چنین گفت زرتشت

چنین گفت زرتشت (nbookcity.com)

دانلود کتاب چنین گفت زرتشت

کتاب چنین گفت زرتشت اگرچه اساساً اثری فلسفی است، اما به عنوان شاهکار ادبی نیز شناخته می شود.

یک داستان فلسفی و شاعرانه است که طی سال‌های ۱۸۸۳ تا ۱۸۸۵ توسط فریدریش نیچه، فیلسوف و شاعر آلمانی نوشته شده است. نیچه در این کتاب عقاید خود را از زبان شخصیت اصلی کتاب که شخصی به نام زرتشت است (از زرتشت پیامبر ایرانی گرفته شده‌)، بیان می کند.

نیچه در افسانه خود قانون «قصاص» را به کار برده‌ است، زیرا می خواهد همان زرتشتی که «توهم یک نظام اخلاقی در عالم را به وجود آورد» به انسان‌ها بیاموزد که خود را از اخلاق گرایی رهایی بخشند. کتاب حاضر مشهورترین و بحث برانگیزترین اثر نویسنده است که در سرتاسر دنیا چاپ و مطالعه شده است.

خلاصه کتاب

کتاب چنین گفت زرتشت حاوی نظریاتی چون «ابرانسان»، «مرگ خدا» و «بازگشت جاودانه» به کاملترین صورت و مثبت ترین معنی خود است. زرتشت پس از ده سال عزلت در کوه‌های آلپ احساس می کند که می خواهد شهد خرد خویش را به انسان‌ها بچشاند، پس به شهر فرود می آید؛ اما مردم به صدای برخاسته از الهام گوش نمی دهند، زیرا جز به کف زدن برای بندبازی‌های یک بندباز توجه ندارند و به سخنان او که آن‌ها را نمی فهمند می خندند.

پس زرتشت باید حواریونی برای خود برگزیند که بتواند «گفتارهای» خویش را که تحقیر آرمان‌های کهن است و به سبک کتاب‌های مقدس کهن چون اوستا و انجیل می باشد، خطاب به آن‌ها بیان کند. نخستین گفتار تمثیلی است با عنوان «سه دگردیسی» که در آن می توان چگونگی تحول روح انسانی را درک کرد، از اطاعت که با نماد شتر نشان داده می شود گرفته تا نفی شدید که با نماد شیر مجسم می شود، و تصدیق محض که کودک تجسم آن است.

در گفتارهای بعدی کتاب چنین گفت زرتشت به موضوعات بسیار متنوعی پرداخته می‌شود: نیچه با ضعف نفس آدم‌های کم‌مایه‌ای که به رخوت آرام اخلاق پناه می برند؛ با متافیزیک، که جهان را با موعظه تجرید بی اعتبار می کند؛ با جمود کتابی فرهنگی که بیش از حد در خود فرورفته است؛ با ریاضت کشی که انسان را به فکر مرگ می اندازد؛ با کیش دولت پرستی که انسان‌ها را با تبدیل آن‌ها به بردگان دستگاهی غیرشخصی خفه می کند؛ و سرانجام با ابتذال اندیشه به مبارزه برمی خیزد.

گفتارهای دیگر برعکس حاوی تصدیقاتی تهییج کننده است: یکی جنگ را به مثابه محرک انرژی انسان‌ها می ستاید؛ دیگری در دوگانگی شخصیت که ثمره عزلت و تأمل است زیباترین صورت دوستی را مشاهده می کند؛ دیگری در مقابل ارزش‌های مجرد، ارزش زندگی را می نشاند که غایت خود را در خود دارد؛ و سرانجام در آخرین گفتار، آن سخاوتمندی وافر فضیلت سالم را که دوست دارد به خود ببخشد تعلیم می دهد.

با توجه به تألیفات بسیاری که نوابغِ عالم درباره نیچه نوشته‌اند، معلوم می شود که برخی از آنان او را شخصیتی سرگشته و حیران می دانند و برخی دیگر باور دارند که آن سوی هر جمله از سخنانِ او معانی‌ای ژرف نهفته است که جز خردهای نافذ و اذهانِ تیزبین به عمق آن راه نمی برند، امّا همگی در یک موضوع هم داستانند که او اندیشمندی توانمند است که در پیِ همه‌ چیز حتی مبادی‌ای که خود به آن قایل است، حقیقت را می جوید.

کتاب چنین گفت زرتشت از نوعی نمادگرایی سنگین خالی نیست؛ بازی با کلمات که تا سرحد جناس‌های مبهم پیش می‌رود و فصاحتی بیش از حد دریافت مخاطب در آن دیده می‌شود.

بخشی از متن کتاب

یاران! بر من چه گذشت؟ پریشان و پر تشویشم می بینید. می بینم که به رغم خواست خویش رهسپار کوچم و بس. دریغا از دور شدن با شما. آری. زرتشت باید به کنج خلوت خود باز رود. اما این بار خرس اندوهگین و ناشاد به غار خویش باز می گردد. مرا چه شده و چه کسی به کوچیدنم ناچار کرده است؟ او بانوی خشمگین من است. با من سخن گفت و خواسته اش را آشکارا در میان نهاد. من هرگز نزد شما نامش را نبرده ام.

«او خاموش ترین لحظه های من است و همو بانوی قهار من. دوش با من سخن گفت.» این قصه را با شما خواهم گفت. چیزی را از شما نهان نمی دارم تا مبادا از کوچ ناگهانی ام آزرده شوید. آیا بیم در خواب فرو رفته را می دانید؟ بیمی است که سراپای آدمی را فرو می گیرد. چرا که تا زمین زیر پایش نشکافته، رویاهایش آغاز نمی شوند. این مثلی است که برایتان می زنم. پس بشنوید:

دیروز، به هنگام خاموش ترین لحظه ها زمین زیر پایم شکافت و رویاهایم آغاز شد. عقربه بر دم لحظه های زندگی ام می جنبید. پیش از این هرگز چنان سکوتی نشنیده بودم. پیرامونم را فرا گرفته و دلم را اندیشناک ساخته بود. از او شنیدم که خاموش به من می گفت: «ای زرتشت تو میدانی؟». چون کودکی گریان شدم و لرزه بر روانم افتاد و گفتم: دریغا! که می خواهم آشکارا بگویم. اما آیا می توانم؟ از این مشکل درگذر. در توانم نیست. باز خاموش گفت:

«ای زرتشت، به هیچ نیرزی، سخنات را بگوی و درهم بشکن». گفتم: «به چه ارزم» سخن من است؟ من کیستم؟ من منظر فاشگوتر از خویشم. من سزاوار برخورد و درهم شکستن چنان موعودی نیستم. بازخاموش گفت: تا وقتی چنان فروتن نشده ای که من می خواهم، به چه ارزی؟ فروتنی با پوستی کلفت و سخت، فرو پوشیده شده است. گفتم: پوست فروتنی ام بسیار تاب آورده و من بر بنیاد بلندی ام خانه گزیده ام و تاکنون کسی شمار بلندی هایم را به من نگفته است.

بلکه خود توانسته ام به اندرون خویش راه برم و آن را نیک بشناسم. باز خاموش گفت: ای زرتشت، تو می توانی کوهها را جا به جا کنی، پس می توانی ژرفناهایت را نیز جابه جا کنی. گفتم: گفته هایم هنوز کوهی جا به جا نکرده اند و حتی به گوش مردم هم نرسیده اند. به سوی مردمان آمده ام، اما هنوز به آنان نرسیده ام.

نقد کتاب چنین گفت زرتشت

نیچه، یکی از جریان سازترین و نوآورترین متفکرین فلسفه ی غرب بود و کتاب چنین گفت زرتشت، هنوز هم به عنوان شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین اثر او در نظر گرفته می شود. نیچه در این کتاب توضیح می دهد که چگونه زرتشت، پیامبری کهن از دیار پارس، از خلوتکده ی خود در کوهستان پایین می آید تا خبری را به مردم اعلام کند و بگوید که ابَرانسان، یا انسانی که تجلی الوهیت است، جانشین خلف و ادامه دهنده ی راه او خواهد بود.

اندیشه های نیچه، همچون نظریه ی ابَرانسان و میل به قدرت، سال ها بعد توسط برخی متفکران از جمله اندیشمندان نازی مورد تحریف قرار گرفتند. این فیلسوف بزرگ آلمانی با نثری فوق العاده درخشان و شاعرانه استدلال می کند که معنای هستی از طریق تفکرات پیشین و اطاعت صرف از قدرت ها یافت نخواهد شد بلکه آن را می توان در زندگی ای پرشور، آشوبناک و آزادانه پیدا کرد.

خواندن کتاب چنین گفت زرتشت به شما کمک می کند دیدگاه‌های جدید در علم فلسفه داشته باشید.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 2,187 بار

Friedrich%20Nietzsche%20 %D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%B4%20%D9%86%DB%8C%DA%86%D9%87 1

عنوان کتاب: چنین گفت زرتشت

کتابی برای همه کس و هیچ کس

از پرفروش ترین کتاب ها در ایران

جزو برترین آثار فلسفی گودریدز

جز برترین کتاب های اگزیستانسیالیسم

جزو برترین کتاب های قطعه تفکر

نویسنده: فردریش نیچه

مترجم: مسعود انصاری

تعداد صفحات کتاب: 336 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 29.43 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

نوشته‌های مشابه

جهان هولوگرافیک آخرین کتاب تالبوت پیش از مرگ اوست که در آن به تئورى ‏هاى شبه‏ علمى و ضدعلمى رایج در غرب مى ‏پردازد. تالبوت ادعا دارد که « این نظریه در متن و چارچوبى علمى، اولین بار است که مطرح شده است»
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 8192
ویسنده در تلاش است تا به زعم خود تعریفی از بی‌سوادی نوع دوم ارائه دهد. بر خلاف بی‌سوادی نوع اول و ابتدایی که با مساله‌ی خواندن و نوشتن بیگانه است بی‌سوادی نوع دوم با خواندن و نوشتن آشنا است اما صرفا جهت...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 277

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *