النور و پارک

دانلود کتاب النور و پارک pdf

کتاب النور و پارک به‌دلیل به تصویر کشیدن واقعی احساسات و تجربیات نوجوانان مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است.

این کتاب به موضوعاتی می پردازد که با خوانندگان در تمام سنین طنین انداز می شود: عشق در اشکال مختلف آن (عشق عاشقانه و همچنین خانوادگی)، پیوندهای دوستی که فراتر از تفاوت ها است، و شجاعت لازم برای صادق بودن به خود در میان ناملایمات.

کتاب النور و پارک رمانی است برای بزرگسالان که توسط رینبو راول نوشته شده است. این اثر، داستان دو نوجوان را روایت می‌کند که در پس‌زمینه دهه 1980 اوماها، نبراسکا، رابطه‌ای نامحتمل برقرار می‌کنند و عاشق می‌شوند…

خلاصه کتاب

وقتی النور یک روز سوار اتوبوس مدرسه می شود و به دنبال صندلی خالی می گردد، در نهایت کنار پارک می نشیند. در ابتدا تمایلی به تایید حضور یکدیگر نداشتند، در نهایت بر سر علایق مشترک‌شان در موسیقی (به ویژه میکس تیپ) و کتاب های مصور پیوند می‌خورند. همانطور که دوستی آنها عمیق‌تر می شود، النور و پارک در میان مبارزات مربوطه خود آرامش را در شرکت یکدیگر پیدا می کنند.

آن‌ها از دنیای بیرون در محدوده اتاق خوابِ پارک آسایش پیدا می‌کنند و ساعت‌ها به موسیقی گوش می‌دهند و کتاب‌های کمیک رد و بدل می‌کنند. با این حال، هر دو شخصیت کتاب النور و پارک با موانعی روبرو هستند که رابطه آنها را تهدید می کند. النور به دلیل ظاهر نامتعارف خود در خانه با سوء استفاده از ناپدری خود در حالی که با ناامنی های تصویر بدن روبرو می شود، مواجه می شود.

در همین حال، پارک با احساس بی کفایتی خود دست و پنجه نرم می‌کند که مسائل مربوط به هویت نژادی را بررسی می‌کند. این رمان مضامینی مانند عشق اول، پویایی خانواده (اعم از مثبت و منفی)، فشارهای اجتماعی که نوجوانان در دوران نوجوانی با آن مواجه می‌شوند (از جمله قلدری)، پذیرش خود علی‌رغم انتظارات یا قضاوت‌های اجتماعی بر اساس ظاهر یا پیش‌زمینه را بررسی می‌کند.

در پایان جذاب و در عین حال تلخ و شیرین کتاب النور و پارک نویسنده نشان می‌دهد که چگونه حتی ارتباطات زودگذر نیز می‌توانند تأثیرات ماندگاری بر زندگی ما بگذارند و در عین حال اذعان می‌کنند که گاهی اوقات شرایط مانع از داشتن پایان خوش سنتی روابط می‌شود.

بخشی از متن رمان

شب اول، وقتی خانم هیکمن کاناپه را برای النور آماده می‌کرد، گفت: «مثل بعضی از مهمونی‌ها، که همه شب می‌مونن!» خانم هیکمن- تامی- مادر النور را از دبیرستان می‌شناخت. عکس عروسی خانم و آقای هیکمن روی تلویزیون بود. مادر النور ساقدوش عروس بود. لباس سبز تیره به تن داشت و یک گل سفید به سرش زده بود. در ابتدا، تقریباً هر روز مادر النور بعد از مدرسه به خانۀ هیکمن تلفن می‌زد. بعد از چند ماه، دیگر تلفن نزد.

معلوم شد که ریچی قبض تلفن را پرداخت نکرده و تلفن را قطع کرده بودند، ولی النور تا مدتی این را نمی‌دانست. آقای هیکمن دائم به زنش می‌گفت: «ما باید با ادارۀ مربوط به مسائل خانوادگی تماس بگیریم.» فکر می‌کردند النور حرف‌های آنها را نمی‌شنود، ولی اتاق­خواب‌شان درست بالای اتاق ­نشیمن بود. – نمی‌شه این‌جوری ادامه پیدا کنه، تامی. ـ اندی، تقصیر اون دختر نیست. – زحمتی برامون نداره. ـ نمی‌گم که تقصیر اونه. فقط می‌گم ما تعهدی بهش نداریم.

ـ بچۀ ما نیست. النور سعی کرد کمتر زحمت بدهد. مواظب بود وقتی توی اتاقی بود هیچ اثری از خودش باقی نگذارد تا نشان بدهد که آنجا بوده. هیچ‌وقت تلویزیون روشن نمی‌کرد و از تلفن استفاده نمی‌کرد. هیچ‌وقت سر میز غذا خواهش نمی‌کرد که باز هم برایش غذا بکشند. هیچ‌وقت از تامی و آقای هیکمن چیزی نمی‌خواست… آنها هم بچۀ نوجوان نداشتند و اصلاً فکر نمی‌کردند که او به چیزی نیاز داشته باشد.

خوشحال بود که روز تولدش را نمی‌دانستند. بن گفت: «فکر کردیم که رفته­ای.» و یک ماشین را روی گردوخاک کشید. سعی می‌کرد گریه نکند. النور گفت: «به من اعتماد نداشتی!» و پا زد تا تاب بخورد. دوباره دنبال میزی گشت. دید نشسته و پسرها را که بسکتبال بازی می‌کردند، تماشا می‌کند. النور بیشتر آنها را از توی اتوبوس می‌شناخت. پسر آسیایی احمق هم آنجا بود؛ بلندتر از ارتفاعی که النور فکر می‌کرد بتواند، می‌پرید.

شلوار سیاهی تا بالای زانو و تی‌شرتی پوشیده بود که رویش نوشته شده بود: دیوانگی. النور به بن گفت: «من می‌رم.» از تاب آمد پایین و سرش را خم کرد. «از خونه نمی‌رم یا هرچی. ناراحت نشو.» رفت توی خانه و سریع از آشپزخانه رد شد، قبل از اینکه مادرش بتواند چیزی بگوید. ریچی توی اتاق­ نشیمن بود. النور از میان او و تلویزیون رد شد، چشم‌هایش را به جلو دوخته بود. آرزو می‌کرد که یک چیزی دورش پیچیده بود. (ص 144 کتاب النور و پارک)

نقد کتاب النور و پارک pdf

در کتاب النور و پارک «النور داگلاس» دختری مو قرمز با زندگی دشوار خانگی است که در مدرسه جدید خود احساس می‌کند که یک غریبه است. وقتی او با «پارک شریدن» پسر نیمه کره‌ای، ملاقات می‌کند، آنها شروع به پیوند بر سر علاقه مشترکشان به موسیقی و کتاب‌های کمیک می‌کنند.

همانطور که دوستی آنها به چیزی عمیق تر تبدیل می شود، النور و پارک در حالی که با فشارهای اجتماعی و چالش های شخصی برخورد می کنند، پیچیدگی های عشق اول را دنبال می کنند.

کتاب النور و پارک مضامینی مانند پویایی خانواده، قلدری، بحران هویت، پذیرش خود، و قدرت ارتباطات واقعی را بررسی می‌کند.