دانلود کتاب دشمنان چخوف
داستان های کتاب دشمنان آنتوان چخوف؛ ساده، پرمغز، عمیق، فرامیهنی و مملو از ظرافت های انسانی است که توسط سیمین دانشور ترجمه شده.
آنتوان چخوف در داستان هایش بیشتر به کسانی توجه دارد که به قول خودش “آدمهایی بسیار عادیاند.” از طریق آنهاست که او به ناگوارترین مسائل زندگی دسترسی پیدا میکند؛ مسائلی که نهتنها ذهن خود او بلکه ذهن موجودات زاده تخیل شاعرانه او را نیز به خود مشغول میکنند.
آنچه در آثار او بیشتر به چشم میخورد ناچیزی زندگی روزمره است. این احساس، بهواقع مضمون اساسی داستانهای چخوف است. در اثر حاضر، خواننده پس از خواندن داستان به بیهودگی و غیراخلاقی بودن اندیشهها و اعمال تند و خشنی که در زندگی روزمره نیز جاری است پی میبرد.
خلاصه کتاب
در کتاب دشمنان سیزده داستان کوتاه از چخوف آورده شده است. همچنین چند خاطره از چخوف به قلم ماکسیم گورکی در آغاز کتاب آمده است. خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، تاثیر بهسزایی در ساخت و پیشرفت جامعه و کشور دارد. از آنجاییکه شخصیت کودکان در محیط خانواده شکل میگیرد، رفتار پدر و مادر و رابطهی متقابل آنها با یکدیگر میتواند تاثیر مهمی بر شخصیت فرزاندنشان و نگاهشان به دنیا بگذارد. در صورتیکه نیرنگ و فریب وارد روابط بین افراد خانواده شود، فروپاشی اخلاقی جامعه چندان دور از ذهن نخواهد بود.
چخوف به خوبی این مسئله را درک میکرد و سعی کرد به جامعه روسیه در زمان حیاتش هشدار بدهد. او در داستان دشمنان، دروغ و نیرنگ خانوادههای طبقهی متوسط روسیه را در قالب داستان کوتاه با زبانی بسیار ساده و شیوا روایت میکند. کریلوف، دکتری محلی است که در همین لحظه، پسر شش ساله اش را به خاطر ابتلا به دیفتری از دست داده است. او در حال مشاهده ی خداحافظی همسرش با جسم بی جان پسرشان است که ناگهان زنگ در به صدا درمی آید. غریبه ای ثروتمند پشت در است که ملتمسانه از دکتر می خواهد همسر ناخوش احوالش را درمان کند.
کریلوف به او می گوید که به هیچ وجه نمی تواند همسر خود را در چنین شرایطی تنها بگذارد اما غریبه اصرار می ورزد و به دکتر می گوید که خانه اش در همین نزدیکی هاست. کریلوف در نهایت دلش به رحم می آید و آن ها به سوی خانه ی غریبه راه می افتند. اما وقتی به مقصد می رسند، می بینند که همسر مرد غریبه در خانه نیست؛ اتفاقی که باعث می شود دکتر حسابی از کوره در برود… به طور کلی کتاب دشمنان، پژوهشی تکان دهنده از شخصیت هاست.
بخشی از متن کتاب
ساعت هشت شب بیستم ماه مه تمام افسران شش آتشبار توپخانۀ هنگ توپچین به دهکده میستچکی که سر راه اردوگاهشان بود وارد شدند با این قصد که شب را در آن دهکده بگذرانند. افسرها چنان شلوغی ای راه انداخته بودند که آن سرش ناپیدا بود بعضی با تفنگ هایشان ور میرفتند و عده ای در میدانگاه کلیسا با افسر نگهبان ترتیب محل اقامت قشون را میدادند و داشتند قرار و مدار میگذاشتند که از پشت کلیسا سر و کله مردی غیر نظامی که بر اسب زیبایی سوار بود، پیدا شد.
اسب کوچکی بود که دم کوتاه داشت و گردن خوش ترکیبش را با حرکات خاصی به جلو می آورد و با پاهایش تمام وقت حرکات رقص مانندی میکرد انگار کسی از پشت با ترکه ای به سم های زیبایش میزد. سوار دهانه اسبش را برابر افسرها کشید، کلاه از سرش برداشت و با تشریفات خاصی گفت: عالی جناب ژنرال فنرابک که خانه شان همین نزدیکی است تقاضا دارند که افسرها برای چای سرافرازشان فرمایند.»
اسب سرش را تکان داد رقصی کرد و به عقب جنبید. سوار دوباره کلاه از سر برداشت و اسب شگفت انگیزش را برگردانید و پشت کلیسا ناپدید گشت. افسرها همه فریاد زدند «مرده شویش را ببرد.» و به کار خود مشغول شدند. «چشمهایمان از خستگی باز نمیشود و آقای فنرابک به سور دعوتمان میکند. این جور سورها را خیلی دیده ایم!» افسران شش آتشبار توپخانه خاطره های زنده ای از دعوتهای گذشته داشتند. ضمن مانور اخیر همه آنها با رفقای قزاقشان در خانه آقایی که در ده سرشناس بود افسری بازنشسته که لقب کنت داشت به چای دعوت شده بودند.
و این جناب کنت مهمان نواز زنده دل خیلی به آنها ور رفته بود، خیلی تعارفشان کرده بود و تا خرخره غذا و دکا به آنها خورانیده بود و شب هم نگاهشان داشته بود. افسرها از تمام این چیزها البته لذت برده بودند اما مشکل اینجا بود که سرباز پیر بازنشسته زیاده از حد از مهمانهایش پذیرایی کرده بود تا کله سحر آنها را بیدار نگاه داشته بود و برایشان ماجراهای گذشته خود را با آب و تاب تعریف کرده بود آنها را در تمام اتاقها گردانیده بود…
نقد کتاب دشمنان چخوف
کتاب دشمنان دارای چندین داستان کوتاه و جذاب است؛ شاید یکی از علتهای نامگذاری این اثر به عنوان «دشمنان» موضوعیت مهم داستان اول آن باشد؛ نام این کتاب از نام داستان اول آن گرفته شده است. چخوف نویسنده برجستهی روسی در این اثر خواستار بیان روابط میان خانوادهها و چگونگی اثرگذاری این روابط بر زندگی فرزندانشان است. دروغ و فریبکاری از معضلاتی بود که چخوف در زمان خود در میان مردم متوسط روسیه میدید و در نوشتن این اثر، خود از آن بهرهی بسیار خوبی برد.
هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از 700 اثر ادبی آفرید. او را مهمترین داستان کوتاهنویس برمیشمارند و در زمینه ی نمایشنامه نویسی نیز آثار برجستهای از خود به جا گذاشتهاست. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. در این مجموعه سیزده داستان چخوف با ترجمه روان بانو سیمین دانشور آمده که همه از مهمترین داستانهای کوتاه این نویسنده بزرگ روس است.
کتاب دشمنان یکی از آثار مشهور ادبی جهان است و خواندنش را به همه طرفداران داستان های کوتاه توصیه می کنیم.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 617 بار
عنوان کتاب: دشمنان (چخوف)
نویسنده: آنتوان چخوف (آنتوان پاولوویچ چخوف)
مترجم: سیمین دانشور
تعداد صفحات کتاب: 228 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 19.72 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب