دانلود کتاب سوپرمارکت شبانه روزی
نویسنده در کتاب سوپرمارکت شبانه روزی زندگی واقعی خودش را در قالب رمانی ساده، قلم زده است.
رمان پیش رو که قبلا با عنوان زن فروشنده نیز ترجمه و منتشر شده است، توانسته به خوبی دغدغه های یک زن آسیایی را نشان بدهد که چگونه تحت فشار خانواده و جامعه قرار دارد تا نقش خود را به عنوان همسر و مادری نمونه به خوبی اجرا کند و در کنار همهی این مسائل، بتواند شغل مناسب و درخور توجهی را نیز داشته باشد.
تمام این تصورات جامعه از زنان باعث شده تا کیکو (شخصیت اصلی کتاب) تصمیمات عجیبی را در پیش بگیرد تا شاید ویترینی جدید از زندگی خودش را به دیگران نشان دهد. این رمان بازی روزمره و نشخوارات روزمره یک فروشنده عجیب توکیو را به تصویر می کشد و خواندنش، ما را با دغدغههای یک زن مدرن آشنا میکند.
خلاصه کتاب
کتاب سوپرمارکت شبانه روزی به قلم سایاکا موراتا، داستان زنِ سی و شش سالهای به نام کیکو فوروکاوا را به تصویر میکشد که از دوران کودکی؛ خانواده و اطرافیانش او را به سبب رفتارهایش، غیر عادی قلمداد میکنند. این مسئله باعث سکوت و گوشه گیری کیکو میشود، تا اینکه نهایتاً در سن هجده سالگی به کار در فروشگاه اسمایل مارت شعبهی هیراماچی مشغول میشود.
این اتفاق زندگی کیکو را متحول میکند و به او میآموزد چطور همانند یک انسان عادی رفتار کند. کیکو فوروکاوا از این که میان مردمان عادی توانسته جایی برای خود باز کند بسیار خوشحال است و آرامشی عمیق زندگیاش را فرا گرفته ولی این آرامش با ورود کارگری جدید به فروشگاه و دیدار کیکو با دوستان قدیمیاش چندان دوام نمیآورد. او به دلیل بالا رفتن سن، بیفرزندی، تجرد و شغلی نه چندان مناسب، توسط اطرافیانش تحت فشار قرار میگیرد و خانوادهاش اصرار دارند تا او شوهری برای خود پیدا کند.
کیکو برای خلاص شدن از دست آنها تصمیم عجیبی میگیرد و مسیری پر فراز و نشیب برای خود انتخاب میکند. سایاکا موراتا نویسندهی ژاپنی که چهل سال سن دارد، به کمک هجده سال سابقهی کار نیمه وقتش در فروشگاه، نگارش کتاب سوپرمارکت شبانه روزی را آغاز کرد. همین کتاب مهمترین جایزهی ادبی کشور ژاپن یعنی آکوتاگاوا را برای او به ارمغان آورد.
آشنایی بیشتر با شخصیت اصلی
سایاکا موراتا نامی از بیماری یا اختلال خاصی در کیکو نمیبرد؛ اما رفتارهای کیکو، بسیار شبیه به اختلال آسپرگر و اوتیسم است. او مناسبات اجتماعی را درک نمیکند، عادت دارد کارهای روتین و یکنواخت انجام دهد و برای همرنگ شدن با اطرافیان، رفتارهای آنها را تقلید کند. عادات و رفتاری که در افرادی که اختلال اوتیسم و یا آسپرگر دارند، مشهود است.
کیکو در جمع دوستان کمی که دارد، تافتهای جدا بافته است. او نمیتواند با کسی ارتباط برقرار کند و همه برایش دل میسوزانند. از نظر جنسی جذابیتی ندارد و هیچ مردی به طرفش نمیآید. او به سؤالهای دوستانش دربارۀ اینکه چرا به این صورت زندگی میکند، جوابهای سربالایی میدهد که خودش هم معنیشان را نمیداند و فقط خواهرش به او یاد داده با این جوابها مردم را راضی نگه دارد.
شخصیت اصلی کتاب سوپرمارکت شبانه روزی برای دور ماندن از قضاوت مردم، با شیراهارا، همخانه میشود. مردی لاابالی که مسئولیتی در قبال هیچ موضوعی ندارد و او نیز ازنظر اجتماع آدمی عجیب و مطرود است. با این تفاوت که شیراهارا فردی است که کسی دوستش ندارد و همه او را انگل جامعه میدانند اما کیکو زنی است که همه برایش دل میسوزانند. تنها نقطۀ اشتراک این دو، غیرمتعارف بودن زندگیشان از نظر جامعه است. جامعهای که مهرههای غیر متعارف را حذف میکند.
شیاراهارا انگلی به معنای واقعی است؛ مردی که دست به هیچ تلاشی نمیزند و حتی هدفش از ازدواج نیز گرفتن خرجی از همسر آیندهاش است. او با این طرز فکر زندگی میکند و در قبال افرادی که او را طرد میکند، مناسبات جامعه را زیر سؤال میبرد؛ اینکه واقعاً چرا مرد باید خرج زندگی را بدهد و زن جنس دوم باشد. درست است که حرفهای شیراهارا در بسیاری موارد درست است؛ اما سبک زندگی انگلوارش و توقعاتی که از کیکو دارد، از او شخصی منفور میسازد.
خواننده کتاب سوپرمارکت شبانه روزی، با مقایسۀ درست و بهجای شیراهارا، درمییابد در جامعهای به ظاهر مدرن زندگی میکند. جامعهای که شاید خودش هم برای همرنگ جماعت شدن، با خود واقعیاش بسیار متفاوت است؛ اما در ادامه، با پیشروی داستان درمییابیم برای این خاص بودن باید بهایی پرداخته شود و دو راه بیشتر نیست:
- یا مانند شیراهارا انگل ماند و از تیغ زدن دیگران امورات خود را بگذرانیم.
- یا مانند کیکو، خود را غرق در دنیای حفاظت شده و حریم امنی کنیم که برای خودمان ساختیم و چشم وگوشمان را روی قضاوتها و حرفهای جامعه ببندیم.
بخشی از متن کتاب
از میان چهارده، پانزده نفری که دورهم جمع شده بودند، به غیر از من فقط دو نفر دیگر ازدواج نکرده بودند. از آنجایی که همۀ مهمانان در دسته های دونفری زن و شوهری نیامده بودند، به این مسئله فکر نکرده بودم. تا اینکه میکی مجرد چیزی را در گوش من زمزمه کرد: فقط ما دو نفر نمی توانیم اینجا سرمان را بالا بگیریم این طور نیست؟ «خیلی وقت بود که همه را یکجا ندیده بودم آخرین دفعه کی بود؟ جشن هانامی بود؟»
«من هم همین وضعیت را دارم. بعد از مدتها این اولین بار است که همه را میبینم.» «خب، بگویید ببینم بچه ها چه کار میکنید؟» برای عده ای از دوستان که بعد از مدتها برای اولین بار به دورهمی آمده بودند لازم بود از وضعیت زندگی کنونی بقیه خبردار شوند. پس یک به یک اوضاع و احوال کنونی مان را برایشان شرح دادیم. «در حال حاضر من در یوکوهاما زندگی میکنم. آن منطقه برای کار کردن مناسبت تر است.»
«اوه، شغلت را عوض کردی؟» «آره! در یک شرکت تولید لوازم مرتبط با مد کار میکنم. جو شغل قبلی ام کمی… میدانی» «من ازدواج کرده ام و الان در سایتاما زندگی میکنم. هنوز سر همان کار قبلی ام هستم.» «همین طور که میبینی من بچه دار شده ام و الان در مرخصی زایمان هستم.» این را یوکاری گفت و نفر بعدی من بودم. «من به صورت پاره وقت در فروشگاه شبانه روزی کار میکنم. شرایط جسمی ام…»
قصد داشتم عذر معمولی را که خواهرم برایم تجویز کرده بود بیان کنم که ارى وارد بحث شد. انگار به خودی خود گویا باشد، گفت: «پاره وقت؟ اوه، پس معنی اش این است که تو ازدواج کرده.ای. کی ازدواج کردی؟» جواب دادم: «نه، ازدواج نکرده ام.» مامیکو که گیج شده بود پرسید: «ولی پس چطوری به چنین کاری مشغول هستی؟» «خب، ببين، وضعیت جسمی ام…» میهو به کمک من آمد و گفت: «کیکو بنیه اش ضعیف است. به همین دلیل یک شغل تمام وقت و عادی ندارد.»
نقد کتاب سوپرمارکت شبانه روزی
کتاب سوپرمارکت شبانه روزی در مورد عدم پذیرش افراد متفاوت در جامعه است. کیکو فوروکاوا دختری است که نمی تواند آدم های اطرافش را درک کند و در مقابل، آنها هم قادر به درکش نیستند. ولی مشکل از آنجایی شروع میشود که آدم ها کیکو را مورد قضاوتهای بی وقفه قرار میدهند. انگار که کیکو عنصر ناهماهنگی است که همه سعی میکنند او را هماهنگ کنند و فرقی نمی کند که کیکو چقدر تلاش کند تا هماهنگ شود، چون همیشه مردم و قضاوت هایشان یک قدم جلوتر هستند.
هیچکس نمی فهمد که کیکو در واقع از زندگی اش راضی است و چیز بیشتری نمی خواهد. چیزی که کیکو خودش را با آن تعریف می کند فروشگاه شبانه روزی است. همه چیز عادی پیش می رود تا اینکه یک روز کارمند جدیدی به نام شیرا هارا به فروشگاه می آید و همه چیز عوض می شود.
این تغییر در واقع خوب نیست ولی نتیجه خوبی به همراه می آورد که یک جور خودشناسی آرامش بخش است: پذیرفتن خودش، حتی اگر خیلی غیرعادی باشد.
کتاب سوپرمارکت شبانه روزی خیلی زیبا و بسیار قابل درک است و در آن شیرا هارا شبیه خود کیکوست، ولی دقیقا نقطه مقابلش.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 173 بار
عنوان کتاب: سوپرمارکت شبانه روزی
(زن فروشنده)
نامزد جایزه بهترین کتاب ترجمه شده سال 2019
برنده جایزه آکوتاگاوا سال 2016
نویسنده: سایاکا موراتا
مترجم: مسعود فقیه
تعداد صفحات کتاب: 173 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 13.77 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب