دانلود کتاب اسکندر
کتاب اسکندر روایت زندگی مردم طبقهی پایین جامعه است که در جریان مهاجرت به کشورهای غربی قرار میگیرند.
رمان حاضر که از زمان انتشار، نامزد جایزههای مختلفی بوده است در ایران بارها با عناوینی همچون مادرم دو بار مرد، شرافت و رسوایی ترجمه و چاپ شده است و هربار با استقبال کم نظیری روبرو شده است. رمان پیش رو شاید در شروعش جاذبه زیادی نداشته باشد ولی در ادامه بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
الیف شافاک خیلی خوب به تشریح روابط یک خانواده و تاثیر کمبودها و نبودِ پدر روی هر یک از شخصیت ها پرداخته است و اینکه چرا یک شخص، مجرم میشود؛ یعنی در واقع محیط و خانواده چقدر میتوانند روی زندگی فرد تاثیر بگذارند. نگاه نویسنده از زوایای مختلف به یک کاستی، به یک زشتی و مشکل؛ بهما درک خیلی خوبی از زندگی ادمها میدهد.
خلاصه کتاب
کتاب اسکندر روایت زندگی مردم طبقهی پایین جامعه است که در جریان مهاجرت به کشورهای غربی قرار میگیرند. مردمانی از کشوری سنتی و با چهارچوبهای متناقض که با مدرنیتهی حاکم بر کشورهای غرب سردرگم میشوند. ناموس و غیرت از مفاهیم اصلی این داستان است و نویسنده آنها را بهخوبی در رفتارهای شخصیتهای داستان نشان میدهد.
داستان این اثر روایت خانوادهای با دو فرزند به نامهای «اسکندر» و «اسما» است که از ترکیه به لندن مهاجرت میکنند. «اسکندر» تحت تأثیر مردسالاری و آموزههای سنتی کشورش در تقابل بافرهنگهای حاکم در لندن قرار میگیرد. رفتار این شخصیت و برخوردش با مسائل مختلف و شکش به مادرش داستان را شکل میدهد…
تفاوت و شکاف بین نسلهای مختلف یکی از معضلات خانوادههای امروزی است و آموزههای جدید و تکنولوژی نیز این موضوع را تشدید میکنند. این تفاوتها و اختلافها بین خانوادههای کشورهای شرقی نظیر ایران و ترکیه بسیار بیشتر است؛ زیرا کودکان و نوجوانان در بستری مدرن و در ارتباط با سایر جوامع بزرگ میشوند درحالیکه خانوادهها در بستر مذهبی و سنتی قرار دارند.
الیف شافاک، نویسنده و فعال حوزهی زنان، براساس تجربهی زندگیاش در ترکیه، نمادی از شرق و اروپا، کتاب اسکندر را به نگارش درآورده و زندگی خانوادهای ترک را در دنیای متفاوت از آنچه در کشورشان زندگی میکردهاند، ترسیم کرده است. او لایههای مختلف مردسالاری و بحران هویت را طی این داستان به تصویر میکشد.
بخشی از متن کتاب
«تاریک» برعکس مغازه دارهای مجاورش بعد از ظهرها به مسجد نمیرفت. حتی اگر مردم با دیدن ریشهای بلندش و آن تسبیحی که همیشه در دستش بود جور دیگری فکر میکردند باز هم حقیقت این بود که تاریک، آدم دینداری نبود. او به دلیل اینکه ریش، لک روی صورتش را میپوشاند و او را برازنده تر میکرد، ریشهایش را نمیزد. چرخاندن تسبیح هم نه از سر دینداری اش که تنها یک عادت بود.
در خانه کلکسیونی از تسبیح داشت ـ کهربا، شاہ مقصود، مرجان و یشم. تاریک در میان سه برادر از همه بزرگتر بود. اول از همه او بود که برای کار کردن کشور و استانبول را ترک کرد. آن اوایل در آلمان، در یک کارخانه ی تولید قطعات اتومبیل، به عنوان کارگر استخدام شده بود. اما از نظر او کار بسیار طاقت فرسا بود و آلمانیها غیر قابل تحمل بودند و یادگیری زبانشان غیر ممکن بود.
اگر آلمانیها از تو خوششان نمیآمد، با هیچ تلاشی نمیتوانستی این را عوض کنی. تو را برای کار به مملکتشان راه داده اند، نه برای دادن دست دوستی و خوش و بش کردن و بعد از اینکه کارشان با تو تمام بشود، دوست دارند که راهت را بگیری و از آنجا بروی. اینجا کار کردن با آنچه آن را دوستانه یا مردانه بدانی، کاملاً فرق داشت. گاهی ممکن بود که در میان آنها رفتاری دوستانه و خودمانی هم دید اما صمیمی شدن با آنها غیرممکن بود.
از طرف دیگر برای اینکه بتوانی روی پای خودت بایستی، هر کمکی از دست شان بربیاید، انجام میدادند. درست بود که کاری میکردند که خودت را بی پناه حس کنی، اما تاریک هم هرگز در برقرار کردن ارتباط دوستانه با دیگران موفق نبود. یکبار با یک مرد اهل تونس که در همان کارخانه کار میکرد، دوست شده بود. مرد او را به محلهی فاحشهها در هامبورگ و در خیابان گروس فرای هیت برده بود…
چرا باید این رمان را بخوانیم؟
کتاب اسکندر، کاوشی جذاب درباره ی تاریک ترین وجوه ایمان و عشق است. یکی از اصلیترین معضلهای خانوادههای امروزی بهخصوص در کشورهای شرقی، شکاف عمیق بین نسلهای مختلف است. دلیل این شکاف هم قرار گرفتن کودکان و نوجوانان در فضای مدرن و ارتباط با دیگر جوامع است؛ درحالی که خانوادهها هنوز در یک بستر سنتی و مذهبی قرار دارند.
شاید نسلهای قدیمی به ظاهر قوانین دنیای مدرن را پذیرفته باشند، اما هنوز هم میتوان رگههای از فرهنگ مردسالارانه را در رفتار آنها مشاهده کرد. الیف شافاک بر همین اساس و با توجه به تجربهاش در زندگی در این فضای سنتی، در رمان اسکندر به بررسی این موضوع پرداخته است. او در این کتاب درجات مختلف فرهنگ مردسالاری را با نگاهی انتقادی به تصویر میکشد.
نقد کتاب اسکندر
داستان کتاب اسکندر به خانواده ها، عشق و سوءتفاهم هایی می پردازد که در زندگی دو خواهر دوقلوی روستایی، تأثیرگذار هستند. در حالی که جمیله در روستا می ماند تا ماما شود، پِمبه به همراه شوهر خود، آدام؛ و به امید شروع یک زندگی جدید و آرام به لندن می رود. این زوج در لندن با انتخابی مواجه می شوند: یا به سنت های قدیمی خود پایبند بمانند و یا اینکه تمام تلاش خود را بکنند تا با این محیط جدید و ناآشنا سازگار شوند.
پس از اینکه آدام، خانواده اش را ترک می کند، اسکندر که پسر ارشد است، باید وارد میدان شود و نگذارد که نام خانواده اش با بی آبرویی عجین گردد. وقتی پِمبه با مردی به نام الیاس وارد رابطه می شود، اسکندر درمی یابد که می توان با تمام قلب خود، کسی را دوست داشت و در عین حال، برای صدمه زدن به آن شخص، احساس آمادگی کرد!
الیف شافاک به دلیل اینکه سالها در مهاجرت بوده و هماکنون نیز بیشتر سال را در لندن مقیم است، رفتار نژادپرستانهی بعضی از انگلیسیها را تجربه کرده و در رمان اسکندر نیز نیمنگاهی به رفتار نژادپرستانهی مردم انگلیس، نسبت به خارجیها انداخته است و این دیدگاه خویش را در برخوردهای شخصیت های رمان، با همکلاسیهایش و در برخوردهای دیگر شخصیتها به خوبی نشان داده است.
کتاب اسکندر، کاوشی قدرتمند و گیرا درباره ی گناه و بی گناهی، وفاداری و خیانت است!
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 322 بار
عنوان کتاب: اسکندر
(شرافت ، رسوایی)
نامزد جایزه ادبی آسیا سال 2012
نامزد جایزه ادبیات داستانی زنان سال 2013
نامزد جایزه ایمپک دوبلین سال 2014
نویسنده: الیف شافاک
مترجم: مریم طباطباییها
تعداد صفحات کتاب: 506 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 49.17 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب