پرسه زن

قیمت اصلی 63.000 تومان بود.قیمت فعلی 43.000 تومان است.

(با عناوین مرد ولگرد و بی‌کاره هم ترجمه شده)

نویسنده: یوسف آتیلگان

مترجم: عین‌له غریب

تعداد صفحات: 274 صفحه

حجم فایل: 2.31 مگابایت

دانلود کتاب پرسه زن pdf

اگر به ادبیات ترکیه علاقه‌مند هستید، کتاب پرسه زن اثر یوسف آتیلگان را به شدت توصیه می‌کنیم!

شخصیت اصلی داستان که اسمی ندارد (چون فکر می‌کند از میان تمامی چیزهایی که به انسان تعلق دارد، اسم بی‌ربط ترینِ آنهاست: اسمی که کسی به سلیقه‌ی خودش آن را رویمان می‌گذارد و باید تا آخر عمر یدک بکشیم.) و ما او را تحتِ عنوان آقای «ج» می‌شناسیم، روشنفکری‌ست تحصیل کرده و ثروتمند.

به هنرِ سینما، فیلم و معماری، و بناهای سیمانی شهرش هم علاقه‌مند است. اما مشخصا فردی تنها و طرد شده از جامعه است. او برای هر چیز قدغن شده‌ای راه حل مخصوصِ خودش را دارد و تن به عادات و خواسته‌های تکراری نمی‌دهد. گاهی چنان نمای سیمانی بنایی در نبش کوچه‌ای معمولی برایش مهم می‌شود که گویی از آن پس بنیان زندگی‌اش بر آن استوار خواهد شد!

خلاصه کتاب

کتاب پرسه زن قصهٔ مردی تنها است که در خیابان به جست‌و جوی خود و روزگارش و دیگران است. او شیفتهٔ سینما و سالن‌های نمایش فیلم است و از این راه با آدم هایی مواجه می‌شود که هرکدام تأثیری بر مسیرِ پریشانِ ذهن او دارند. این اثر، قصهٔ تنهاییِ کم هیاهو انسانی است که طرد شده است…

داستان مردی خسته و منزوی که مانند همهٔ روشنفکران محکوم است به زیستن در خفقان و پناهنده شده به دامن سینما. پرسه که در کلان‌ شهرهای مدرن معنایی تازه و ویژه دارد، یکی از عناصر زیست شهری انسان مدرن است.

کتاب پرسه زن روایتی مدرن، درونی، سرشار از چالش‌های روان شناختی بشر مدرن در یک جامعهٔ درحال‌ توسعه است که روشنفکرانش در گیرودار مواجهه با مردمان پیشامدرن به قلب مدرنیته پناه می‌برند، به جلوهٔ راستین آن: سالن‌های عزیز سینما، مردم خیره به پرده و فیلم هایی که دوستشان داریم.

با خواندن جمله های آغازین کتاب پرسه زن، متوجه می شویم که شخصیت محوری داستان گمشده‌ای دارد. چیزی یا کسی که قرار است برای یافتنش کوچه پس کوچه های استانبول را بالا و پایین کند و یا در خیابان‌ها ومیانِ جمعیتِ بی‌عار و بی‌توجه، غوطه‌ور شود؛ و ما به عنوانِ خواننده، درجریانِ همین پرسه‌زنی هاست که با خوانش شهری و تصویری متفاوت از عکس های کارت پستالی استانبول مواجه می‌شویم.

معرفی نویسنده

یوسف آتیلگان در بیست و هفتم ژوئن ۱۹۲۱ در شهر مانیسا به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در همان جا سپری کرد. در پانزده‌سالگی مانیسا را برای ادامه‌ی تحصیل ترک گفت و روانه‌ی بالی‌کِسیر شد. سال ۱۹۳۹ تحصیلات متوسطه را با درجه‌ی عالی به پایان رساند و به استانبول رفت تا در دانشگاه استانبول زبان و ادبیات ترک بخواند و پنج سال بعد، زیر نظر یکی از استادان مشهور زبان و ادبیات ترک، از رساله‌ی دانشگاهی خود با عنوان هنر، شخصیت و روان‌کاوی دفاع کرد.

نویسنده کتاب پرسه زن به محض فارغ التحصیلی از دانشگاه به استخدام ارتش درآمد تا در دانشگاه افسری شهر آک‌شهیر به تدریس ادبیات بپردازد، اما به یک سال نکشیده، هم به دلیل فعالیت‌های سیاسی دوران تحصیلش و هم به دلیل عضویت در حزب کمونیست ترکیه، از ارتش اخراج شد. سپس تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و به ده ماه زندان و سی سال محرومیت از هر نوع فعالیت در ادارات دولتی محکوم شد.

پس به زادگاه خود، مانیسا، برگشت و نزدیک به سه دهه در روستای حاجی‌رحمان‌لی به کشاورزی و دامداری پرداخت. در طول این دوران، دو رمان نوشت و نزدیک به بیست داستان‌کوتاه ــ که همگی با نام مستعار نِوزات چُوروم منتشر شد. این آثار جوایز ارزنده‌ای را برای او به ارمغان آورد: جایزه‌ی ویژه‌ی مجله‌ی ترجمان، جایزه‌ی یونس نادی، جایزه‌ی سعید فائق.

نویسنده کتاب پرسه زن پس از اتمام دوره‌ی سی‌ساله‌ی محکومیتش به استانبول بازگشت و مدتی برای روزنامه‌ی ملیت و نشر کاراجان مترجمی کرد. متونی از ازرا پاوند، کی‌یرکگور، کامینگز، باینس و دیگران را به ترکی برگرداند که اغلب به هنر اجتماعی ــ به عبارت دقیق‌تر، جامعه‌شناسی هنر ــ می‌پرداختند و توأمان ریشه در سوسیالیسم و روان‌کاوی تحلیلی داشتند.

سپس مدیریت نشر جان را بر عهده گرفت که بیش‌تر در حیطه‌ی کودکان فعالیت می‌کرد. خودش در این ایام برای کودکان داستان‌های کوتاه و شعر نوشت. آتیلگان در نهم اکتبر ۱۹۸۹، زمانی که هنوز آخرین رمان خود، جانستان، را به اتمام نرسانده بود، سکته‌ی قلبی کرد و چشم از جهان فروبست. به زعم اغلب منتقدان، دو رمان آتیلگان، پرسه زن و هتل آنایورت، از نمونه‌های نخستین و درعین‌حال موفق‌ترین رمان‌های ترک هستند که با رویکردی فلسفی ـ روان‌کاوانه به شخصیت‌پردازی در ادبیات پرداخته‌اند.

در هر دو رمان، طرح و پیرنگ داستان بر تبیین حالات روانی آشفته‌ی یک شخصیتِ محوری استوار است. روان‌رنجوری اصلی این شخصیت‌ها همانا مبتنی است بر ازخودبیگانگی فرهنگی‌ای که ناشی از تنهایی مفرط و ممتد است. تعریف آتیلگان از این روان‌رنجوری مشخصاً مارکسیستی است. اصولاً دغدغه‌ی بنیادین او در زندگی شخصی هم رابطه‌ی متقابل فرد و جامعه است؛ دغدغه‌ای که می‌توان در تک‌تک داستان‌های کوتاه‌ آتیلگان هم مشاهده کرد.

بخشی از متن

در کتاب پرسه زن می‌خوانیم: در نامه‌ات نوشته‌ای از این‌که قصبه به هیچ دریایی دید ندارد خوشحالم. چرا؟ نمی‌فهمم. یعنی این حرفت را اصلاً نپسندیدم. ولی قسمتی از نامه‌ات را خیلی خوب فهمیدم، و پسندیدم. آن‌جا که نوشته‌ای: در حیاطِ جایی که اهل قصبه به آن گازینو می‌گویند، فقط دو نوع درخت هست، چنار و نخل. یکی از نخل‌ها تابلوِ کوچکی دارد: پس از ساعت چهار مخصوصِ خانواده‌ها.

اولین‌بار که این تابلو را دیدم خنده‌ام گرفت و دلم برای مردم قصبه سوخت. سرشب اگر باران نبارد ــ که اغلب می‌بارد ــ به همراه زن‌دایی به گازینو می‌رویم، قسمت مخصوص خانواده‌ها. هر شب گروه کوچکی از پسرهای جوان قصبه پای اولین چنار جمع می‌شوند و بحث می‌کنند، بیش‌تر درباره‌ی فیلم‌ها. همیشه همه با هم موافق هستند و با یکی مخالف. من، تا جایی که صدای آن‌ها را می‌شنوم، با همان یکی موافقم.

در واقع او را می‌پسندم. خیلی طبیعی رفتار می‌کند ــ حتی می‌توان گفت حضور مرا اصلاً نادیده می‌گیرد. بقیه زیرچشمی مرا می‌پایند و اغلب به خاطر حضور من رفتارشان ــ و تا جایی که می‌شنوم گفتارشان ــ نمایشی است. از زن‌دایی پرسیدم. گفت پسر فلانی است، درس می‌خواند، یک ماه پیش مریض شده و برای درمان به قصبه برگشته، رو به بهبودی است و به‌زودی می‌رود. چرا حضور مرا نادیده می‌گیرد؟ چرا نگاهم نمی‌کند؟

«ب»ی عزیز، نگاه نمی‌کند که نمی‌کند. اصلاً اگر او نگاه کرد هم تو نگاه نکن. خودت می‌دانی که آخرش به جای خوشی ختم نمی‌شود. پس بهتر نیست که از اول…؟ لابد الآن می‌گویی بهتر نبود من خودم هم از اول به او نگاه نمی‌کردم که آخرش این‌طور ناخوش نشوم؟ راست می‌گویی. او را دوست دارم، اما از این بابت خوشحال نیستم! امروز بعد از سینما به خواست من از کوچه‌ی قدیمی‌مان گذشتیم، از مقابل خانه‌ی قدیمی‌مان. (ص124 کتاب پرسه زن)

دوست داشتم در برابر آن خانه دستم را بگیرد و در چشمان من زل بزند و بگوید می‌خواهی از همین فردا با هم توی همین خانه زندگی بکنیم؟ البته، می‌دانم که او اهل این کارها نیست. هفته‌ی پیش، تا من از توقعات اندک خود از این دنیا گفتم و خانه و خانواده‌ی آرمانی خودم را برای او توصیف کردم، مثل همیشه با طنز تلخش گفت چرا؟ برای این‌که مرده کم بیاره و در بره و بچه‌ها دیفتری بگیرن؟

تا از سر کوچه پیچیدیم پرید به آن خانه و اصلاً همه‌ی خانه‌ها و خانواده‌ها و… از دید او میان تمامی سکنه‌ی این شهر درندشت حتی یکی هم خوشبخت نیست. خیلی دل‌چرکین و ناامید و بدبین و… گفتم تو چرا ان‌قدر بدبینی؟ گفت تو چرا نیستی؟ دوروبرت رو نمی‌بینی؟ می‌بینم. می‌دانم که او راست می‌گوید. چرا؟ چون همین خانواده‌هایی که می‌شناسم… اما به نظر من ما، یعنی من و او، می‌توانیم خوشبخت شویم.

چرا اصلاً درکم نمی‌کند، درحالی‌که خیلی هم دوستم دارد! آیا میان دوست داشتن و درک کردن هیچ رابطه‌ای وجود ندارد؟ آن روز در شیرینی‌فروشی یک‌مرتبه دستم را می‌گیرد تا سرانگشتانم را ببوسد. می‌گویم دیوانه شده‌ای؟ می‌گوید دیوانه شده‌ام. می‌گوید یا خودت در خلوت می‌بوسانی یا خودم در جَلوَت می‌بوسم! همه‌چیزش یک طرف، ادبیاتش یک طرف: (ص125 کتاب پرسه زن)

خلوت و جَلوَت و می‌بوسانی و… طوری نگاه می‌کند که می‌ترسم. واقعاً به قول خودش در جَلوَت می‌بوسد! دستم را پیش می‌برم تا به بهانه‌ی پاک کردن لبش سرانگشتانم را به قول آقا ببوسانم! چنان خوشحال می‌شود که باید خودت ببینی. دوستم دارد، می‌دانم. فقط اگر مرا درک هم کند، اگر خواب‌و‌خیالش هم شبیه خواب‌و‌خیال من شود… چند روز پیش، فقط برای این‌که سر حرف را باز کنم، گفتم دوستم جاودان ازدواج کرد.

چرا باید کتاب پرسه زن را بخوانیم؟

در روند شکل گیریِ داستان کتاب پرسه زن متوجه می شویم که شخصیت محوری قصه در میانِ روزمرگی‌ها و روابطش با آدم‌ها دائما دچار تضاد شده است؛ او با جامعه و قوانینش هم راستا نیست و البته که تاوانش را نیز پرداخت می‌کُند.

آقای «ج» همواره بدونِ برنامه ریزی قبلی و ناخودآگاهانه، رفتاری خاص را در پیش گرفته و همچون شاخه‌ای برای رهایی از تنه‌ی اصلی درخت (جامعه و قالب های تعیین شده)، تلاشی مداوم را به آسودگیِ ناشی از بطالتِ مکرر روزهای تکراری ترجیح می‌دهد. به این ترتیب او هستی و وجود خود را آن گونه که هست به نمایش گذاشته و ما به عنوان خواننده و تماشاگر، فاصله‌ای میانِ آنچه هست (درون) و آنچه می‌نُماید (بیرون) را احساس نمی‌کنیم.

می‌توان گفت نویسنده کتاب پرسه زن از این طریق علاوه بر نقدِ چارچوب های تعیین شده در موضوعاتی همچون روابطِ عاشقانه، روابط خانوادگی، پدر سالاری و جایگاه زنان و… به بازتعریفِ نوعی از کنشگری انسان های روشنفکر در جامعه می پردازد. کسانی که منتظرِ اتفاقات خاصِ تاریخی، تغییر و چرخش حوادث نشده و تنها با استمرار در رفتارهای شخصی‌شان، جامعه و قوانینش را نقد می‌کنند.

و آنچه که به ارزشِ خواندنِ داستان می‌افزاید، این است که یوسف آتیلگان تمامیِ این مفاهیم را به سادگی و به دور از هرنوع پیچیدگی و استعاره‌ای، از طریقِ ذهنیات، گفت‌و گوها و رفتارهای شخصیت محبوبش بیان می‌کند.

نقد کتاب پرسه زن pdf

کتاب پرسه زن اولین رمان آتیلگان و یکی از سرآمدان و نمایندگان داستان مدرن در ترکیه و آغازگر شهرت ملی و جهانی این نویسنده‌ی نوگرا و مارکسیست ترک است. داستان مردی خسته، عاصی، جداافتاده از دوست و آشنا…

یوسف آتیلگان که به نظر می‌رسد دغدغه‌ی جایگاه انسان را در جامعه‌ی مدرن امروزی دارد، ماهرانه از فضاهای شهری، گذرگاه‌ها و کافه‌های لمیده بر جداره‌ی پیاده روهایش، همچون صحنه تئاتر، بهره برده تا خیال پردازی‌ها و واگویه های ذهنی شخصیت اصلی داستان کتاب پرسه زن را به نمایش بگذارد.

و بدین ترتیب نسبت او را با خودش، آدم‌ها و جامعه‌ی در حالِ گذارِترکیه تبیین کرده، و هنجارها و ارزش های مشخص شده‌ی جامعه را زیر سؤال ببرد. هنجارهایی که از ناخودآگاهِ جمعی نشأت گرفته و افرادی را که پذیرای آن هستند، به عنوانِ شهروندِ مطلوب معرفی می‌کُند و این در حالی‌ست که اگر فردی تن به قالبِ تعیین شده ندهد، طرد شده وکنار گذاشته خواهد شد.

کتاب پرسه زن را برای سیر و سفری شورانگیز ولی اندوهگین در استانبول نیمهٔ دوم قرن بیستم و تاریخ سینما باید خواند.

آنچه خواندید...

کد محصول (SKU): 1672 دسته‌بندی: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پرسه زن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *