات ناپسند بیشمار عمر من خاطرهای دارم که پیوسته مرا رنج میدهد. این داستان ما را به بیست سال پیش برمیگرداند: در آن زمان من در خانه پلاتون اردینتف که تازه به مارشالی به طبقه اشراف برگزیده شده و بهاتفاق زن جوانش عید آخر سال را در املاکش به سر میبرد اقامت داشتم، جشن تولد آنفیسا آلکسیونا زن پلاتون مقارن همین عید بود و مقدمات برپا کردن دو مجلس رقص را فراهم ساخته بودند.
در آن موقع داستان دلانگیز مادام کاملیای آلگزاندر دوما رواج عجیبی در میان طبقه اشرافی روسیه داشت. گذشته از این تصور نمیکنم تا جهان باقی است این اثر کهنه شود. در شهرستانها زنان مخصوصاً آنهایی که این کتاب را خوانده بودند با ستایش عجیبی از آن بحث میکردند: جذابیت این داستان و موقعیت جالبتوجه مهمترین قهرمان آن، اشخاصی که با زبردستی حیرتانگیزی در کتاب توصیف شده بودند، بالاخره جزئیات دلفریب بیشمار این اثر (از قبیل تناوب جالبتوجه گلهای کاملیای سفید و سرخ) و بهطورکلی این شاهکار در میان طبقه بالا یک انقلاب کوچک حاصل کرده بود.
نقد و بررسی کتاب ابله جلد اول
رمان ابله شرححال سفر یکی از نوادگان خاندان سلطنتی در روسیه را روایت میکند که پس از سالها زندگی در سوئیس تصمیم میگیرد برای دیدار با یکی از شاهزادگان روسی به روسیه بازگردد. این شاهزاده که دچار بیماری افسردگی و بیاعتمادی شدید به اطرافیان خود است، در طول سفر خود با افرادی مرموز همسفر میشود که دستمایهی اتفاقات این رمان قرار میگیرد. سادگیای در وجود او غلیان میکند که بیش از هر چیز در چشم دیگران از او یک ابله ساخته است! بسیاری ابله را بزرگترین شاهکار داستایوسکی میدانند. عصیاننگری، تداخلات روحی و روانی، خشم، اضطرابهای درونی و… از ویژگیهای مشترک شخصیتهای رمانهای او هستند.
شخصیتهای داستان ابله جلد اول
- میشکین لئون نیکولاویچ: (پرنس میشکین ) قهرمان داستان که دارای بیماری صرع است.
- مادام آپانچین: (ایزابت پروکوفیونا) همسر ژنرال آپانچین کسی که میشیکن برایش نامه مینوشته.
- ژنرال اپانچین: (ایوان فیدرویچ)
- الکساندرا: دختر بزرگ ژنرال آپانچین.
- آدلائید: دختر وسط ژنارا اپانچین که نقاشی میکشد.
- آگلائه: دختر کوچک ژنرال.
- لبدوف: (لوکیان تیموفیویچ): کارمند درقطار و دوست روگوژین.
- روگوژین: مردی که پرنس در قطار با او آشنا شد و همچنین عاشق ناستازیا.
- ناستازیا فیلیپونا: دختری که ژنرال آپانچین روگوژین و پرنش میشکین عاشقش هستند و یکی از نقشهای اصلی.
- ایوانیچ توتسکی: سرپرست ناستازیا.
- گابریل آردالینویچ: (گانیا) مشاور ژنرال کسی که میخواهد با نستازیا ازدواج کند اما اگلائه را هم دوست دارد.
مروری بر کتاب
رمان ابله اولین بار در سال 1868 در پاورقی روزنامهی معروف روسی به نام روسکی ویستنیک منتشر شد
و پس از آن در سال 1874 در چهار جلد و دو مجلد در سن پترزبورگ به چاپ رسید.
این رمان پرحجم و طولانی داستانی بسیار واقعگرایانه است که شرایط جامعه را موشکافی میکند.
شخصیت اصلی داستان «پرنس مشکین» است که پس از ابتلا به بیماری صرع، از سوئیس به روسیه بازمیگردد.
او هنگام بازگشتش در قطار با «راگوژین» و زنی به نام «ناستازیا» آشنا میشود و در میان اتفاقهای جدید قرارمیگیرد.
فئودور داستایِفسکی هنگام نگارش این اثر در سوئیس زندگی میکرد و از مشکلات جدی مالی رنج میبرد.
او بدون طرح و پرداخت قبلی این اثر را نگاشت به همین دلیل این اثر از یکپارچگی کامل برخوردار نیست
با این وجود این اثر یکی از شاهکارهای این نویسنده است و از ارزش ادبی بالایی برخوردار است.
براساس این داستان تا امروز چندین فیلم سینمایی ساخته شده است،
اولین اقتباس از آن فیلم درام صامتی به نام «ارواح سرگردان» به کارگردانی«کارل فئولیش» در سال1921 ساخته شد.
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
- ژنرال در لابیرنت
- خاطرات خانه مردگان
- جنگ و صلح جلد سوم
- روزگاری جنگی درگرفت
- نشانه های کمبود ویتامین در بدن
- شوربختان شب های قطبی سربزیر
- بیچارگان
- جنایات و مکافات
تعداد بازدید: 3,335 بار
عنوان کتاب: ابله (جلد اول)
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: سروش حبیبی
تعداد صفحات کتاب: 514 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 8.08 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهرکتاب