دالان بهشت

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
دالان بهشت (nbookcity.com)

دانلود کتاب دالان بهشت

شخصیت پردازی قوی شخصیت های داستان، کتاب دالان بهشت را یک پله بالاتر از رمان‌های هم‌رده‌ی خود قرار داده است.

شاید وقتی توصیف ابتدایی کتاب را می‌خوانید، کمی به‌نظرتان کلیشه‌ای و تکراری برسد؛ اما تا زمانی که کتاب را نخوانید، نمی‌توانید تصویر درستی از این داستان داشته‌ باشید. در این رمان برخلاف بسیاری از داستان‌های مشابه، اثری از شخصیت‌های کاملا سیاه و یا کاملا سفید دیده‌ نمی‌شود.

ما در دنیای داستانی این کتاب، عموما با انسان‌های باورپذیری روبه‌رو هستیم که معصوم از خطا و اشتباه نیستند و گاه به سفیدی نزدیک می‌شوند و گاه تیره می‌شوند؛ انسان‌هایی که ترکیبی از سفیدی و سیاهی هستند و بیشتر از خوب یا شر مطلق، خاکستری به‌حساب می‌آیند. همین خصوصیت شخصیت‌ها و سیر روایی داستان، از کتاب حاضر، داستانی با پرداخت قوی ساخته است که می‌تواند توقع‌تان از یک رمان خوب را برآورده کند.

خلاصه کتاب

ادبیات عاشقانه از پرطرفدارترین گونه‌های ادبی است و کتاب‌های کمی یافت می‌شوند که در آن‌ها داستانی عاشقانه و احساسی روایت نشده باشد. بسیاری از آنها شرح وصال و بسیاری دیگر شرح فراق و جدایی را توصیف می‌کنند. دالان بهشت نوشته‌ی نازی صفوی هم یکی دیگر از داستان‌های عاشقانه است. نکته قابل توجه اما این است که برخلاف کلیشه‌های همیشگی، داستان کتاب از زبان دختری روایت می‌شود که سعی در توصیف اشتباهات و واکاوی رفتارهای غلط خود در رابطه احساسی‌اش دارد و با روایت صادقانه‌ای که دارد حس همذات پنداری را در خواننده برمی‌انگیزد.

داستان دختری از خانواده‌ی بازاری به اسم مهناز است که در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده و زندگی راحتی دارد، پسر همسایه محمد او را دوست دارد و از مهناز هنگامی که تنها ۱۷ سال دارد خواستگاری می‌کند. این دو زندگی مشترک خود را شروع می‌کنند، اما سن کم مهناز باعث رفتار‌های خامی می‌شود که موجب به هم خوردن ازدواجشان می‌شود. محمد بعد از طلاق مهاجرت می‌کند و مهناز در تمام این سال‌ها به اشتباهاتش در زندگی مشترکش فکر‌ می‌کند و سعی می‌کند رشد کند، محمد بعد از ۸ سال برمی‌گردد و این دو همدیگر را ملاقات می‌کنند و متوجه می‌شوند هنوز همدیگر را دوست دارند.

راوی کتاب دالان بهشت مهناز است، دختری که از زندگی نوجوانی خود بدون هیچ درکی به زندگی زناشویی وارد می‌شود، البته او با سنت و کلیشه و یا به‌ خاطر اجبار و فقر تن به این ازدواج نمی‌دهد، بلکه با میل خود با محمد ازدواج می‌کند. در ابتدای داستان محیطی شیرین وجود دارد، سپس مشکلات مهناز و محمد شروع می‌شود. محمد برخلاف مهناز پسری جاافتاده و باتجربه است و با وجود رشد در خانواده‌ای با عقاید مذهبی در برخورد با مشکلات زناشویی‌اش منطقی است. طلاق آنها زمینه‌سازی برای خودشناسی مهناز است و در راهی قرار می‌گیرد که می‌خواهد نقاط‌ ضعفی که باعث از بین رفتن رابطه‌اش شده را درست کند.

بخشی از متن کتاب

ابروهایش را به علامت تعجب بالا برد و بعد از چند لحظه مکث با نهایت مهربانی از روی میز بلندم کرد و نشاندم روی پایش، درست مثل یک بچه لوس. دوباره او شد یک پدر مهربان و صبور و من یک بچه تر و زبان نفهم. در حالی که چشم هایش برق شیطنت و شوخی داشت، گفت: – والله، اگه منظورت جشن و لباس عروس پوشیدن و این حرف هاست که یادمه عروسی کردیم ولی اگه منظورت اون یکی عروسی هم هست… در حالی که چشم هایم گرد شده بود با پرخاش و اعتراض پریدم وسط حرفش: – محمد! در حالی که از ته دل می خندید گفت:

– تو پرسیدی کی عروسی می کنیم، نپرسیدی؟! . منظورم اونی نبود که تو میگی۔ همان طور خندان و شیطنت بار گفت: – پس چی بود؟! درحالی که خودم را هم عصبانی و هم خجالتزده نشان میدادم گفتم: . منظورم رفتن خونه خودمون بود. . که در حقیقت باز همونه که من میگم، نه؟! دیگر جیغم درآمد. او می خندید و من که حرصم گرفته بود کتابش را که می دانستم رویش حساسیت دارد برداشتم و سعی کردم فرار کنم. همان طور که نگهم داشته بود و می خندید، گفت: – مهناز، جون من! کتاب رو بگذار زمین. خواهش می کنم.

بعد از جا بلند شد، کتاب را از دستم درآورد و گذاشت روی میز و دوباره بغلم کرد و از میز دورم کرد. آن قدر که وانمود می کردم، ناراحت نبودم ولی از این کشمکش، از این که خودم را برایش لوس کنم لذت می بردم و به حالتی که انگار می خواهم فرار کنم، هنوز دست و پا می زدم. در حالی که سعی می کرد آرامم کند، گفت: . عزیزم، گفتم ببخشید دیگه، شوخی کردم، حالا بفرمایین من گوش می کنم. همان طور دست و پا زنان گفتم: – گوش نمی کنی، اذیت میکنی. خندان لب تخت نشست و مرا هم به زور نشاند روی پایش. رویم را به حالت قهر برگرداندم…

نقد کتاب دالان بهشت

نظرات درباره این کتاب متفاوت‌اند و بسیاری نگاه کتاب به طلاق را براساس نظریات و یا روانشناسی نمی‌دانند و عقیده دارند همگی نظر شخصی نویسنده است. نازی صفوی گفته است: «دالان بهشت را به اصرار یکی از دوستانم به چاپ رساندم و هیچ قصدی برای نویسنده شدن و چاپ کتاب نداشتم و ندارم. ولی خوشبختانه کتاب با استقبال خوانندگان روبرو شد. این برخوردها و نامه‌های مردم است که همچنان به من روحیه می دهد.

حتی هفته پیش در آمریکا این کتاب ترجمه شد و من از کشورهایی مثل استرالیا، انگلیس، کانادا نامه و ایمیل دارم. نوشتن رمان دالان بهشت از یک یادداشت کوچک پشت جعبه دستمال کاغذی ماشین شروع شد؛ وقتی که پشت چراغ قرمز گیر کرده بودم.»

این رمان بعد از رمان‌های «چراغها را من خاموش می کنم» و «بامداد خمار» به پرطرفدارترین رمان ایرانی در دهه ۷۰ و ۸۰ تبدیل شد.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 870 بار

Nazi%20Safavi%20 %D9%86%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C

عنوان کتاب: دالان بهشت

جز برترین آثار داستانی ایران

نویسنده: نازی صفوی

تعداد صفحات کتاب: 297 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 29.85 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

هیچکس نمی فهمد که کیکو در واقع از زندگی اش راضی است و چیز بیشتری نمی خواهد. چیزی که کیکو خودش را با آن تعریف می کند فروشگاه شبانه روزی است. همه چیز عادی پیش می رود تا اینکه یک روز...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 166
یکی از بهترین و پرطرفدارترین کتاب هایی که می توان از وین دایر نام برد، بدون شک همین کتاب سرنخ زندگی را در دست بگیرید است. زندگی پستی ها و بلندی های بسیار زیادی دارد، شما آنطور که خودتان می خواهید زندگی می کنید.
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 1492

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *