سه روایت از یهودا

آخرین ویرایش: 1 سال قبل
سه روایت از یهودا (nbookcity.com)

دانلود کتاب سه روایت از یهودا

کتاب سه روایت از یهودا اثری نوشته نویسنده ای که «بزرگترین نویسنده ی اسپانیایی-زبان قرن ما» لقب گرفته است.

مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی خورخه لوئیس بورخس است که اولین بار در سال 1944 انتشار یافت. بورخس در طول عمر حرفه ای خود، داستان های به یاد ماندنی و تأثیرگذار زیادی را خلق کرد. داستان های اسرارآمیز، روشن و بسیار خیال انگیز این مجموعه، به خوبی نشانگر استعداد کم نظیر بورخس در واژگون کردن عناصر مرسوم داستانی، از طریق بازی با ساختار، ژانر و البته مهمتر از همه، خود زبان است.

کتاب پیش رو، برخی از برترین و جذاب ترین داستان های این نویسنده ی آرژانتینی را در خود جای داده و هم طرفداران بورخس را به وجد می آورد و هم نقطه ی شروعی عالی برای افرادی است که هنوز، نبوغ منحصر به فرد یکی از ستارگان درخشان ادبیات آمریکای لاتین را کشف نکرده اند.

خلاصه کتاب

داستانهای کتاب سه روایت از یهودا، هرچند با خام دستی کمتری نوشته شده، فرقی با داستان های کتاب قبلی ندارد. دوتای آنها شاید درخور بعضی توضیحات باشد: «مرگ و قطب نما» و «فونس، حافظه اش». دومی یک استعاره مفصل و طولانی است برای بی خوابی. اولی، باوجود اسم های آلمانی و اسکاندیناویایی اش، در بوئنوس آیرسی رؤیایی اتفاق می افتد: جاده پر پیچ وخم «رو دو تولون» همان «پاسیو دی خوليو» است؛ «تریستل لی۔ روی» همان هتلی است که در آن، جلد یازدهم دایرة المعارفی خیالی به دست هربرت اشه رسید، ولی احتمالا آن را نخواند.

نویسنده در مقدمه خود گفته است: پس از نوشته شدن این داستان تخیلی، فکر کردم به زحمتش می ارزد که زمان و مکان داستان را گسترش دهم: انتقام را می توان برای دیگران به ارث گذاشت؛ دوره های زمانی را می توان به سال محاسبه کرد، شاید هم به قرن؛ اولین حرف یک اسم خاص می تواند در ایسلند بر زبان آورده شود، دومی در مکزیک، سومی در هندوستان. آیا نیازی هست که بگویم در میان فرقه های حسیدیم هم قديسانی هستند و قربانی کردن چهار زندگی برای به دست آوردن چهار حرف مورد نیاز آن اسم، تخیلی است که قالب و ترکیب داستانم ایجاب کرده است؟

سه داستان به این کتاب اضافه کرده ام: «جنوب»، «آیین ققنوس» و «پایان». جز شخصیت – رکابارن که عدم تحرک و حالت انفعالی اش برای ایجاد تضاد در داستان به کار گرفته می شود، هیچ چیز (یا تقریبا هیچ چیز) در سیر کوتاه داستان آخرى، ابداع من نیست – همه چیز آن در کتاب مشهوری آمده است؛ هرچند من اولین کسی بوده ام که آن را دریافتم، یا حداقل علنا چنین دریافتی را اعلام کرده ام. در داستان تمثیلی ققنوس، برای خودم مسئله تصور یک عملکرد عمومی حفظ اسرار را از سر تأمل و به تدریج و با این همه، در پایان، به شکلی روشن و اشتباه ناپذیر مطرح کرده ام.

مطمئن نیستم که تا چه اندازه موفق بوده ام. درباره «جنوب»، که شاید بهترین داستان من باشد، فقط همین قدر به خواننده می گویم که می توان آن را، هم مثل روایت سرراست حوادث داستانی خواند، و هم کاملا به شکلی دیگر. شوپنهاور، دی کوئینسی، استیونسون، ماتنر، برنارد شاو، چسترتون، لئون بلوی؛ این فهرست نامتجانس نویسندگانی است که من دائما آثارشان را بازخوانی می کنم. در فانتزی مسیح شناختی سه روایت یهودا، فکر می کنم می توانم تأثیر ضعیفی از آخرین نویسنده این فهرست (لئون بلوی) را تشخیص دهم.

بخشی از متن کتاب

او با وحشتی دائمی با اعدام های خیالی اش روبه رو می شد، شاید هم با شجاعتی واقعی. هر اجرای حکم، چند ثانیه به طول می انجامید. وقتی دایره وقایع کامل می شد، هلادیک دوباره به نحو پایان ناپذیری به شب پرترس و لرز قبل از اعدامش برمی گشت. آنگاه به فکرش رسید که واقعیت به ندرت با آن شکلی که ما از قبل، پیش خودمان مجسم می کنیم، همخوانی دارد. او با منطقی اشتباه نتیجه گیری کرد که پیش بینی کردن هر واقعه معینی، در حقیقت پیشگیری از وقوع آن است. با اطمینان به این جادوی سست و فریبنده، شروع کرد به ابداع جزئیات پیشامدهای وحشتناک، تا اتفاق نیفتد.

طبعأ کارش به آن جا کشید که می ترسید مبادا این پیشامدها، پیشگویانه هم باشد و حتما رخ دهد. شبها در اوج بیچارگی می کوشید تا هرطور شده دل و جرئتش را در گذر شتابان زمان از دست ندهد. می دانست که زمان به سرعت به سوی صبح روز ۲۹ مارس پیش می رود. با صدای بلند استدلال کرد: «اکنون شب بیست و دوم است، تا وقتی که امشب و شش شب دیگر دوام دارد، من آسیب ناپذیرم، نامیرنده ام.» او فکر می کرد شب هایی که می خوابد، چون آب انبارهایی عمیق و تاریک است که ای بسا در آنها غرق شود.

گاهی وقت ها که حوصله اش سر می رفت، رگبار تیرهایی را آرزو می کرد که یک بار و برای همیشه، به زندگی اش پایان بدهد؛ رگباری که او را درست یا غلط از خیالات واهی نجات خواهد داد. در بیست وهشتم مارس، وقتی آخرین اشعه خورشید بر میله های بلند پنجره اش می تابید، با فکر کردن به نمایش نامه اش دشمنان از شر آن تصورات نکبت بار خلاص شد. هلادیک بیش از چهل سال داشت. گذشته از دوستانی اندک و کارهای معمولی بسیار، کار در حیطه ادبیات، همه زندگی او را تشکیل می داد. مثل هر نویسنده ای، فضائل دیگران را با آنچه انجام داده اند می سنجید، با این همه، از دیگران می خواست تا او را با کاری که می خواهد…

نقد کتاب سه روایت از یهودا

داستان های خورخه لوئیس بورخس هم مخاطبین عام و هم متخصصین ادبی را به وجد خواهد آورد. اگر از طرفداران قلم این نویسنده سرشناس هستید و یا از خواندن داستان های کوتاه خارجی لذت می برید، کتاب سه روایت از یهودا برای شماست.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 252 بار

Jorge%20Luis%20Borges%20 %D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AE%D9%87%20%D9%84%D9%88%D8%A6%DB%8C%D8%B3%20%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%AE%D8%B3

عنوان کتاب: سه روایت از یهودا

داستان های تخیلی

نویسنده:خورخه لوئیس بورخس

برنده جایزه میگل دو سروانتس در سال 1979

مترجم: مانی صالحی علامه

تعداد صفحات کتاب: 106 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 9.57 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

این کتاب توانایی این را دارد که خواننده اش را مجذوب شخصیت اصلی آن کند و او را به جستجوی بیشتر در مورد این شخصیت سوق بدهد. نکته بعدی اینکه باید این کتاب را در رده کتب انگیزشی هم به حساب آورد زیرا...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 736
این کتاب یک اثر ادبی غم‌انگیز و دلهره‌آور است که عناصر ترس و روان‌شناختی در آن به شکل موهومی استفاده شده‌اند و خواننده را به تفکر در مورد طبیعت انسان و تأثیرات محیط و خانواده می‌اندازد...
بروزرسانی: 6 ماه قبل
تعداد بازدید: 181

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *