خنده در تاریکی
56.000 تومان قیمت اصلی 56.000 تومان بود.46.000 تومانقیمت فعلی 46.000 تومان است.
نویسنده: ولادیمیر ناباکوف
مترجم: مهدی سجودی مقدم
تعداد صفحات کتاب: 215 صفحه
حجم فایل: متغیر
نوع فایل: متغیر
دانلود کتاب خنده در تاریکی pdf
کتاب خنده در تاریکی نمایانگر استعداد ولادیمیر ناباکوف در ایجاد داستانهای پرچالش و تأثیرگذار در دنیای ادبیات است.
رمان حاضر از جوانب مختلفی داستانی چالش برانگیز دارد. این اثر نه تنها تأثیرات عاطفی و روانی شخصیت اصلی را نشان میدهد بلکه به یک تحلیل تیز از هنر، جاذبه جسمانی، و تضادهای انسانی میپردازد.
یکی از جذابیتهای اصلی این کتاب، استفاده شاعرانه و زبان فرهنگ شناسانه ولادیمیر ناباکوف است. او با دقت به جزئیات، احساسات، و طبیعت روانی شخصیتهای خود میپردازد. همچنین، ترکیب طنز و تاریکی در داستان نشان دهنده استعداد نویسنده در ایجاد داستانهای پیچیده و ژانرهای مختلف است.
خلاصه کتاب
رمان پیش رو اولین بار در سال 1932 منتشر شد و به عنوان یکی از آثار مهم ناباکوف شناخته میشود. در زمان نوشتن کتاب خنده در تاریکی، ناباکوف هنوز در روسیه بوده و تأثیرات محیط و شرایط زمانی آن دوره را در آثار خود به نمایش میگذارد. داستان در مورد یک کارگردان تئاتر معروف به نام آلوبینوس است.
او تصمیم میگیرد از همسر و دختر خود دست بکشد تا با یک زن جوان به نام مارگو رابطه برقرار کند. او بر اساس جاذبههای جسمی به این زن مشتاق میشود و این موضوع او را به سمت تغییرات ناگهانی و خطرناک میکشاند. در ادامه داستان، روابط پیچیده، تاریکیهای انسانی، و گرفتاریهای اخلاقی به تدریج به زندگی آلوبینوس نفوذ میکنند.
ولادیمیر ناباکوف کلیت داستان را در همان بند اول فاش میکند، اما آنچه اهمیت دارد خط داستان نیست، زیرا این کتاب ترکیب شگفت انگیزی از میل و فریبکاری و نیرنگ است. راوی این کتاب دانای کل است و در آن خبری از پرشهای زمانی و ارجاعات دشوار نیست، اما کتاب خنده در تاریکی خواننده را درگیر قضاوتهای پیچیده میکند و او را به تفکر وامیدارد.
در روایت داستان، نویسنده سعی نکرده است که قضاوتهای شخصی خود را به طور مکرر وارد داستان کند. قصه بیان میشود و خواننده که با قصه همراه شده است در مقام قاضی قرار میگیرد. البته در قسمتهایی از کتاب نویسنده برای شخصیت پردازی بهتر، نظر شخصی خود را به عنوان راوی کتاب بیان میکند.
به عنوان مثال، زمانیکه آلوبینوس مدام توسط مارگو تحقیر میشود و در قسمتی از داستان مارگو او را دروغگو و ابله خطاب میکند، راوی وارد داستان میشود و نظرش را اینگونه بیان میکند: «صاف و ساده کل شخصیت او را در چند کلمه خلاصه کرد.» علاوه بر این، ناباکوف تراژدی درونی را درونمایه اصلی رمان خنده در تاریکی قرار داده است و کشمکشها و فروپاشی ذهنی شخصیتها را مطرح میکند.
معرفی نویسنده
ولادیمیر ناباکوف، نویسنده روسی- آمریکایی، در 23 آوریل 1899 در شهر سنت پترزبورگ، روسیه، به دنیا آمد. او در خانوادهای ثروتمند به دنیا آمد. زبان اصلی او روسی بود. وی در دوران نخستین تحصیلات خود در روسیه به تحصیل در دانشگاه کمبریج پرداخت و در این دوران آثار ادبی خود را نوشت. پس از انقلاب اکتبر 1917 در روسیه، خانواده ناباکوف مهاجرت کرد و ولادیمیر ناباکوف به دانشگاه کمبریج در انگلستان رفت.
پس از اتمام تحصیلات در کمبریج، ناباکوف به آلمان مهاجرت کرد و به تدریس زبان و ادبیات روسی در دانشگاههای مختلف اروپا پرداخت. در دهه 1940، ناباکوف به آمریکا مهاجرت کرد و زندگی خود را به عنوان یک نویسنده شروع کرد. نویسنده کتاب خنده در تاریکی در 2 ژوئیه 1977 در مونتره، سوئیس، درگذشت. زندگی و آثار او همچنان به عنوان یکی از پرافتخارترین و تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم محسوب میشود.
بخشی از متن کتاب
در کتاب خنده در تاریکی میخوانیم: …از پشت لژها که راهشان را باز میکردند مارگوت ناگهان یکه خورد و اخم کرد. مردی چاق با عینک دسته شاخی با نفرت خیره شده بود به او. کنارش دختر کوچکی نشسته بود که داشت مسابقه را با دوربین دوچشمی بزرگی دنبال میکرد. مارگوت با تندی به همراهش گفت: «اون طرفو نیگا کن، اون یارو شیکم گنده رو با بچه میبینی؟ برادرزن و دخترشن. حالا میفهمم کرمِ من واسه چی خزید و رفت، حیف که زودتر ندیدمشون.»
«اون یه بار خیلی بهم بی ادبی کرد. بدم نمیاومد کسی یه گوشمالی خوبی بهش میداد.» رکس همین طور که کنار مارگوت از پلههای پهن کمشیب پایین میرفت، گفت: «با این همه بازم میتونی از خبر ازدواج حرف بزنی. هیچ وقت باهات ازدواج نمیکنه. حالا ببین چی میگم عزیزم؛ یه پیشنهاد تازه برات دارم. و فکر کنم این دیگه ختم کلام باشه.» مارگوت با ظن و تردید پرسید: «چیه؟» «یه راست می برمت خونه، اما تو باید پول تاکسی رو بدی، عزیزم.»
مارگوت که رد شد، پاول همچنان خیره نگاهش کرد و لایه های چربی بالای یقهاش به رنگ لبو درآمد. برخلاف طبع ملایمش بدش نمیآمد همان کاری را با مارگوت بکند که مارگوت میلش بود با او بکند. مانده بود که همراهش چه کسی میتوانست باشد و اینکه آلبینوس کجا بود؛ یقین داشت که باید جایی همان نزدیکیها باشد و این فکر که نکند بچه ناگهان او را ببیند، غیر قابل تحمل بود. (ص103 کتاب خنده در تاریکی)
سوت پایان را که زدند، خیالش راحت شد که می توانست با ایرما از آنجا خلاص شود. رسیدند خانه. ایرما خسته به نظر میرسید و در پاسخ سؤالات مادرش در مورد مسابقه فقط سر تکان داد، در حالی که همان لبخند نیم بند اسرارآمیز را که جذابترین ویژگی او بود، بر لب داشت. پاول گفت: «طرز حرکات سریعشون روی یخ حیرت آوره.» الیزابت متفکرانه نگاهش کرد و بعد برگشت طرف دخترش. گفت: «وقته خوابه، وقته خوابه.»
ایرما خواب آلود التماس کرد: «اوه، نه.» «خدایا، تقریباً نصفه شبه، تو هیچ وقت تا این وقت بیدار نمی موندی.» ایرما که خوب و مرتب رفت توی رختخوابش، الیزابت گفت: «بهم بگو پاول یه احساسی بهم میگه که چیزی اتفاق افتاده، بیرون که بودید خیلی بیقرار بودم. پاول، بهم بگو!» پاول که صورتش داشت خیلی سرخ میشد گفت: «اما چیزی برا گفتن ندارم.» «کسی رو ندیدید؟» الیزابت دل به دریا زد. (ص104 کتاب خنده در تاریکی)
«واقعاً ندیدید؟» پاول که از حس تله پاتیای که بعد از جدا شدن الیزابت از شوهرش در او به وجود آمده بود، احساس نگرانی میکرد، زیر لب گفت: «چی باعث شد چنین ایدهای بیاد تو ذهنت؟» در حالی که سرش را به آرامی پایین میآورد زمزمه کرد: «همیشه ازش وحشت دارم.» صبح روز بعد الیزابت با آمدن پرستار که با درجهای وارد اتاق شد، از خواب بیدار شد. با عجله گفت: «ایرما مریضه، خانوم. تبش رسیده به سی وهشت درجه.»
الیزابت تکرار کرد: «سی و هشت درجه» و ناگهان فکر کرد: «همینه که دیروز این قدر دلشوره داشتم.» از تخت پایین پرید و با عجله به اتاق بچه رفت. ایرما به پشت خوابیده بود و با چشمهای براق زل زده بود به سقف. درحالی که به سقف که پرتوهای چراغ کنار تخت روی آن یک جور طرحهایی را درست کرده بود اشاره میکرد، گفت: «یه ماهیگیر و یه قایق.» صبح خیلی زود بود و برف میبارید. الیزابت که هنوز داشت با پیراهن خوابش کلنجار میرفت…
نقاط قوت رمان خنده در تاریکی
- ولادیمیر ناباکوف به یکی از مهارتهای برجستهٔ خود، یعنی استفاده از زبان غنی و توصیفات دقیق، در این رمان نیز پایبند است. او با استفاده از کلمات دقیق و ترکیبهای زیبا، دنیای خیالی و تاریک داستان را برای خواننده زنده میکند.
- ناباکوف در کتاب خنده در تاریکی به تأثیرات عمیق روانی شخصیتهای خود پرداخته و مخاطب را با روانشناسی پیچیده و تاریک شخصیتهای اصلی آشنا میکند.
- داستان دارای پیچیدگیهای زیادی است که خواننده را به چالش میکشد. تناقضات درونی شخصیتها، مسائل اخلاقی، و تحولات غیرمنتظره از جمله عناصری هستند که رمان خنده در تاریکی را به یک تجربهٔ خواندن فراتر از یک داستان عاشقانه معمولی میبرد.
- ناباکوف با تلخی طبیعی داستان، به ترکیبی از طنز سبک و سخت و تحلیل هوشمندانهٔ مسائل جدی پرداخته است. این ترکیب تا حد زیادی از خواننده خواستهای را دارد و نشان از استعداد نویسنده در ترکیب ژانرهای مختلف دارد.
چرا باید این رمان را بخوانیم؟
کتاب خنده در تاریکی از زاویهی دید سوم شخص روایت شده است. شروع کتاب، طوفانی و شوکه کننده آغاز میشود و ناباکوف مخاطب را غافلگیر میکند: «روزی روزگاری در شهر برلین آلمان مردی زندگی میکرد به نام آلبینوس. او متمول و محترم و خوشبخت بود؛ یک روز همسرش را به خاطر دختری جوان ترک کرد؛ عشق ورزید؛ مورد بیمهری قرار گرفت؛ و زندگیاش در بدبختی و فلاکت به پایان رسید.
این کل داستان است و اگر در نقل آن لذت و منفعت مادی نبود همینجا رهایش میکردیم؛ گرچه چکیدهی زندگی انسان را میتوان بر سنگ قبری پوشیده از خزه جا داد، نقل جزئیات همواره لطفی دیگر دارد.» به همین سادگی، در سه خط ابتدایی کتاب کل داستان آشکار میشود.
اما ناباکوف به زیبایی علت این قضیه را روشن میکند، از آنجاییکه رمان درونمایههای تحلیلی و فلسفی دارد، لذا دانستن کل داستان شاید خیلی هم نکتهی مهمی نباشد. آنچه مهم است، توصیف موقعیتها و تصمیمهای شخصیتها در لحظات مهم داستان است و ناباکوف این موقعیتها را به خوبی در طول داستان شرح داده است.
نقد کتاب خنده در تاریکی pdf
ناباکوف در این کتاب، با استفاده از زبان فرهنگ شناسانه و سبک خود، به تجسم دنیای داستانی خود میپردازد. کتاب خنده در تاریکی نه تنها یک داستان عاشقانه است، بلکه به عنوان یک آثار ادبی تازه و چالشی در آن زمان شناخته میشود.
این اثر، مثل رمانهای مدرن، خط روایی پیچیده با ارجاعات فراوان ندارد و همچنین، از تکنیکهای روایت داستان مانند جریان سیال ذهن و یا پرشهای مکرر زمانی برای پیچیدهتر شدن قصه استفاده نمیکند. داستان کتاب، خطی و کاملا رئالیستی است ولی موضوعات مطرح شده در کتاب سبب شدهاند تا رمان از اثری ساده به داستانی پر پیچ و خم تبدیل شود.
نکتهی جالب دیگر کتاب خنده در تاریکی پرشهای زمانی آن است. ناباکوف با هوشمندی و زیرکی، متناسب با ساختار روایت، زمان رخداد قصه را تغییر میدهد. تغییر زمانی هم بهسادگی در داستان بیان میشود، مثلا در ابتدای پاراگراف با واژه «روز بعد» و یا در پرانتزی با ذکر «سه هفته قبل» خواننده متوجه تغییر در بازهی زمانی داستان میشود.
به طور خلاصه، کتاب خنده در تاریکی سرگذشتی جالب و عبرت آمیز از چشمانی است که ظاهرا میبیند ولی در واقع نمیبیند!
آنچه خواندید...
محصولات مرتبط
68.000 تومان قیمت اصلی 68.000 تومان بود.38.000 تومانقیمت فعلی 38.000 تومان است.
52.000 تومان قیمت اصلی 52.000 تومان بود.35.000 تومانقیمت فعلی 35.000 تومان است.
23.000 تومان قیمت اصلی 23.000 تومان بود.18.000 تومانقیمت فعلی 18.000 تومان است.
28.000 تومان قیمت اصلی 28.000 تومان بود.25.000 تومانقیمت فعلی 25.000 تومان است.
53.000 تومان قیمت اصلی 53.000 تومان بود.38.000 تومانقیمت فعلی 38.000 تومان است.
سایر کتابهای پیشنهادی...
27.000 تومان قیمت اصلی 27.000 تومان بود.23.000 تومانقیمت فعلی 23.000 تومان است.
52.000 تومان قیمت اصلی 52.000 تومان بود.36.000 تومانقیمت فعلی 36.000 تومان است.
38.000 تومان قیمت اصلی 38.000 تومان بود.34.000 تومانقیمت فعلی 34.000 تومان است.
57.000 تومان قیمت اصلی 57.000 تومان بود.50.000 تومانقیمت فعلی 50.000 تومان است.
16.000 تومان قیمت اصلی 16.000 تومان بود.13.000 تومانقیمت فعلی 13.000 تومان است.
37.000 تومان قیمت اصلی 37.000 تومان بود.28.000 تومانقیمت فعلی 28.000 تومان است.
32.000 تومان قیمت اصلی 32.000 تومان بود.24.000 تومانقیمت فعلی 24.000 تومان است.
38.000 تومان قیمت اصلی 38.000 تومان بود.35.000 تومانقیمت فعلی 35.000 تومان است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.