دانلود کتاب آنشرلی با موهای قرمز
در کتاب آنشرلی با موهای قرمز آن شرلی دختری است که در یتیم خانه بزرگ شده است. او صورتی کک مکی و موهایی قرمز دارد.
آنه دختری باهوش، با قوه تخیل بالا، مهربان و دلسوز است که در تلاش است برای خود زندگی جدیدی بسازد. او برای رسیدن به آینده ای که در نظر دارد سختی های زیادی را تحمل می کند و با پشتکار فراوان به راه خود ادامه می دهد. آنه شرلی، به طور اشتباهی به نزد «متیو» و «ماریلا کاتبرت» فرستاده شده است.
ماریلا و متیو خواهر و برادر میانه سالی هستند که مزرعهای به نام «گرین گیبلز» در جزیرۀ «پرینس ادوارد» دارند و قصد داشتند پسری را به سرپرستی بگیرند که کمک حال آنها باشد، اما پرورشگاه به اشتباه آنه را به نزد آنها میفرستد. رمان نشان میدهد که چطور آنه خود را در میان کاتبرتها و همچنین در مدرسه و میان اهالی شهر مطرح میکند.
خلاصه کتاب
سالها پیش دهکده کوچکی به نام آونلی وجود داشت. در این دهکده برادر و خواهری به نام متیو و ماریلا زندگی میکردند. آنها پیر شده بودند و انگیزهای برای زندگی نداشتند. به همین خاطر آنها تصمیم گرفتند از پرورشگاه پسری را به فرزندی قبول کنند تا در کارهای مزرعه به آنها کمک کند. اما روزی که متیو به ایستگاه قطار رفت تا پسرک مورد نظر را به خانه ببرد، با تعجب دید دختر بچهای کوچک با صورت کَک و مَکی و موهای قرمز منتظرش است. متیو که منتظر دیدن پسر بچهای بود، متعجب شد، اما نمیتوانست دختر بچه را همانجا رها کند.
برای همین او را با خود به خانه برد. آن شرلی دختری پر حرف بود و از این که قرار بود صاحب خانه و خانوادهای شود سر از پا نمیشناخت. اما بعد از رسیدن آنها به خانه، ماریلا نیز از دیدن دختر متعجب و ناراحت شد. آنشرلی از برخورد آن دو فهمید که آنها منتظر بچهای پسر بودند تا در کارها کمکشان کند و شادیاش به سرعت به غمی سهمگین مبدل شد، ولی ماریلا که وضعیت را اینچنین دید، تصمیم گرفت تا سرپرستی این دختر دوست داشتنی را بر عهده بگیرد.
بخشی از متن کتاب
او تقریبا پنج ثانیه زبانش بند آمد. قابل تصور نبود که ماريلا با او شوخی کرده باشد، اما خانم ریچل به زور می خواست به خود بقبولاند که آن یک شوخی است. بالاخره وقتی صدایش دوباره به حالت طبیعی درآمد، گفت: جدی می گویی، ماریلا؟!» ماریلا گفت: « بله، البته » او با ناباوری و به نشانه مخالفت گفت: « آخر چطور چنین فکری به سرتان زد؟» ماری جواب داد: « خوب، ما خیلی وقت است که داریم به این موضوع فکر میکنیم، تقریبا از ابتدای زمستان. خانم الكساندر اسپنسر یک روز قبل از کریسمس به اینجا آمد و گفت که قصد دارد فصل بهار یک دختر کوچولو را از یتیم خانه ای در هوپتاون قبول کند.
دخترعمویش آن جا زندگی می کند و خانم اسپنسر بعد از ملاقات با او درباره این مسئله اطلاعات کاملی کسب کرده بود. به این ترتیب این قضیه ذهن من و متیو را هم به خودش مشغول کرد. ما فکر می کردیم یک پسر قبول کنیم. میدانی سن متیو بالا رفته. او تقریبا شصت سال دارد و دیگر به چالاکی گذشته نیست. قلبش هم برایش مشکل ساز شده است. حتما خودت میدانی که این روزها پیدا کردن یک کارگر خوب چقدر سخت است. به جز پسربچه های خام و نابالغ فرانسوی کسی حاضر به این کار نمی شود که آنها هم تا سرت را بر می گردانی یا به فکر فرو می روی، غیبشان میزند.
شما نمی فهمید چه کار می کنید شما می خواهید یک بچه غریبه را به خانه تان راه بدهید، در حالی که نه میدانید او چطور بچه ایست، نه میدانید پدر و مادرش چه طور آدم هایی بوده اند و نه معلوم است چه طور بار بیاید. هفته ی پیش در روزنامه خواندم زن و شوهری از اهالی غرب جزیره پسری را از یک یتیم خانه به فرزندی قبول کرده بودند، آن بچه یک شب خانه را به آتش می کشد و نزدیک بوده زن و شوهر در رخت خوابشان جزغاله شوند، متوجه ای ماريلا؟! یک مورد دیگر هم شنیدم که پسری از یتیم خانه آمده بوده، عادت به دزدیدن تخم مرغ ها داشته و پدرخوانده و مادر خوانده اش نتوانستند این عادت او را ترک بدهند.
نقد کتاب آن شرلی با موهای قرمز
لوسی ماد مونتگومری طوری نوشته که خواننده را به طرف خود میکشد و اجازه میدهد تا خواننده به آسانی با کاراکترها همذاتپنداری کند. شرح وقایع آن او را کمی خشن در مورد دیگران نشان میدهد، با این حال این رفتار یک نوع شیرینی دارد و این رفتار ناشی از تربیت یتیمخانه است. داستان آنشرلی با موهای قرمز طوری نوشته شده که خواننده میخواهد آنه در کارهایش موفق شود. آنه قادر است احساسات بسیاری از خوانندگان را تحریک کند و به دست بگیرد.
با اینکه داستان کتاب خیلی وقت پیش نوشته شده، ولی خوانندگان به خوبی میتوانند مسائل کتاب را درک کنند: دیگران آن را به خاطر موهایش تحقیر میکنند، نگرانیاش از برآوردن نیازهای دیگران، رقابت با همکلاسیهایش و تلاشهایش برای اینکه بهتر از آنها باشد.
نمونه نگرانیهایی که جوانان آن زمان داشتند که در کتاب آنشرلی با موهای قرمز آمده بسیار با نگرانیهای جوانان امروزی مطابقت دارد.
تعداد بازدید: 7,535 بار
عنوان کتاب: آن شرلی با موهای قرمز
نویسنده: ال. ام. مونتگومری (لوسی ماد مونتگومری)
مترجم: امیرحسین علمشاهی
تعداد صفحات کتاب: 116 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 1.24 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب