دانلود کتاب شب بی پایان
کتاب شب بی پایان یکی از آثار مورد علاقهی خود آگاتا کریستی بود که پس از انتشار تحسین افراد برجسته و صاحبنام را به دنبال داشت. این اثر از این نویسنده با ترجمهی «مجتبی عبداللّه نژاد» از سوی انتشارات هرمس در سال 1388 در ایران منتشر شد که نسخهی الکترونیک آن در همین صفحه از شهر کتاب برای دانلود رایگان موجود است.
مروری بر رمان شب بی پایان
رمان شب بی پایان یک داستان جنایی از آگاتا کریستی نویسندهی برجستهی انگلیسی است که اولین بار در 30 اکتبر سال 1967 در انگلستان و پس از آن در ایالاتمتحده باقیمت تقریباً پنج دلار به چاپ رسید. این کتاب دربارهی خانهای به نام بروج است که در مزایدهای قرار است به فروش برسد. این خانه عمارتی قدیمی بر بلندای یک تپهی بسیار زیباست که هر کس رویای زندگی در آن را دارد. مردم روستای اطراف این خانه، آن را نفرین شده میدانند و بر این باور هستند هر کس در آنجا زندگی کند نفرین میشود و پس از مدتی میمیرد.
مردم روستا این خانه را کولی آباد مینامند و بسیار از آن نفرت دارند. پسری جوان زمانی که آگهی فروش مزایدهای این خانه را بر روی دیوار فروشگاه جورج اند دراگون میبیند بسیار شیفتهی آن میشود و برای دیدن آن راهی آن منطقه میشود. او هنگامی که عمارت را میبیند به حرفهای روستاییان توجهی نشان نمیدهد و نفرین شدن خانه را خیالی واهی تصور میکند. او تصمیم میگیرد این خانه را بخرد و با همسرش به آنجا برود. حضور این زوج جوان در این عمارت نفرین شده داستان کتاب « شب بیپایان » را شکل میدهد.
بخشی از متن کتاب
خواب چه چیز اسرارآمیزی است. با کلی فکر و خیال درباره کولیها و دشمنان ناشناخته و کارآگاههای نفوذی گوشه و کنار خانه و امکان آدمربایی و صدها چیز دیگر به تختخواب میروی و خواب همه این فکر و خیالات را بکلی از تو دور میکند. سفری دور و دراز را در پیش میگیری و نمیدانی که کجا بودهای، ولی از خواب که بیدار میشوی، به دنیای کاملاً جدیدی پا میگذاری. نه نگرانی و دغدغهای. نه دلشورهای، در عوض، هفدهم سپتامبر که از خواب بیدار شدم، شور و شوق و هیجانی داشتم.
با اطمینان به خودم گفتم: «چه روز بینظیری. امروز، روز بینظیری است.» جدی میگفتم. مثل کسانی بودم که در پیامهای بازرگانی برای رفتن به هر جا و انجام دادن هر کار، اعلام آمادگی میکنند. برنامهها را در ذهنم مرور کردم. برنامهریزی کرده بودم که سرگرد فیلپوت را در حراجی که در خانهای روستایی در حدود پانزده میلی ما برقرار بود ببینم. مقداری اشیای خیلی خوب را در آنجا به حراج گذاشته بودند و من از قبل دو سه قلم از کالاهایی را که در فهرست بود علامت زده بودم. از همه چیز پاک هیجانزده بودم.
فیلپوت در مورد ظروف نقره و مبلمان قدیمی و این طور چیزها اطلاعات خیلی خوبی داشت، نه از این جهت که هنرشناس و اهل هنر بود، که همه زندگیاش ورزش و شکار بود بلکه فقط اطلاعات داشت. همه افراد خانوادهاش از این جهت مطلع و آگاه بودند.
موقع صبحانه فهرست را دوباره مرور کردم. الی لباس اسبسواری را پوشیده بود و آمده بود پایین. این روزها بیشتر صبحها به اسبسواری میرفت – گاهی وقتها تنها، و بعضی وقتها با کلودیا. به عادت آمریکاییها، صبحانه فقط قهوه و لیوانی آب پرتقال مینوشید و چیز دیگری نمیخورد. علائق من در انتخاب صبحانه که به هیچ وجه نتوانسته بودم آن را از سر بیرون کنم، اکنون شباهت بسیار به علائق اربابان دوره ویکتوریا داشت. دوست داشتم روی میز صبحانهام مملو از غذاهای گرم باشد.
آن روز صبح قلوه خوردم و ژامبون و سوسیس. خوشمزه بود. پرسیدم:
امروز برنامهات چیه، گرتا؟
گرتا گفت که در ایستگاه مارکت جدول با کلودیا هاردکسل قرار ملاقات دارد و قرار است از آنجا به لندن به سفید حراج بروند.
پرسیدم که سفید حراج چیست:
– بعضی واقعاً باید آنجا چیزهای سفید حراج کنند؟
تعداد بازدید: 4,409 بار
عنوان کتاب: شب بی پایان
نویسنده: آگاتا کریستی
مترجم: مجتبی عبدالله نژاد
تعداد صفحات کتاب: 517 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 19 مگابایت
نوع فایل: RAR
منبع: شهرکتاب
آگاتا کریستی مشهورترین نویسندهی زن و یکی از پیشروان ادبیات جنایی می باشد. آگاتا کریستی در خلق شخصیت بینظیر بود و شخصیتهای جاودانهای مانند کارگاه هرکول پوآرو و خانم مارپل از شاهکارهای جاودانهی او هستند. جالب است بدانید زندگی شخصی آگاتا کریستی هم مانند داستانهایش بسیار پیچیده و معما گونه بوده است. بیشتر شهرت آگاتا کریستی برای نوشتن رمانهای پلیسی و جنایی است؛ اما جالب است بدانید که او تحت نام مستعار مری وستماکوت داستان هایی عاشقانه و رمانتیک هم می نوشت.
از این قسمت می توانید دسته بندی یا نویسنده مورد نظر خود را انتخاب کنید و به همه کتاب های منتشر شده در سایت دسترسی داشته باشید و یا اسم کتاب مورد نظر خود را وارد کنید.
انتخاب دسته بندی
جست و جو با کلید واژه
کاربران عزیز در صورت تمایل می توانید با کلیک روی آیکون های زیر ما را در اینستاگرام دنبال کنید. همچنین با عضویت در کانال رسمی شهرکتاب می توانید به همه مطالب سایت در تلگرام دسترسی داشته باشید.
4 پاسخ
سلام ، چه زیباست که در درس ادبیات خصوصا آنهایی که در آن رشته تحصیل می کنند ، این جمله را بگنجانند که ،: ادبیات رشد و ارتقای خود از نوشتن ،حاصل می کند . واین زمانی محقق می شود که نویسنده با نگاهی آزادانه بنگارد ، نه از سایه ترسی که به تدریج قبل و عبایی بر نخورد ، از نوشتن زده شود ! به امید آن هوا و فضای آزادانه
درود بر شما
سلام نویسنده عزیز شرمنده سایتتون عالیه اما یه سوال من در حال نوشتن یک کتاب جنایی هستم و نیازمند کمک هستم شرمنده شما آشنایی ای با مترجمین کتاب های آگاتا کریستی دارید مثلا اقای معمار یا آقای عبدالله نژاد
سلام
از حُسن نظر و همراهی شما سپاسگزاریم
متاسفانه هیچ آشنایی و دسترسی به مترجمین محترم خیلی از کتابهای قدیمی و جدید نداریم.
امیدواریم در نگارش کتابتون موفق باشید.