دانلود کتاب سه قطره خون
کتاب سه قطره خون مجموعهای از یازده داستان کوتاه است که سال 1311 منتشر شد.
داستان اول این کتاب سه قطره خون نام دارد و شناخته شدهترین داستان این مجموعه است. دیگر داستان های این مجموعه «گرداب»، «داش آکل»، «آیینهی شکسته»، «طلب آمرزش»، «لاله»، «صورتکها»، «چنگال»، «مردی که صورتش را کشت»، «محلل» و «گجسته دژ» نام دارند. از میان این داستان ها «داش آکل» سوژهی فیلمی به همین نام، اثر مسعود کیمیایی شده است.
در تمام داستان های این مجموعه، درونیات شخصیتها مورد توجه قرار گرفتهاند. فضای داستانهای صادق هدایت در مجموع فضایی غمگین است که چندان رنگی از امید ندارد. عشق ردپای پررنگی در این مجموعه داستان ایفا میکند.
هدایت حتی عشق میان حیوانات را هم مورد توجه قرار داده است. در این مجموعه داستان، شخصیتهای اصلی میان تضادهای درونیشان گیر افتادهاند و به نوعی در نبرد میان خیر و شر درگیرند.
خلاصه هر داستان:
- راوی داستان سه قطره خون، جوانی به نام احمد است که در بیمارستان روانی به سر میبرد. احمد در خلال صحبتهای خود از آرزوها و تصوراتش میگوید و آنها را حقیقت میپندارد. صادق هدایت در این روایت به افسانهای کهن روی میآورد و تلاش میکند با استفاده از اسطورهها منظور خود را منتقل کند. این اثر یکی بهترین داستانهای این مجموعه است و پایانی غافلگیر کننده دارد.
- داستان گرداب به عشق، خیانت و دوستی میپردازد. هدایت در این داستان زندگی جوانی به نام همایون را روایت میکند که دوستش به دلیل نامعلومی خودکشی میکند.
- داش آکل یکی از معروفترین داستانهای صادق هدایت نیز در این مجموعه قرار دارد. این قصه روایت عشق مردی پا به سن گذشته و جوانمرد به دختری نوجوان است.
- صادق هدایت در داستان آیینهی شکسته به خرافات میپردازد و عقاید نادرست مردم را مورد نقد و بررسی قرار میدهد.
- ششمین داستان این مجموعه لاله نام دارد که باز هم عشقی نامتعارف را به تصویر میکشد. این داستان یکی از متفاوتترین روایتهای این مجموعه را دارد. مردی تنها سرپرستی دختری را قبول میکند اما به مرور زمان به آن دختر علاقهمند میشود.
- داستان صورتکها نیز ماجرای پسری جوان است که در خانوادهای سرشناس به دنیا آمده و به دختری علاقهمند میشود. خانوادهی وی مخالف رابطهی این دو جوان هستند و اما پسر جوان حاضر نیست از عشق خود بگذرد.
- داستان چنگال دربارهی مرد خشنی است که به مسائل شرعی دیگران پاسخ میدهد اما خود هیچ باوری به آنها ندارد.
- مردی که نفسش را کشت، روایت معلمی است که با پژوهش در خصوص متون عرفانی به دنبال مرشدی میگردد تا به او در مبارزه با نفس خود و پیمودن هفت وادی عرفان یاری برساند و خدا را بیابد.
- داستان محلل، ماجرای آشنایی تصادفی مردی با محلل همسر سابقش است. این دو پیرمرد زندگی خود را برای یکدیگر شرح میدهند.
- آخرین داستان این مجموعه گجسته دژ نام دارد و داستان کیمیاگری است که برای دستیابی به فرمول ساخت طلا در دژی مستقر میشود که از نظر بومیان منطقه، بنایی شوم است و در نهایت این شومی گریبانگیرِ کیمیاگر داستان نیز میشود.
به گفته حسین پاینده:
بیانِ امر بیان نشدنی، محوریترین موضوع در «سه قطره خون» است. گفتههای راوی در این داستان شرحی از رویدادهایی اتفاق افتاده نیستند. رویداد اصلی چنان خاطرهی هولناک و مضطربکنندهای است که راوی از بیان آن قاصر میمانَد.
داستان «سه قطره خون» به روایت ناپذیریِ این قبیل روایتهای تشویشآور مربوط میشود. چنین مضمونی را میتوان در نخستین جمله «بوف کور» نیز دنبال کرد: «در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا میخورد و میتراشد. این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشامدهای نادر و عجیب بشمارند.»
بخشی از داستان «سه قطره خون»
مردمان اینجا همه هم اینطور نیستند. خیلی از آنها اگر معالجه بشوند و مرخص بشوند، بدبخت خواهند شد. مثلاً این صغرا سلطان، که در زنانه است، دو سه بار میخواست بگریزد، او را گرفتند. پیرزن است، اما صورتش را گچ دیوار میمالد و گل شمعدانی هم سرخابش است.
خودش را دختر چهارده ساله میداند، اگر معالجه بشود و در آینه نگاه بکند سکته خواهد. بدتر از همه تقی خودمان است که میخواست دنیا را زیر و رو بکند و با آنکه عقیدهاش این است که زن باعث بدبختی مردم شده و برای اصلاح دنیا هر چه زن است باید کشت، عاشق همین صغرا سلطان شده بود…
نقد کتاب سه قطره خون
کتاب سه قطره خون مجموعه بی نظیری است، داستان های کوتاه چهار- پنج صفحه ای که شما را به فضای دهه ۲۰ و ۳۰ می برد و به طرزی فوق العاده فضاسازی شده که مخاطب را مخصوصا مخاطب ایرانی را میخکوب میکند. به جرات می توان گفت این کتاب از این خاک بر آمده و هیچ رونوشت برداری یا حتی اقتباسی درکار نبوده و “بنیان گذارانه” اینها را به تحریر درآورده، باید تا ممکن است خوانده و شناخته شود.
اما در مورد فضای داستان ها؛ مُهر هدایت پای همهی داستان ها هست و همان فضای مالیخولیایی، همان مسائل دردآور که فقط جان های رنج دیده می توانند آنرا مثل هدایت ببینند و به تصویر بکشند، همان مسائلی که از این خاک برآمده، همان حس هایی که در وضعیت “ما” ممکن میشوند.
چرخی که یک طرفش متعالی سازی شخصیت ها و پشت سرش زمین زدن همان شخصیت است. زمین زدنی که واقعا زمین زدن است و مرگ را برایتان به تجربه درمی آورد. تصاویر و توصیفات به حدی زنده و ملموس پرداخته شدند که هیچوقت نمی توانیند باور نکنید.
اگر به داستان های کوتاه ایرانی علاقه مندید و یا از طرفداران قلم صادق هدایت هستید، کتاب سه قطره خون را از دست ندهید.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 4,036 بار
عنوان کتاب: سه قطره خون
مجموعه داستان های کوتاه
جز برترین آثار داستانی ایران
نویسنده: صادق هدایت
تعداد صفحات کتاب: 111 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 9.84 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب
یک پاسخ
خیلی دوستتون دارم واقعا معرکه هستین تموم مجموعه که یاری کردن واسه این فرآیند زیبا دستشون درد نکنه کمال تشکر رو دارم