کمی دیرتر

آخرین ویرایش: 2 سال قبل
کمی دیرتر (nbookcity.com)

دانلود کتاب کمی دیرتر

کتاب کمی دیرتر در دسته داستان های مذهبی و دینی قرار دارد که توسط  سید مهدی شجاعی نوشته شده است.

نویسنده می خواهد در این این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، از دیدگاهی متفاوت به فضای منتظر جامعه امروزی بپردازد. وی سعی کرده رمان را با اتفاقی خاص و عجیب آغاز کند تا از همان ابتدا ذهن خواننده درگیر شود و تا پایان رمان همراه نویسنده باشد. ایده کلی رمان بر این اساس استوار است که جامعه امروزی علی رغم ظاهرش که نشان می دهد خواهان ظهور حضرت مهدی (عج) است اما در باطن اینگونه نیست.

در باطن کسانی که فریاد آقا بیا آقا بیا سر می دهند زمزمه ای می گوید آقا نیا ما هنوز کلی کار داریم. چنانکه در ابتدای داستان می بینیم در جشن نیمه شعبان در مراسمی که همه یک صدا فریاد می زنند آقا بیا جوانی در سوی دیگر می گوید آقا نیا… گویی این جوان از صدای نهفته درون جامعه است صدایی که باید شنیده شود.

خلاصه کتاب

 در این داستان ما با شخصیت هایی آشنا می شویم که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل می رسد و فراتر رفتن از شعارها می رسد، گفتار و کردارشان متفاوت می شود. رمان در فضایی مکاشفه گونه و بی زمان پیش می رود و مواجههٔ بسیاری را با مفهوم انتظار و ظهور می بینیم. در این رمان همه اقشار و همه آدم ها را با بهانه هایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی می شود. تا آنجا که حتی خودش را هم در معرض این امتحان می گذارد. نویسنده در کتاب کمی دیرتر تنها آفت های انتظار را روایت نمی کند، بلکه به تصویر می کشد و نشان می دهد.

این شخصیت‌های مدعی انتظار و منتظر ظهور غریبه نیستند؛ خودمان هستیم.

سید مهدی شجاعی در کمی دیرتر و در پایان همه موشکافی هایش در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت می‌تپد و به اخلاصی است که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش می آید.

بخشی از متن کتاب

بارها در طول نوشتن این رمان دچار تردید و دودلی شدم. یک دلم می‌گفت: بیا و از خیر این کار بگذر و برای خودت دشمن تراشی نکن. عقل هم چیز خوبی است! مثل مگس بر روی زخم‌ها و عفونت‌ها ننشین! خوبی‌ها را ببین. دل دیگرم جواب می داد: نویسنده باید آینه باشد. آینه اگر زشتی ها را بپوشاند و فقط زیبایی‌ها را نشان دهد که دیگر آینه نیست. و پاسخ می شنید: اینجا که جای تعابیر شاعرانه نیست، از منظر عقل بررسی باید کرد. و جواب می گرفت: عقل می گوید که شأن و رسالت نویسنده، شأن و رسالت طبیب و حکیم است. طبیب روح و جان. و طبیب، نبض بیمار را نمی گیرد که از بخش‌های سالم بیمار، تعریف و تمجید کند، طبیب برای شفا و مداوا به دنبال نقص و عیب و آسیب می گردد.

و آن دل دیگر می گفت: طبیب هم اگر عاقل باشد، برای خودش دردسر درست نمی کند. مریضی اگر مراجعه کرد به معالجه‌اش می‌پردازد. به دنبال مریض راه نمی‌افتد تا مشکلاتش را به رخش بکشد و معایبش را مثل سیخ در چشمش فرو کند. و جواب می شنید: این قسمت از قیاس، مع الفارق است. اتفاقاً نویسنده از این منظر شبیه طبیب نیست که در خانه بنشیند تا به او مراجعه شود و سفارش درمان بگیرد. نویسنده از این منظر، نقش زائد قبیله را دارد که باید صدها قدم جلوتر از کاروان حرکت کند و مخاطرات پیش رو را پیش از وقوع به مردم بشناساند و هشیارشان کند یا انذارشان دهد. و پاسخ می گرفت: این حرف‌ها و تئوری‌ها تا وقتی‌که حرف است، گفتنی و شنیدنی است؛ زیبا و لذت بردنی است ولی در عمل، واقعیت چیز دیگری است.

اگر حرف نزنی کسی مواخذه‌ات نمی‌کند که چرا نگفتی ولی زمانی که گفتی هزار جور معارض و مخالف پیدا می‌کنی. به‌خصوص اگر حرفت حقیقت باشد که تلخی‌اش را همیشه و همه‌جا با خود دارد. سرت رو درد آوردم ولی دوست داشتم بدونی که در طول این کار با خودم چه دست‌وپنجه‌هایی نرم کردم. و این فقط یکی از منازعات ذهنی و مجادلات درونی من بود دریکی از مراحل کار و مقاطع زمان. می دونی که پایان همین دعوا به کجا کشید؟ یک‌کلام از حضرت مولا به یاد یکی از دو جبهه دل آمد. فصل الخطاب شد و به داد دعوا رسید. همون کلام که فرموده بود: تلخی حق.، تو را از بیانش باز ندارد. حقیقت را بگو اگرچه تلخ باشد. و من-درست يا غلط- چون نوشتن اون رمان رو بیان واقعیت و حقیقت می‌دونستم دل دادم و از جون مایه گذاشتم.

نقد کتاب کمی دیرتر

این اثر، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز. شجاعی در کتاب کمی دیرتر همه اقشار و همه آدم ها را با بهانه هایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی می کند. تا آنجا که حتی به راوی هم رحم نمی کند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان می گذارد.

شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشر و صنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 1,373 بار

Seyyed%20Mahdi%20Shojaee%20 %D8%B3%DB%8C%D8%AF%20%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C%20%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%DB%8C 1

عنوان کتاب: کمی دیرتر

نویسنده: سید مهدی شجاعی

تعداد صفحات کتاب: 152 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 9.8 مگابایت

نوع فایل: PDF (RAR)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

این رمان از زبان سوم شخص نوشته‌شده است و داستان روابط خولیان و دانیلا را روایت می‌کند. دانیلا دختر زنی به نام ورونیکاست که از همسر اولش جدا شده و با مردی به نام خولیان ازدواج کرده است...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 283
این اثر یک اثر روایی- استنتاجی است و ابزاری برای ارتباط توده مردم علاقه‌مند به خواندن متنی درباره یکی از پراهمیت‌ترین موضوعات جاری در زندگی فردی و اجتماعی. سیدمهدی شجاعی در این اثر با طنزی ملایم و با استفاده از عناصر زبانی ساده...
بروزرسانی: 2 سال قبل
تعداد بازدید: 549

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *