این منم که رهایت می کنم

آخرین ویرایش: 8 ماه قبل
این منم که رهایت می کنم (nbookcity.com)

دانلود کتاب این منم که رهایت می کنم

نویسنده در کتاب این منم که رهایت می کنم روند بهبود و حرکت از روابط یا تجربیات گذشته را بررسی می‌کند.

هایدی پریب سخنگو و نویسنده‌ای است که به خاطر فعالیت هایش در زمینه «روانشناسی شخصیت» شناخته شده است. او مطالب زیادی در مورد انواع شخصیت، روابط و رشد شخصی نوشته است. نوشته های او اغلب مضامینی مانند خودشناسی، شفای عاطفی و درک بهتر خود را بررسی می‌کند.

کتاب این منم که رهایت می کنم توصیه‌های عملی در مورد چگونگی هدایت سفر رها کردن، از جمله استراتژی‌هایی برای مقابله با فقدان، مدیریت احساسات، و پرورش شفقت به خود ارائه می‌دهد. نویسنده خوانندگان را تشویق می‌کند تا شایستگی خود را بپذیرند و زندگی رضایت بخشی را فراتر از آنچه رها کرده اند ایجاد کنند.

کتاب زیبا و روانی است و به هر خواننده ای حس خوبی منتقل می‌کند. خیلی راحت و رک با مخاطب صحبت می‌کند و متن هایش قابل تامل است؛ اصلا کسل کننده نیست. مخصوصا اگر در شرایط روحی خوبی نباشید کتاب این منم که رهایت می کنم می‌تواند کمک کننده باشد.

خلاصه کتاب

کتاب این منم که رهایت می کنم بسیار زیبا احساسات را شناخته و تفکیک کرده است. از دید نویسنده، مهمترین کاری را که موقع رها کردن باید انجام بدهیم، همین شناخت احساساتی است که گاها گنگ و سردرگم کننده می‌شوند، برای همین ترس هایمان را زیاد می‌کند و ترجیح می‌دهیم به جای رنج روبرو شدن با احساسات، درد دائمی ماندن در یک وضعیت نامطلوب را بپذیریم.

چون این درد دردی مزمن است، ولی از آنجایی که احساسات ما در ابهام قرار دارند، زیادی بزرگشان می‌کنیم و فکر می‌کنیم روبرو شدن با آنها دردناک‌ترین کار دنیاست. همه‌ی ما در زندگی دردها و خداحافظی ناخواسته با عزیزانمان را تجربه کرده‌ایم، چگونه می‌توان همه‌ی دردها و رنج‌ها را به فراموشی سپرد و توان لازم برای رویارویی با آن‌ها را پیدا کرد؟

این حقیقت که زندگی هم زیبایی دارد و هم رنج را همه‌ی ما بارها شنیده‌ایم. عشق و جدایی مکمل هم هستند و اکثر ما طعم هر دو را در زندگی چشیده‌ایم. زمانی که از یک دلبستگی جدا می‌شویم، کنار آمدن با آن کار بسیار دشواری است و اگر آمادگی کنار آمدن با آن را نیز نداشته باشیم، شرایط برایمان سخت‌تر هم می‌شود. هدف هایدی پریب از نوشتن کتاب این منم که رهایت می کنم کمک به ما برای گذر از این دوران دشوار است.

با خواندن این اثر لبخندی به لب می‌آوریم و امید از دست رفته‌مان را باز می‌یابیم. این منم که رهایت می کنم کتابی است درباره‌ی ادامه دادن در زمانی که نمی‌خواهید ادامه دهید. کتابی درباره‌ی رو به رو شدن با آینده‌ای که آمادگی‌اش را ندارید. کتابی درباره‌ی پذیرش دستی که سر میز بازی برایمان رقم خورده و همیشه آن دستی نیست که می‌خواستیم، ولی باید به بازی ادامه دهیم.

کتاب آمیزه‌ای است از نوشته‌های شوخی و جدی؛ چون حقیقتی که درباره‌ی رها کردن باید بدانیم شکل‌های مختلف دارد. شکل‌هایی که کش و قوس می‌آیند و عقب نشینی می‌کنند، در لحظاتی که احساس می‌کنید دنیا به رویتان گشوده شده و لحظاتی که احساس می‌کنید همه‌ی درها به رویتان بسته شده است. اگر می‌خواهید به دردها و رنج‌هایتان غلبه کنید و زندگی را با امید و انگیزه بیشتری ادامه دهید، خواندن کتاب این منم که رهایت می کنم را به هیچ وجه از دست ندهید.

هدف نویسنده از نگارش این کتاب

موضوع این كتاب فرایندی است كه معمولا به طور طبیعی برای‌مان رخ نمی‌دهد. در دنیایی كه به ما می‌آموزد به هر قیمتی به آنچه دوست داریم چنگ بزنیم و رهایش نكنیم، تغییر نوعی هنر است- هنری كه بارها و بارها آن را از نو می‌آموزیم. هایدی پریب در این مجموعه نوشته‌ها ی صادقانه و غم‌انگیز به واقعیت تلخ رها كردن دلبستگی‌ها- كه اغلب بدون آمادگی ما رخ می‌دهد- روش كنار آمدن با حالات احساسی و روانی بعد از آن پرداخته است.

کتاب این منم که رهایت می کنم كتابی فوق‌العاده برای كسانی است كه در زندگی به جایی رسیده‌اند كه باید فرد مورد علاقه‌شان را رها كنند ولی احساس‌شان اجازه این كار را به آنها نمی‌دهد. این كتاب چشمان شما را به روی واقعیت باز می‌كنند.

بخشی از متن کتاب

گذشتن از خیانت سخت است چون وقتی رابطه‌ای به پایان می‌رسد دو نفر هست که باید برایشان سوگواری کنی. یکی آن بیشعوری که به تو خیانت کرده و با تمام آن نقطه ضعف‌ها و بی‌وفایی ها بر تو پیروز شده است. همان کسی که تو را خشمگین کرده، همان کسی که به راحتی می‌توانی از او ببری و همان کسی که وقتی با دوستانت بیرون می‌روی می‌توانی به راحتی او را به باد ناسزا بگیری. همان کسی که از ترک کردن او خوشحالی چون می‌دانی که دیگر به چنین کسی در زندگی‌ات نیاز نداری.

نفر دوم آن کسی است که با برداشت‌های خودت از او ساخته بودی. رابطه‌ای که فکر می‌کردی داری، اعتمادی که به دقت ساختی و نمی‌دانستی که پایه و بنیاد آن را شن‌های روان تشکیل داده‌اند. وقتی ساعت چهار صبح مست و خراب و تنها به خانه برمی‌گردی، کسی که دلت می‌خواهد به او زنگ بزنی و بگویی که او را بخشیده‌ای، همان کسی نیست که به تو خیانت کرده است؛ همان کسی است که از او برای خودت ساخته بودی.

کسی که زندگی‌ات را با او ساختی. کسی که به او اعتماد کردی. کسی که فکر می‌کردی همیشه در کنارت خواهد بود تا اینکه متوجه شدی دیگر نیست. از کسی که به آن تبدیل شده بیزاری و عاشق کسی هستی که بود. همه چیز را آن طور که بود دوست داری. خاطره روزهایی را که در کنارش شاد و بیخیال بودی را دوست داری آن قدر که فکر آن هم قلبت را متلاشی می سازد. گذشتن از خیانتکار سخت است چون هرگز از این ماجرا احساس رهایی نمی‌کنی.

نمی‌توانی خودت را نسبت به دلیل خیانت او متقاعد کنی ـ و توصیه می‌کنم که اصلاً این کار را نکنی. ذهنت بهانه تراشی می‌کند که همه اینها تقصیر خودت بوده است. تو برای او جاذبه جنسی نداشتی، آن قدر که باید برایش سرگرم کننده نبودی یا اغواگرانه رفتار نکردی. به او توجه کافی نکردی وقت کافی برایش صرف نکردی. (ص38 این منم که رهایت می کنم)

با دیدن هر مطلبی در مجله‌ها با این عنوان که «چطور عاشقتان را به خود جذب کنید!» یا «چطور میدان را برای کسانی که از ما بهترند خالی نکنیم» دوباره به خودمان شک میکنیم که خیانت او تقصیر ما بوده است؛ نه او. عقلت به تو می‌گوید این درست نیست ولی احساس میکنی درست است. هرچه بیشتر دنبال علت می‌گردی حقیقت بیشتر از تو می‌گریزد. لغزشی ساده در قضاوت، توجیه کافی برای جهنمی که در آن گرفتار شده ای به نظر نمی‌رسد…

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

کتاب این منم که رهایت می کنم کتابی است برای تمام آنهایی که از همه چیز خسته شده‌اند. کتابی که به ما می‌آموزد چگونه می‌توانیم با تمام دردها و رنج‌ها خداحافظی کنیم. کتابی که به ما نحوه مواجهه با تغییرات را می‌آموزد. تمام زندگی ما سرشار از تغییرات و اتفاق‌ها و رخدادهایی است که گاهی پیشبینی نشده هستند و رخ دادنشان سبب می‌شود تا احساس کنیم آمادگی رویارویی با آن را نداریم.

اما این اثر قرار است به ما کمک کند تا درک کنیم که زندگی به چه صورت پیش می‌رود و چه راهی برای مواجه شدن با این تغییرات وجود دارد. هایدی پریب در کتابش آمیزه‌ای از شوخی و جدی وارد کرده است تا اثرش، ترکیبی باشد که زندگی را به صورت تمام نما نشان دهد. زندگی که پر از ضربه‌های روحی و دردهای عاشقانه است.

کتاب این منم که رهایت می کنم متنی ساده و روان دارد که بعد از خواندنش، احساس خوبی در شما به وجود می‌آید. احساسی که خودش را به شکل یک لبخند بزرگ نشان می‌دهد.

نقد کتاب این منم که رهایت می کنم

کتاب این منم که رهایت می کنم به موضوعات خودشناسی، رشد شخصی و یافتن راهکار می‌پردازد. هایدی پریب از طریق تمرین‌های درون‌نگر و تأملات تفکر برانگیز، به افراد کمک می‌کند تا در مورد خواسته‌ها و ارزش‌های خود شفافیت پیدا کنند و در عین حال به آنها قدرت می‌دهد تا وابستگی‌هایی را که دیگر به آنها خدمت نمی‌کنند، رها کنند.

کتاب حاضر به ما نشان می‌دهد که روزهای زندگی به یک شکل سپری نمی‌شوند و تغییر، فرآیندی طبیعی در جهان و زندگی ماست و ما باید قدرت پذیرش این واقعیت را یاد بگیریم. بسیاری از اتفاقات زندگی از کنترل ما خارج است و تنها کاری که می‌توانیم بکنیم پذیرش واقعیت است. گاهی تغییر جهان در رها کردن است و ما باید آن را بپذیریم.

به طور کلی، کتاب این منم که رهایت می کنم به‌عنوان یک کتاب راهنما برای کسانی است که پس از دلشکستگی یا انتقال‌های دشوار در زندگی به دنبال «پشت سر گذاشتن» هستند. نویسنده در سراسر کتاب، فرآیند رهایی از گذشته و گشودن فرصت های جدید برای خوشبختی و رضایت شخصی، پشتیبانی و راهنمایی ارائه می‌دهد.

در وصف ارزش این کتاب باید سکوت کرد! برای کسی که چندین سال درگیر جدایی بوده اطلاعات بسیار آموزنده، مفید و کاربردی ارائه می‌دهد. نویسنده خیلی صریح صفر تا صد عمق یک رابطه را به مخاطب نشان می‌دهد و راهکار می‌دهد تا از شرایط بحرانی و طوفان بعد از وابستگی گذر کنید.

مطالعه کتاب این منم که رهایت می کنم را به تمام کسانی پیشنهاد می‌کنیم که دوست دارند با غم و رنج‌ها و اندوه‌هایشان خداحافظی کنند.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 485 بار

Heidi%20Priebe%20 %D9%87%D8%A7%DB%8C%D8%AF%DB%8C%20%D9%BE%D8%B1%DB%8C%D8%A8

عنوان کتاب: این منم که رهایت می کنم

اگر از همه چیز خسته شده ای این کتاب را بخوان

نویسنده: هایدی پریب

مترجم: مریم تقدیسی

تعداد صفحات کتاب: 77 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 6.16 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

دکمه دانلود قابل مشاهده برای کاربران ویژه

نوشته‌های مشابه

در تمام داستان‌ های کتاب، ترس عنصری مهم است که اتحاد درونی مجموعه را حفظ کرده. وحشت از مورد قبول واقع نشدن، پس زده شدن، ترس از مناسبات زندگی بزرگسالان، اضطراب از تهدید قدرت‌ها و ترس از کهولت...
بروزرسانی: 1 سال قبل
تعداد بازدید: 157
دختر جوان مجبور شد به دریچه تکیه بدهد و سر را خم کند و کتاب را در ارتفاع نور فانوس که به دست راست داشت، قرار دهد تا کرنلیوس بتواند آن را بخواند. زندانی برای اینکه رزا راحت باشد چراغ...
بروزرسانی: 8 ماه قبل
تعداد بازدید: 279

2 پاسخ

  1. سلام و خیلی ممنون بابت سایت خوبتون
    من درخواست کتاب داشتم
    اگر امکان داره کتاب رویداد نگاری شهر گرسنه ( موتور های مرگبار) رو داخل کتاب ها قرار بدید که بتونیم استفاده کنیم
    کتاب مربوط به انتشارات پرتقال هست نوشته فلیپ ریو و ترجمه مهدی بنواری
    بازم ممنون

    1. سلام، سپاس
      پیشنهادتون بررسی میشه در صورت امکان به کتاب های ارزشمند شهر کتاب افزوده خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *