حسین پسر غلامحسین

قیمت اصلی 26.000 تومان بود.قیمت فعلی 20.000 تومان است.

زندگینامه و خاطرات شهید محمدحسین یوسف الهی

نویسنده: مهری پورمنعمی

مترجم: ندارد

تعداد صفحات کتاب: 360 صفحه

حجم فایل: 24.27 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

دانلود کتاب حسین پسر غلامحسین pdf

کتاب حسین پسر غلامحسین pdf، ضمن معرفی شهید محمدحسین یوسف الهی به رابطه سردار حاج قاسم سلیمانی با وی می‌پردازد.

در نگارش این اثر از مصاحبه‌ها، دست‌ نوشته ها، نوارها، فیلم ها و کتاب نخل سوخته نوشته‌ی مهدی فراهانی استفاده شده. با عنایت به تأکید خانواده محترم‌ شهید، فصل یک و سه کتاب با بیانی ساده و روان از زبان مادرشهید به رشته تحریر در آمده.

فصول دو و چهار خاطراتی است که همرزمان، دوستان و خانواده‌ شهید بیان نموده‌اند. فصل پنجم به عکس ها، یاداشت ها و مستندات اختصاص یافته است.

کتاب حسین پسر غلامحسین pdf از زمانی مهم شد که سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی، در یکی از سخنرانی هایشان از شهید یوسف اللهی خاطره‌ای را بیان کردند. این کتاب به‌ دلیل استقبال گسترده بارها تجدید چاپ شد. اکنون که نزدیک به دو دهه از نگارش کتاب می‌گذرد، تصمیم بر آن شد که بار دیگر به بازخوانی زندگی عزتمندانۀ آن عارف شهید پرداخته شود.

بهمن ماه، سالروز شهادت «حسین‌آقا یوسف‌الهی» همان عارف لشکر ۴۱ ثارالله کرمان است که سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی فرمانده لشکر وصیت کرد، او را در کنار این شهید به خاک بسپارند. حاج‌قاسم در خصوص کتاب پیش رو می‌گوید: حسودیم می‌شود این کتاب را کسی دیگر بخواند و حسین را بیشتر از من دوست داشته باشد.

نقد کتاب حسین پسر غلامحسین pdf

محتوای کتاب حسین پسر غلامحسین pdf از منابع ارزشمندی جمع‌ آوری و تدوین شده است؛ مانند: روزنامه حدیث کرمان به تاریخ 19 اسفند 64 و 12 آبان 66، ویژه‌نامۀ فتح شمارۀ 115 و نیز از وصیتنامۀ خود شهید حسین یوسف اللهی، روزنامۀ اطلاعات پانزدهم تا بیست و یکم تیرماه سال هفتاد و هشت و روزنگاشت‌ های خود شهید در کنار نامۀ او به یکی از دوستانش و چند منبع دیگر.

حتماً نام شهید یوسف اللهی را در فیلم‌ها و صوت‌های سردار شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی از زبان خود شهید سلیمانی شنیده‌اند که حاکی از ارادت و عشق ایشان به شهید یوسف اللهی بوده است. شهید محمد حسین یوسف الهی زادۀ کرمان بود و در سال 1340 چشم به دنیا گشود. او در ابتدای جنگ تحمیلی در واحد اطلاعات و عملیات لشکر 41 ثارالله خدمت کرد و بعدها به سمت جانشینی فرمانده این واحد منسوب شد.

محمدحسین در بین خانواده، دوستان و همرزمان و همسنگرانش به آقاحسین شهرت داشت؛ اما تکیه‌ کلام خودش پسر غلامحسین بود. به رسم پایداری خاطرات جنگ و دوران حماسه، نام این کتاب، حسین پسر غلامحسین انتخاب شد. شهید یوسف اللهی در طول جنگ 5 بار به‌شدت زخمی شد و درنهایت در عملیات والفجر 8 از شدت مصدومیت‌‌‌های ناشی از بمبهای شیمیایی در 27بهمن1364 در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران شهید شد.

در بخشی از کتاب میخوانیم:

در کتاب حسین پسر غلامحسین pdf می‌خوانیم: …سردار قاسم سلیمانی اگرچه خودش یکی از همان پدیده‌ها و یادگارهای کم‌نظیر دوران جنگ است، اما چند روز پیش وقتی رو به روی دوربین تلویزیون، خاطرات دفاع مقدسی‌اش را مرور می‌کرد، وقتی به نام «حسین آقا» رسید، رگه‌هایی از اندوه، حسرت و حتی حیرت روزهای جنگ و جنگیدن در کنار یک رزمنده عارف و عاشق را می‌شد در چهره و کلامش دید.

یادمان باشد که خاطره‌گوی آن برنامه تلویزیونی، خودش کسی است که از دهه ۶۰ تا به امروز، گاه در جبهه‌های جنوب، گاه در سوریه یا عراق و گاه در لبنان، صحنه‌ها و نبردهای حیرت‌آوری را رقم زده و شاهد بوده است. با این همه وقتی به نام «محمدحسین یوسف‌اللهی» می‌رسد انگار یک‌جورهایی حسابش را از دیگر رزمندگان دفاع مقدس جدا می‌کند.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

حسین، پسر غلامحسین حتی وقتی به جانشینی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله هم رسید، هنوز همان جوان ساده و عارف سال‌های پیش بود که خدا می‌داند با نماز شب‌ هایش، با نهج البلاغه‌ خوانی‌هایش یا جوری دیگر، راه ۵۰ یا ۶۰ ساله را به‌سرعت طی کرده بود و در جوانی پرده از پیش چشمش کنار رفته بود.

دیگران نمی‌توانستند اما او می‌توانست پیش از عملیاتی دشوار که با حساب و کتاب نظامی، پیروزی در آن ممکن به نظر نمی‌رسید به سردار سلیمانی بگوید: نگران نباش… بر عکس تصور شما ما در این عملیات پیروز می‌شویم! و روزی که همه با لبخند پیروزی سراغش می‌آمدند تا راز پیشگویی‌اش را کشف کنند، حسین لب می‌دوخت و فقط لبخند می‌زد.

«محمدحسین» پیش از آنکه بهمن ماه ۱۳۶۴ به دلیل مصدومیت ناشی از بمب‌های شیمیایی در بیمارستانی در تهران به شهادت برسد، در مجروحیت‌های قبلی وقتی برادر یا مادرش سرآسیمه در راهروهای بیمارستان دنبال اتاق پسرش می‌گشتند، چشم بسته و در خواب از حضور آن‌ها خبردار شده و پرستاران را فرستاده بود تا آنها را به اتاقش بیاورند! در برابر اصرارهای مادر که: تو چطور از آمدن ما به بیمارستان خبردار شدی با خنده گفته بود: هیچی مادرم… من فقط چشم‌هایم را می‌بندم و مثل آدم می‌خوابم!

بعد از شهادت سردار سلیمانی که این سخنرانی پخش شد، جست‌ و جوها و خرید کتاب حسین پسر غلامحسین pdf هم اوج پیدا کرد.

آنچه خواندید...

کد محصول (SKU): 1389 دسته‌بندی: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “حسین پسر غلامحسین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *