کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم (nbookcity.com)

دانلود کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

مطالب کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم، حاصل تجربه‌های شخصی و مشاهدات نویسنده، در کشورهای تحت حکومت‌ های کمونیستی است.

کتاب حاضر در فصل‌ های مختلفی نوشته شده است و در هر فصل نویسنده، بخشی از وضعیت زنان در جامعه کمونیستی را نشان می‌دهد. گاهی اوقات سرگذشت یکی از این زنان را شرح می‌دهد و گاهی اوقات درباره تجربیات شخصی خودش صحبت می‌کند. اما همان‌طور که خود او هم اشاره می‌کند، این کتاب فقط درباره زنان نیست.

اسلاونکا دراکولیچ اعتقاد دارد برای درک وضعیت زنان باید سیستمی را که در پشت این وضعیت عمل می‌کرده دید و شناخت. بنابراین در این کتاب می‌توانید اطلاعات مفیدی پیرامون حکومت‌های کمونیستی به دست بیاورید. نکته مهمی که درباره این کتاب وجود دارد، این است که نویسنده به مسائل جزئی و به قول خودش پیش‌ پاافتاده توجه ویژه‌ای نشان داده و در کتاب نیز درباره این مسائل بسیار نوشته است.

نکوداشت های کتاب

  • روایت‌ هایی ارزشمند از زندگی روزمره مردم اروپای شرقی. (ویویان گورنیک)
  • او نویسنده و روزنامه نگاری‌ست که صدای او به تمام جهان تعلق دارد. (گلوریا استاینم)
  • مجموعه‌ای از مقالات که متفکرانه و زیبا نوشته شده است. تجزیه و تحلیل هوشمندانه همراه با روایت‌‌هایی از زندگی روزمره. (نیویورک تایمز)
  • یکی از اولین انتقادهای فمنیستی از طرف مردم نسبت به کمونیسم و یکی از نخستین نوشته‌ها درباره زندگی مردم واقعی اروپای شرقی پیش از فروپاشی شوروی. دراکولیچ نویسنده‌ای شجاع، خردمند و فوق العاده با استعداد است. (باربارا ارنریچ)

خلاصه کتاب

کمونیسم به زبان ساده به آیینی اشتراکی گفته می‌شود که هدف آن حذف مالکیت شخصی و تکیه بر مالکیت عمومی، ایجاد جامعه‌ای بدون طبقات مختلف اجتماعی به دور از اصول جامعه سرمایه‌داری و اشتراک تمام دارایی‌های جامعه بین تمام مردم به‌طور یکسان است. کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم کتابی‌ست که بر مبنای همین تعریف به بررسی زندگی زنان اروپای شرقی و تأثیر این ایدئولوژی بر زندگی آن‌ها بعد از انقلاب کمونیستی می‌پردازد.

جذابیت اصلی کتاب در این است که دراکولیچ ماهرانه، تحلیل هایی تأمل‌ برانگیز و انتقادی را با جزئیات زندگی روزمره درهم می‌آمیزد: شگفتی دختربچه‌ای که برای اولین بار یک عروسک خارجی می‌بیند؛ نحوهٔ شستن رخت‌ها در خانه؛ زندگی یک استاد دانشگاه در آپارتمانی تنگ و شلوغ بی‌هیچ حریم خصوصی؛ دیوارهای رنگ و رو رفته و…  دراکولیچ کمونیسم را چیزی فراتر از یک ایدئولوژی یا شکل حکومت می‌بیند.

از دید او کمونیسم یک وضعیت ذهنی است که به این راحتی‌ها از ناخودآگاه جمعی کسانی که تحت این حکومت زندگی کرده‌اند زدوده نمی‌شود. برای مردم دنیای کمونیسم شعار «امر شخصی، سیاسی است» به معنای واقعی کلمه صدق می‌کرد. روایت های کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم گاه تراژیک و گاه طنزآمیز بهتر از تحلیل‌ های تئوریک، می‌تواند وضعیت سیاسی و ذهنیت‌ افراد در حکومت‌های استبدادی را برای ما به تصویر بکشد.

بخشی از متن کتاب

میتواند ببیند که دارم ۳۵۰ دینار قسط کتاب میدهم و قبض تلفنم ۱۳۰۰ دینار شده، یعنی هزینه تلفنم خیلی زیاد است. شاید الان دارد با خودش فکر میکند اینکه کارو بارش به کتاب مربوط است و همه هم خوب میدانند که با این جور کارهای روشنفکری چرخ زندگی نمی چرخد، چطور از پس تأمین این هزینه سنگین برمی آید؟ در واقع او یا هر کس دیگری تنها کافی است در صف پستخانه بایستد یا در صف بانک یا در صف دیگری که مردم در هر جای دیگر برای پرداخت صورتحساب پول یا ارائه مدارک میبندند تا کلی از زندگی بقیه سردرآورد.

اما واقعیت این است که پستخانه اتاق نشیمن نیست و ما یکدیگر را نمی شناسیم… در نوامبر ۱۹۹۰، ما شهروندان جمهوری دموکراتیک نوپای کرواسی کارت پستال هایی با شرحی غیر معمول دریافت کردیم که فرستنده اش مدیریت مرکزی اداره پست و مخابرات کرواسی سی.پی.تی بود. باید بدانید گذشته از معمول یا غیر معمول بودن نوشته کارت پستال، اینجا شهروندان عادت ندارند از سی پی تی کارت پستال دریافت کنند. تنها چیزی که این اداره برای مردم میفرستد قبض تلفن است.

اخطاریه برای قبض های عقب افتاده است، یا وقتی قیمت بالا میرود، قبض اضافی برای پرداخت مابه التفاوت چیزی که این کارت پستالها را شاخ دارتر میکرد نوشته روی آنها بود. از این به بعد وقتی در پستخانه صف میبندیم، نباید از خط زرد رنگی که روی زمین خواهد بود جلوتر برویم. این خط زرد نشانه به اصطلاح «حریم خصوصی» خواهد بود. تا مِن بعد، دوروبر هر شهروندی که جلوی باجه کاری دارد خلوت باشد و کسی مدام از پشتش سرک نکشد.

نمیشد این را اختراع بزرگی به حساب آورد چون این کار در تمام دنیا در پستخانه ها، دفاتر صندوقهای پستی یا بانکها معمول است. بله چیزی نگذشت که فهمیدیم این قاعده به ابتکار شخص رییس جمهور جدیدمان برقرار شده و لاغیر. چون او قبلاً شهروندی عادی بوده (عادی عادی هم که نه ژنرال بازنشسته بوده)، فکر میکنم لابد گاهی خودش به پستخانه میرفته – هرچند شرط میبندم که بیشتر وقت ها این همسرش بوده که به آنجا میرفته. او را میبینم که در صف بلندی ایستاده و کسی پشت سرش نفس نفس می زند.

به عقب و جلو هلش میدهند. شاید حالش از بوی سیر، عرق و لباسهای نم کشیده به هم خورده یا دیدن موهای چرب لاخلاخ یا شوره ای که روی شانه نفر جلویی ریخته بوده، دلش را به هم زده. شاید از خودش پرسیده، آیا اصلاً اسم اسپری ضد عرق خمیر دندان، یا حتی صابون به گوش این مردم خورده؟ هیچ بعید نیست با خودش فکر کرده باشد که فضای آنجا پر است از میکروب آنفلوانزا، ذات الریه،مننژیت، هاری یا بیماریهای خطرناک دیگر ــ لازم نیست آدم حتما وسواس سلامتی داشته باشد تا وقتی میان جمعیتی گیر میکند…

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

در سال 1945، اتحاد جماهیر شوروی که بسیاری از کشورهای اروپای شرقی را در طول جنگ جهانی دوم فتح کرده بود، شروع به اجرای قوانین جدید دولتی کرد. حزب کمونیسم قول داد که حکومت آنها بهتر از هر حکومت دیگری خواهد بود و اگر مردمی که تحت حکومت کمونیستی زندگی می‌کنند صبور باشند، در نهایت زندگی‌ای بهتر با مواد غذایی فراوان، پوشاک و خانه‌های بزرگ خواهند داشت، اما این‌طور نشد.

همان‌طور که دراکولیچ در سراسر کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم نشان می‌دهد دولت کمونیستی بر ساخت سلاح‌های جنگی متمرکز بود و آن‌ها در تولید محصولات اساسی و مایحتاج روزمرۀ مردم به مشکل برمی‌خوردند و حتی در دورانی موز تبدیل به یک کالای لوکس شده بود. دراکولیچ می‌گوید که او و افرادی که می‌شناخت امیدشان به بهتر شدن زندگی را از دست دادند.

وضعیت به قدری خفقان‌آور بود که اگر یک روزنامه‌نگار در مقاله‌ای از پیشرفت‌ اجتماعی سخن می‌گفت که مورد تأیید حزب کمونیست نبود، او را در مطبوعات رسوا می‌کردند و دیگر نمی‌توانست کار کند. امروزه گرچه کمونیسم دیگر بر اروپای شرقی حکومت نمی‌کند اما با این‌حال دراکولیچ ادعا می‌کند که تأثیرش بر روی زندگی سیاسی و فرهنگی روزمرۀ مردم باقی مانده است.

او می‌نویسد که می‌توان تأثیرات کمونیسم را در موارد بسیاری از حمل‌ونقل گرفته تا نحوۀ رفتار مردم با یکدیگر و اندیشه‌های محدودشان دید. دراکولیچ که پس از استقلال کرواسی در ایالات متحده تحصیل می‌کرد از تفاوت زندگی و افکارش سخن می‌گوید. او می‌گوید که زمانی در متروی نیویورک روی زمین یک کلوچۀ پیچیده در کاغذ دید و می‌خواست به سمت آن هجوم ببرد و آن را بردارد، چون یادش رفته بود که کجاست و دیگر نیازی نیست به دنبال یک کلوچه باشد.

نقد کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

درباره حکومت‌ های کمونیستی اروپای شرقی، کتاب‌ها و مقالات زیادی نوشته شده است اما کمتر کتابی وجود دارد که به زندگی زنان در این دوره پرداخته باشد. ولی کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم تماما درباره زنان است. درباره سختی‌ها و رنج‌هایی که سیستم کمونیستی به زنان وارد کرده است. اسلاونکا دراکولیچ کتاب خود را تقدیم می‌کند به: همه زنان اروپای شرقی که به سهم خود در رقم خوردن تحولات ۱۹۸۹ مشارکت داشتند.

برای نوشتن این کتاب نویسنده بار دیگر در سال ۱۹۹۰ به کشورهای اروپای شرقی سفر کرده و پای صحبت زنان نشست. زنانی که بیشترشان را نمی‌شناخت اما در عمق وجودش آن‌ها را درک می‌کرد و می‌دانست که چه سختی‌هایی را تحمل کرده‌اند.

اگر به تاریخ و حال و هوای کشورهای اروپای شرقی در زمان حکمرانی دولت‌های کمونیستی علاقه دارید و می‌خواهید از سبک زندگی مردم عادی آن دوران باخبر شوید، این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

مطالب کتاب کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم در بسیاری از مطبوعات جهانی به چاپ رسیده است و سایر کتاب‌های نویسنده نیز، همواره با موفقیت روبه‌رو بوده‌اند.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 1,150 بار

Slavenka%20Drakuli%C4%87%20(%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%88%D9%86%DA%A9%D8%A7%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%88%D9%84%DB%8C%DA%86)

عنوان کتاب: کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم

تجربه و هنر زندگی

نویسنده: اسلاونکا دراکولیچ

مترجم: رویا رضوانی

تعداد صفحات کتاب: 150 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 18.46 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه:

نوشته‌های مشابه

این رمان، به‌ خوبی گوشه های تاریک روح و روان آدمی را به‌ تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد رخدادهای کودکی چقدر می‌تواند در به‌ وجود آمدن مسائل و مشکلات روانی زندگی آیندۀ هر شخص نقش داشته...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 455
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد مجموعه شعرهای فروغ فرخزاد می باشد که در صد و دو صفحه گردآوری شده است و به صورت رایگان در اختیار کاربران عزیز شهر کتاب قرار گرفته است. فروغ فرخزاد در دوران زندگی‌اش در دوره حکومت محمدرضا شاه پهلوی، سانسور نشد، اما...
بروزرسانی: 8 ماه قبل
تعداد بازدید: 3660

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *