بیشعوری

بیشعوری (nbookcity.com)

دانلود کتاب بیشعوری

این کتاب بیشعوری درباره بی‌شعورهای دوره معاصر است و تاثیر عمیقی که آنها با نفوذ در اجتماع، سیاست، علوم، تجارت، دین و امثال اینها در دنیای معاصر می گذارند.

به نظر خاویر کرمنت، بیشعور ها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می شود.

خلاصه کتاب

خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت، بیشعوری است. این چیزی است که «خاویر کرمنت» در کتاب بیشعوری به آن اعتراف می‌کند. اما جای نگرانی نیست. کرمنت صادقانه می‌گوید که خودش هم قبلا بی‌شعور بوده و توانسته خودش را درمان کند. او این کتاب را نوشته تا راهکارهای عملی درمان این عارضه را به دیگران هم نشان دهد. به‌نظر می‌رسد که بی‌شعوری یکی از دغدغه‌های اصلی کرمنت است.

سایر آثار این نویسنده هم در فضایی مشابه نوشته شده‌اند. «بی‌شعورهای گردن‌کلفت»، «بی‌شعورهای ابدی» و «توطئه‌ی بی‌شعورها» از کتاب‌های این نویسنده هستند که در همه‌ی آن‌ها، جنبه‌های متفاوتی از بی‌شعوری و راهکارهای شناخت و مقابله با آن ارائه شده است. می‌توان به جرات گفت که این کتاب در ایران، بیشترین طرف‌دار را دارد.

آن‌قدر که حتی از کسانی که چندان اهل کتاب و کتاب‌خوانی نیستند هم نام این کتاب را می‌شنوید. نکات و مواردی که در کتاب بیشعوری آمده، می‌تواند به شناخت رفتارهای نادرست خود و اطرافیان و نحوه‌ی مقابله با آن‌ها، کمک کند. با استفاده از همین راهکارهاست که می‌توانیم زندگی سالم‌ تر و آرام‌ تری برای خود و دیگران ایجاد کنیم.

بحث های کتاب

  • اگر بی‌شعورها عاشق می شوند فقط به یک دلیل است: می‌خواهند در هیچ چیز کم نیاورند از جمله عشق. بی‌شعورها اعتقاد دارند که : تمام آدم‌های روی کره زمین وظیفه دارند که خواسته‌های آنان را برآورده کنند. در کارهای دیگران دخالت می‌کنند. از اینکه دیگران به فکر خودشان باشند ناراحت می‌شوند. از مشکلات دیگران خوشحال می‌شوند؛ چرا که در این مواقع توجیهی برای اشتباهات خود می‌یابند.
  • رام‌ترین نوع بی‌شعورها، بی‌شعورهای آب‌زیرکاهند. البته منظور این نیست که این نوع بی‌شعورها کم‌خطرتر از بقیه بی‌شعورهایند، بلکه منظور این است که زیاد به چشم نمی‌آیند. بی‌شعورهای آب‌زیرکاه با مشاهده‎ی واکنش جامعه نسبت به بی‌شعورهای تمام‌عیار ترجیح می‌دهند که پشت نقابی از مهربانی و خون‌سردی پنهان شوند، اما در عین حال هم‌واره می‌دانند که چگونه این خنجر غلاف‌شده را به‌موقع بیرون بکشند و بدون اینکه هیچ‌کس تصورش را بکند، کار خودشان را بکنند.
  • سخت‌ترین مرحله در درمان و ترک بی‌شعوری، همان مرحله‌ی نخست است؛ یعنی پذیرفتنِ بی‌شعور بودن. هیچ‌کس دوست ندارد قبول کند که بی‌شعور است و بنابراین لحظه‌ی برداشتن نخستین گام، دردآور است. لحظه‌ای که رسیدن به آن، شهامت و اراده بالایی نیاز دارد.

احساسات بیشعور ها

درست نیست که به عنوان اصطلاحی پزشکی به کار رود  چون ممکن است باعث جریحه دار شدن احساسات بیماران شود و روشن است که این جماعت چیز زیادی در باره ی بیشعوری نمی دانند و این واقعیت را  که بیشعورها هیچ گونه احساساتی ندارند، در نظر نمی گیرند.  به عبارت دیگر احساسات یک آدم بیشعور تا زمانی که او در مسیر درمان و بهبودی قرار نگیرد، اصولاً غیر قابل جریحه دار شدن است.

سخن نویسنده برای بیشعورها

«بیشعورها امیدوار باشند!». این نویدی است که نویسنده‌ی این کتاب به افراد بیشعور می‌دهد. بیشعوری درواقع نوعی اعلامیه‌ی رهاسازی است. این کتاب را می‌توان از آن دسته کتاب‌های همه‌پسندی دانست که طرف‌داران زیادی دارد.

نقد کتاب بیشعوری

روایت کتاب بیشعوری، اول شخص است، یعنی دانای کل. اما هنگام خواندن آن باید حتما به‌خاطر داشته باشید که چون مثال‌ها و نمونه‌های کتاب راجع‌به دیگران است، خود را مبرا از همان اشتباهات ندانید. درواقع همان‌طور که خود نویسنده می‌گوید، اولین قدم برای درمان بی‌شعوری این است که بپذیرید شما هم از این بیماری رنج می‌برید. پذیرش، اولین و سخت‌ترین قدم است. به محض این که رفتارهای نادرست و آزاردهنده‌ی خود را شناسایی کردید، آماده‌اید تا درمان را شروع کنید. کرمنت این کتاب را با هدف ارائه‌ی روش درمان بیشعوری نوشته است. او ادعا می‌کند که خودش هم پیش از این بی‌شعور بوده و توانسته آن را درمان کند.

پس به راهکارهای این کتاب اعتماد کنید، چون نویسنده خودش آن‌ها را زندگی کرده و حرف‌هایش چیزی فرای شعار و تبلیغات است. کرمنت ادعا می‌کند که ماهیت بی‌شعوری را به‌خوبی درک کرده و شناخته است. او حتی این عارضه را نوعی اعتیاد می‌داند، مانند اعتیاد به مواد دارویی و الکل. بدترین شکل بی‌شعوری این است شخص از وجود آن در خودش خبر نداشته باشد که مصداق همان جهل مرکب است.

کرمنت با این که از موضوعی جدی در این کتاب صحبت می‌کند، درون‌مایه‌هایی از طنز هم در نوشته‌هایش دیده می‌شود که تاثیر کلامش را بیشتر می‌کند: «وجدان، دوستان و بیمارانم من را متقاعد کردند که قبلاً همه دنیا فهمیده اند که من بی شعور بوده ام و نوشتن یا ننوشتن در مورد آن از این جهت بی فایده است، ولی شاید بتوانم با نوشتنِ سرگذشت خودم به بی شعورهای دیگر کمک کنم تا بهبود یابند». این طنز زیرکانه در کنار صداقت کرمنت، یکی از نقاط قوت این کتاب است.

از دید نویسنده‌ی کتاب بیشعوری، به‌محض این که نشانه‌های بی‌شعوری را در خود دیدید، باید دست به کار شوید و برای درمان آن اقدام کنید. کرمنت خودش تا چهل سالگی از این عارضه رنج می‌برد، بدون این که بداند. پس هیچ‌ وقت برای داشتن زندگی سالم و آرام دیر نیست.

پس از اولین مراحل تشخیص و درمان، به‌سرعت می‌بینید که همه چیز در اطرافتان تغییر کرده است. جایگاه ارزشمندی در جامعه به‌دست آورده‌اید و دیگران برای با شما بودن، از هم سبقت می‌گیرند. در محل کار بحث و جدل‌های همیشگی و کلافه‌ کننده خیلی کمتر شده و همه به عنوان فردی منطقی و قابل‌ اعتماد، روی شما حساب می‌کنند.

کتاب بیشعوری را بهتر است همه کاربران حداقل یکبار بخوانند و کمی در مطالب آن درنگ کنند!

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 4,993 بار

xavier crement

عنوان کتاب: بیشعوری

نویسنده: دکتر خاویر کرمنت

مترجم: محمود فرجامی

تعداد صفحات کتاب: 193 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 1.28 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهر کتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

کتاب بازگشت پنهانی به شیلی از نظر ماهیت و روش آشکار‌سازی‌اش ظاهراً، شمه‌ای است از یک گزارش، اما در واقع چیزی است برتر از آن: بازسازی عاطفی یک ماجرا که تأثیر نهایی آن بدون چون‌و چرا بسی..
بروزرسانی: 11 ماه قبل
تعداد بازدید: 158
یکی از بهترین و پرطرفدارترین کتاب هایی که می توان از وین دایر نام برد، بدون شک همین کتاب سرنخ زندگی را در دست بگیرید است. زندگی پستی ها و بلندی های بسیار زیادی دارد، شما آنطور که خودتان می خواهید زندگی می کنید.
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1486

2 پاسخ

  1. هر آدم روشن فکری که ادعا میکنه مدام در حال پیشرفت فردی و اجتماعیه بدون تعصب حداقل دوبار این کتابو باید بخونه تا قبل از اینکه کسی بهش بگه بیشعور خودش از بیشعور شدن ویا بیشعورتر شدنش جلوگیری کنه. البته این کتاب بیشتر تشخیصیه تا درمانی

  2. به نظرم اونقدرها که تعریف می‌کنند نبود و جذابیت خیلی زیادی برای من نداشت. با خوندن این کتاب فهمیدم خودم و آدمای اطرافم بیشعور هستیم🤚😄 امیدوارم بتونیم خودمون درمان کنیم. تو این کتاب که راه درمانی نزاشته فقط دائما گفته اونایی که اینطورین بیشعورن😂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *