موهبات فراموشی

آخرین ویرایش: 10 ماه قبل
موهبات فراموشی (nbookcity.com)

دانلود کتاب موهبات فراموشی

كتاب موهبات فراموشی، ميراث ماندگاری است، از آنچه يک شاعر معاصر، انديشيده و به كاغذ آورده است.

خواندن يادداشت‌های يک شاعر، يک معاصر ادبی، كه در زمانه خودش، به درجه‌ای از اهميت رسيده است و مرجعيتی را از آن خود كرده همچون احمدرضا احمدی به نوعی راهگشای شناخت و درک كار ادبی او نيز است. و نيز كاری كه در آن زمانه رخ می‌داده. اين يادداشت ها، به مثابه نوری تابيده، بر عمر ادبی و زيست شخصی مولف است كه ما را با تالمات و تفكرات او آشنا می‌كند، دست ما را می‌گيرد و به آنچه می‌انديشد، می‌رساند.

به خواننده می‌فهماند كه آقای احمدي به چه می‌انديشيده و جهان را از چه زاويه‌ای می‌نگريسته. از اين باب، می‌توان اهميتی ديگر، برای گردهم آوری اين يادداشت‌ها جست وجو كرد. در ثانی، كنار هم قرار گرفتن اين يادداشت ها، حائز اهميت ديگری نيز هست، و آن اينكه ديگر، لازم نيست براي شناخت نگاه و نثر احمدی، مطبوعات 50سال را ورق بزنيم، بلكه می‌توان كتاب حاضر را دست گرفت، تورقی كرد در گذر عمر يک شاعر، كه شاعرانه زيسته است و جهان را از زاويه شعر ديده است.

خلاصه کتاب

در يادداشت‌های كتاب موهبات فراموشی، با تركيبی از شور و ملال و نور و نمايش روبه رو می‌شويم، احمدی اين توانايي را دارد، وقتی كه درباره كسی می‌نويسد، دست ما را بگيرد و با آن طرف چهره به چهره كند، اين توانايی را دارد كه خاطره اش با آن طرف را از حالت خصوصی خارج كند و جامه‌ای عمومی به آن بپوشاند، مخاطب را با واقعيت هر انسان يا پديده‌ای مواجه سازد كه از ظرف خاطره‌ای صرف خارج شود و نمايانگر تجربه گويیِ عمومی باشد.

احمدرضا احمدی، جادوی كلمات را، در نثر هم، دريافته است و به قدرت اعجاز كلمه باور دارد، طوری كه انگار، زيستی 1000 ساله با آن داشته است، هر چه را دوست دارد، به اشتراك می‌گذارد، تا من خواننده نيز، دوست بدارم، و چه قدرت و لذتی بالاتر از اين؟ كتاب موهبات فراموشی از سه فصل تشكيل شده:

  • يادهای بی درنگ
  • طنزهای غير عمد
  • لكه های پراكنده

بخش اول، در واقع يادنوشته های احمدی، از بعضی از معاصران خودش است، آنها كه همراه او بوده اند، يا بعضی كه همراه او نبوده اند، اما در گوشه‌ای از زندگیش تاثيری داشته اند: از فروغ فرخزاد، كه نخستين حامی او، در شعر بود، تا مسعود كيميايی، آيدين آغداشلو و مهدی اخوان ثالث. از آنها كه ردی از خاطره در ذهنش به جا گذاشته اند، يادی كرده و سطری نوشته است، از آنها كه در زندگي شخصي و حرفه‌ای‌اش تاثيری داشته اند و همگام او بوده اند.

جالب اينجاست كه يادداشت های اين بخش و در واقع كلمات احمدی، فقط شامل حال شاعران و اديبان نيست، بلكه گستره عظيم‌تری را در بر می‌گيرد، نقاشان، سينماگران و… كار احمدی، ياددآوری است، و به تعبيري مبارزه با فراموشی. بخش دوم كتاب موهبات فراموشی، يادداشت های طنزگونه احمدی را شامل مي شود: شايد عجيب باشد، برای خواننده‌ای كه فقط و فقط با شعرهاي احمدی سر و كار داشته است كه بداند، احمدی به شدت طناز بوده و هست!

شايد عجيب باشد كه مگر از شاعری با اين همه شعر اندوهگين، طنزی هم سر می‌زند؟ اما واقعيت مساله اين است، كه احمدی به طنز گزنده و گاه خنده آورش، معروف است، طنزی كه در لحظه گل می‌كند و توانايی به سخره گرفتن همه چيز را دارد، در يادداشت های اين بخش نيز، احمدی بخشی از اين توانايی طنازانه اش را، به نثر آورده است و در عرصه نوشتار به رخ كشيده است، «طنزهاي غير عمد» به راستی كه تعمدی نيستند و ناشی از ذات شوخ شاعر دارند.

طنزهايي كه در لحظه شكل می‌گيرند و شايد، هيچ تحليل از پيش نوشته‌ای بر آنها محتمل نباشد، اما احمدی طنز يكه‌ای دارد. بخش سوم، گردهمايی يادداشت‌های پراكنده شاعر است، همان طوری كه از اسمش بر مي آيد، يادداشت هايی درباره همه چيز، از شعر گرفته تا موسيقی، تا هر آن چيزی كه فكرش را بكنيد. در واقع، يادداشت هايی عريان، در باب يک زندگی پرهيجان.

كتاب موهبات فراموشی بخش چهارمی هم دارد، كه گرچه دربرگيرنده يادداشت های آقاي شاعر نيست، اما دست كم برای من خواننده خواندن آن جذابيت خاصی داشت و شك ندارم كه خيلی‌ها از محتواي آن بی‌اطلاع هستند، اين بخش در واقع ليستي از كارنامه «ادبی- فرهنگی- هنری» احمدرضا احمدی است، ليستی تيتروار از كارهايی كه احمدی در طول سال های كاري اش انجام داده است:

از ويراستاری كتاب های مهم موسيقی معاصر بگيريد تا كتاب های ادبی. از مسئوليت ضبط صدای شعرخوانی شاعران بزرگ معاصر در كانون پرورش فكری بگيريد تا گفت وگوهای مفصل با موسيقی دانان و شاعران برجسته. هر كاری، در هنر و ادبيات، هر كاری كه امروز به مثابه ميراثی ارزشمند، برای ما آيندگان به جا مانده است…

بخشی از متن کتاب

در روزهای فیلم برداری فیلم غزل، فردین برای کارگردانش مسعود کیمیایی تعریف کرده بود: «رئیس فدراسیون کشتی، ما را به ملاقات پهلوی دوم می‌برد. در راه به ما گفته بود از شاه تقاضای پول نکنید. می دانید تازه ملکه ثریا را طلاق داده است، بی پول است. من شاهد بودم هفته ی گذشته هزار تومان از ملکه ی مادر قرض کرده بود که خرج دندان‌هایش بکند. فردین می‌گوید: «من و غلامرضا تختی در مسابقه حریف‌های خود را مغلوب کرده بودیم.»

یکی از اعضای تیم کشتی در مسابقه باخته بود. پهلوی دوم از او پرسید: “شما چه کردید؟ آن کشتی گیر در جواب گفته بود: “من رفتم روی تشک. از تهران تلگراف آمد که آقام رفته زیر کامیون و بچه ام هم در آش افتاده است. حالا شما لطف کنید به من صدهزار تومان قرض بدهید. این کشتی گیر بالاخره نگفت که برده یا باخته است. در یک فیلم فارسی، هنرپیشه مرد به هنرپیشه ی زن می گفت: «به من بگو جای الماس‌ها کجا است و در ضمن، من عاشق تو هستم.»

با فرامرز قریبیان و مسعود کیمیایی رفته بودیم به دیدن فیلم هاشم خان. هنرپیشه ی اول سبیل بلندی داشت. فرامرز گفت: «هنرپیشه خوب بازی می‌کند، اما سبیل مانع است.» با مسعود کیمیایی رفته بودیم دانشکده ی هنرهای زیبا. یک خواننده ی زن ایتالیایی که وزنش از صدکیلو بیشتر بود آوازی خواند. ما ردیف اول نشسته بودیم. خواننده به پیانو تکیه داده بود و آواز می‌خواند و به مسعود خیره بود. مسعود وحشت زده به من گفت:

«احمد، من که با این خانم کاری ندارم. چرا مرا می‌ترساند؟» پرویز نوری زمانی که سردبیر مجله ی ستاره ی سینما بود می‌گفت: یک مسابقه طرح کرده بودم؛ موضوع مسابقه این بود که این هنرپیشه کیست. عکس هنرپیشه ها را می بریدم و نامنظم آنها را کنار هم می‌چسباندم. صورت یک هنرپیشه ی مرد فیلم‌های فارسی هنگامی که به هم زدم و چسباندمش، درست شد و به شکل آدمیزاد درآمد. دکتر هوشنگ کاووسی، کارگردان، مورخ و منتقد سینما، می گفت:

به دفتر یکی از تهیه کنندگان فیلم‌های فارسی رفتم که ادعای دانش و خرد داشت. به دیوار دفترش تابلوی معروف خروس شاگال را آویخته بود. به او گفتم: “شاگال است؟ گفت: نه خروس است. دکتر کاووسی همچنین میگفت کسی می خواست در تهران یک سالن تئاتر بسازد. از همه پول جمع آوری می کرد. به من هم مراجعه کرد گفتم هر وقت ساختمان سالن تئاتر به پایان رسید، هزینه ی صندلیهای سالن تئاتر را من پرداخت خواهم کرد. اما این تئاتر هیچ وقت ساخته نشد.

نقد کتاب موهبات فراموشی

چند سال اخير نویسنده کتاب موهبات فراموشی، آقای احمدرضا احمدی كم می‌نويسد، خيلی كمتر از گذشته، البته به نثر، شعرش هنوز به راه است و از نفس نيفتاده، اما نثر، ديگر انگار حال و حوصله نوشتن درباره اين و آن را ندارد، درباره پديده ها را هم، حق دارد شايد، چرا بنويسد؟ از كه بنويسد؟ كه چه بشود؟ انگار، نوشتنی‌ها را، نوشته است، ديگر نيازی به نوشتن نيست، شايد اين طور باشد!

خواندن يادداشت‌های احمدرضا احمدی، چه اهميتي می تواند داشته باشد؟ چه جذابيتی در آنها نهفته است؟ پيش از هر چيز، و برای روشن‌تر شدن ماجرا، لازم است كه اشاره‌ای داشته باشم، به اينكه آن جزء جدايی ناپذير احمدرضا احمدي، يعنی شعر، در نثر او نيز، حضوري چشمگير دارد، احمدرضا احمدی، حتی وقتی به نثر، و در حيطه‌ای خارج از تخيل هم می‌ نويسد، شاعر است.

و عجيب آنكه تخيل می‌ورزد، بله، درست در جايی كه تخيلی وجود ندارد حتی، تخيل می‌آفريند. حتی اگر قرار باشد، درباره فيلمی از بهرام بيضايی، يا درباره دوستی به نام آيدين آغداشلو بنويسد، فرقی نمی‌كند، احمدرضا احمدی، شاعرانگی‌اش را فراموش نمی‌كند، از ياد نمی‌برد كه شاعر است، و شاعرانه بر همه چيز و همه كس نظر می‌اندازد.

نویسنده کتاب موهبات فراموشی، آقای احمدرضا احمدی، تمامی تخيلی را كه يک شاعر مدرن بايد داشته باشد، دارد.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 84 بار

Ahmadreza%20Ahmadi%20 %D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7%20%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C

عنوان کتاب: موهبات فراموشی

شاعر: احمدرضا احمدی

تعداد صفحات کتاب: 441 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 42.52 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

انحراف ناپذیر یک کتاب خواندنی و جالب است که می‌ تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد. هیچ‌ کس دلش نمی‌ خواهد در زندگی از اهدافش باز بماند اما واقعیت این است که همه‌ی ما عادت‌های کوچکی داریم که وقت زیادی از ما می‌ گیرند...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 779
بدون شک همه می دانید که مرموزترین و مستبدترین حکومت دنیا کره شمالی است ولی بهتر است از زبان یئان می پارک نویسنده کتاب، با شرایط کنونی این کشور بیشتر آشنا شویم: به خاطر دو چیز بسیار شکرگذارم...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 2084

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *