دانلود کتاب همه جا پای پول در میان است
داستان کتاب همه جا پای پول در میان است درباره فردی نسبتا فقیر است که تصمیم به جنگ با سرمایه داری و پول گرفته.
در واقع شکست در جنگ با فقر، منتهی به این تصمیم شده است. فردی که تمام عمر تنها به دلیل فقر در مضیغه امکانات مالی و معنوی قرار داشته و این امر به تنفر او از پول و پشت کردن به آن انجامیده، که البته در جنگ با پول از ابتدا غالب و مغلوب مشخص است.
گیاه آسپیدسترا که در رمان پیش رو به عنوان نماد زندگی متوسط و معمولی بیان شده، در طی داستان همواره مورد تنفر نقش اول کتاب قرار گرفته اما در پایان، سفارش این گیاه را توسط مرد به معنی پایان جنگ و پذیرش زندگی متوسط می بینیم.
خلاصه کتاب
شخصیت اصلی رمان همه جا پای پول در میان است، جوانی سی ساله به نام گوردون کامستاک در انگلستان است که به طور نیمه وقت در کتابفروشی با درآمد کم کار میکند. او میتوانست در شغلی اداری با دستمزدی بالاتر مشغول به کار شود، اما به دلیل آرمان های خاص خود آن را نپذیرفت. کامستاک در واقع با رد این شغل، به نوعی به پول و مادیات پشت کرد و نسبت به آن اعلام جنگ کرد.
کامستاک از این واقعیت که برای زنده ماندن و زندگی کردن باید کار کند، خشمگین است. او به دنیای ادبیات علاقه دارد و به همین جهت به طور پاره وقت کار میکند تا زمان زیادتری برای نوشتن داشته باشد. او از زندگی مادی گریزان است. از احترام به پول تنفر دارد و آن را «خدای پول» خطاب میکند. او معتقد است اگر مردی پول نداشته باشد، زنان او را دوست نخواهند داشت.
کامستاک با خدای پول اعلام جنگ میکند و خودش را از همهی وابستگیها به پول رها میکند تا آنجا که در فقر فرو میرود. کامستاک نامزدی وفادار به نام رزماری دارد که درصدد است تا او تعهد عجیبش در رابطه با پول را کنار بگذارد. راولستون دیگر شخصیت کتاب همه جا پای پول در میان است، یک انگلیسی تمام عیار با گرایش سیاسی چپ است که همانند رزماری تلاش میکند تا کامستاک مثل بقیهی مردم زندگی کند.
اما کامستاک در برابر فشار و صحبتهای اطرافیان مقاومت نشان میدهد تا آنجا که هر لحظه بیشتر در منجلاب فقر فرو میرود. کامستاک بالاخره مقاومتش شکسته میشود و خود را در برابر وابستگیهای مادی جامعهی روبه زوال سرمایه داری تسلیم میکند. جورج اورول با قلمی قدرمند و طنزی ظریف، چهرهی زشتی که گورودن کامستاک آن را خدای پول مینامد با جزییاتی به یاد ماندنی وصف کرده است.
طنز اصلی ماجرا در نیمهی دوم کتاب نهفته است آنجا که ما متوجه میشویم راه حل کامستاک و تمام کارهایش اشتباه است و او خود در مبازره با یک سیستم هیولایی، به هیولایی دیگر تبدیل میشود. اورول با هوشمندی، وضعیت زندگی مردم انگلستان در آن دوران را در قالب رمانی گیرا شرح میدهد.
کتاب همه جا پای پول در میان است همانند آثار دیگر نویسنده، حرف های فراوانی برای گفتن دارد و به شدت به حال و هوای روزگار امروز ما شبیه است و جنبهی انتقادی دارد. این اثر روایتی غم انگیز و توام با طنز از مبارزهای ناموفق برای فرار از زندگی مادی گراست.
سخن ناشر
داوطلبانی (از جمله خود جورج اورول) از کشورهای مختلف جهان و بالاخص اروپا وارد اسپانیا شدند تا به نفع جمهوریخواهان با فرانکو بجنگند. گروههای سیاسی به جان یکدیگر افتادهاند و مردم بیچاره از بیم شلیک های بیهدف جرات گام نهادن به خارج از خانهشان را ندارند. مزارع ویران و روستاییان درمانده، همان هایی که به امید تقسیم اراضی بودهاند، انگشت حسرت به دندان میگزند؛ ملتی که آن آب باریکه اش را نیز از دست رفته میبیند.
نویسنده کتاب همه جا پای پول در میان است از زشتیها، تلخیها و درشت خوییهای جنگ میگوید و سرانجام از سرکوب آزادیخواهان و کسانی که همسو با نگرشهای دولت به اصطلاح کمونیستی جمهوریخواه نیستند و سرانجام مقایسهای دارد خواندنی بین اسپانیای در حال جنگ، فرانسه در روزگار مارشال پتن و انگلستان آرام گرفته در ساحل آرامش. در آخر همه کسانی که به امید برابری و یکسان شدن غنی و فقیر با فرانکو وارد جنگ شده بودند، شاهد بازیهای سیاسی شدند و همه آن امیدها را واهی دیدند.
بخشی از متن کتاب
دود برآمده از دودکش ها به شکل عمودی به سمت آسمانی پر از دود بالا می رفت. گوردون ساعت هشت و ده دقیقه سوار اتوبوس شماره ۲۷ شد. خیابانها هنوز در خواب یکشنبه خود غرق بودند. جلوی در خانه ها شیشه های شیر مانند، نگهبانانی سفید و کوچک آماده جمع آوری بودند. گوردون چهارده شیلینگ موجودی داشت؛ البته سیزده شیلینگ و نه پنس؛ چون باید سه پنی برای کرایه اتوبوس می پرداخت.
نه شیلینگ از حقوقش را کنار گذاشته بود ـ خدا میداند در طول هفته باید چه کار میکرد و پنج شیلینگ را هم از جولیا قرض کرده بود. او پنجشنبه شب به دیدن جولیا رفته بود. خانه جولیا در طبقه دوم ساختمانی در ارل کرت واقع بود. البته مانند اتاق گوردون فقط یک اتاق خواب عادی نبود، اتاق خوابی بود که بیشتر شبیه به اتاق نشیمن بود. جولیا حتا اگر از گرسنگی میمرد حاضر نبود در مکان کثیف و شلخته ای مثل اتاق گوردون زندگی کند.
در واقع هر یک از اثاثیه قراضه اش در طول گذر چندین سال صرفه جویی و تحمل گرسنگی جمع آوری شده بودند. تخت خواب دونفره ای که بسیار شبیه مبل راحتی بود، یک میز گرد کوچک از چوب بلوط، دو عدد صندلی عتیقه چوبی، یک میز عسلی زینتی و یک صندلی راحتی با روکشی از چیت گلدار که ماهانه سیزده شیلینگ قسطش را می پرداخت؛ در آن اتاق بود.
در مقابل بخاری گازی کوچک، دیوارکوبهای زیادی همراه با عکسهای قاب شده پدر، مادر، گوردون و عمه آنجلا بود و همچنین یک تقویم دیواری بیرچوود – که احتمالا هدیه کریسمس کسی بود ـ که روی آن مسیری باریک و طولانی بدون هیچ انحرافی به تصویر کشیده شده بود. جولیا باعث افسردگی شدید گوردون میشد. گوردون همیشه با خودش میگفت باید بیشتر به جولیا سر بزند؛ اما در عمل او هیچگاه به دیدن جولیا نمیرفت، مگر برای پول قرض کردن.
بعد از این که گوردون سه مرتبه در زد، جولیا او را با خود به اتاقش برد و در مقابل بخاری گازی نشست. – دوباره بخاری را روشن میکنم یک فنجان چای برایت بیاورم؟ گوردون موافقت کرد، اتاق بسیار سرد بود و در آن عصر هنوز بخاری روشن نشده بود. جولیا همیشه وقتی که تنها بود در مصرف گاز صرفه جویی میکرد. زمانی که جولیا داشت می نشست، گوردون به بدن دراز و لاغر او نگاه کرد. موهایش چقدر خاکستری شده بودند!
نقد کتاب همه جا پای پول در میان است
کتاب همه جا پای پول در میان است به رابطه پیچیده پر تناقض انسان روشنفکر با پول می پردازد. جورج اورول با استادی تمام از سیطره پول بر انسان و روابط انسانی پرداخته و شاعر جوانی که میخواهد بر این سلطه یک تنه پایان دهد. شاعر جوان ما به تلخی در می یابد: حتی برای تولید یک اثر انسانی، لاجرم بابد پول در جیب داشته باشی.
او زمانی که وارد طبقه فقیر اجتماع میشود در می یابد که چشمه جوشان اندیشه هایش خشکیده و وقتی که گرسنه ای و لنگ یک سیگار و ابتدایی ترین نیازهای انسانی، توانمندی برای زایش فکری به مرور به ورطه نابودی می رود و در فقر هیچ فضیلتی نیست.
کتاب همه جا پای پول در میان است که جزئیات خودزندگی نامه درخشانی را در خود جای داده، شرحی تراژیک و در عین حال بذله گویانه از تقلای نویسنده ی کتاب 1984 برای فرار از یک زندگی مادی گرایانه است.
به خود باز گردیم و بییندیشیم که پول و ثروت مادی تا چه حد در نوع روابط ما و حتی نگاه مان به خود و سایر انسانها تاثیر دارد؟ تا چه حد می توان از پول و قدرتی که در ما برای بقا و ادامه حیات ایجاد می کند وابسته نبود؟ اورول حقیقتا سوالات تکان دهنده ای را مطرح می کند، اما شاعر جوان ما مقهور قدرت پول در آخر به دامن پول باز می گردد و دست نوشته ها را به آب می سپارد…
در پایان لازم به ذکر است که در سال 1997 فیلمی بر اساس رمان همه جا پای پول در میان است به کارگردانی رابرت بیرمن ساخته شد.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 682 بار
عنوان کتاب: همه جا پای پول در میان است
(زنده باد گل های آپارتمانی)
برنده جایزه ی ادبی ملی برمه
نویسنده: جورج اورول
مترجم: رضا فاطمی
تعداد صفحات کتاب: 290 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 25.2 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب
یک پاسخ
خوب و عالی