دانلود کتاب مهمان مامان
کتاب مهمان مامان دیالوگ محور و شخصیت مدار است. شخصیتها همه خوب از آب درآمدهاند. هر یک را انگار از قدیم میشناسیم. در فیلمی هم که از این کتاب اقتباس شده، به برخی از شخصیتهای حاشیهای داستان بیشتر میدان داده شده، همین رویه را شاهدیم و آن شخصیتها هم که اینجا زیاد نیستند، توی فیلم کاملاً به بار مینشینند. ریزه کاریهای داستان دلنشین است و بخشی از فرهنگ ما را، درست یا غلط، دوست داشتنی یا اعصاب خردکن، به خوبی نمایش میدهد. زبان و نثر آن هم دقیق است و در خدمت داستان و شخصیتهایش. آثار هوشنگ مرادی کرمانی واقعا بی نظریند.
خلاصه کتاب
طرح داستان کتاب مهمان مامان اینگونه است که یک خانواده سنتی فقیر قرار است برایشان مهمان بیاید و مادر خانواده با مهمانان رو در بایستی دارد و از طرفی وضع مالی خوبی هم ندارند که به شایستگی از مهمانان پذیرایی کند؛ همسایگان متوجه جریان شده و با تهیه شام مفصلی، آبروی همسایه خود را حفظ میکنند. کتاب در 15 فصل بسیار کوتاه سازمان یافته است و شیوه روایت داستان بر پایه دیالوگهای کاراکترهاست؛ لذا، از ادبیات فخیم استفاده نشده است و برعکس، از ادبیات کف کوچه و بازار استفاده شده است. از نقاط قوت این داستان تعدد شخصیتها و معرفی کاراکترهای ایشان به اختصار و بدون پیچیدگی است.
هر چند صفحه باید به خودمان یادآوری کنیم که نویسنده کتاب مهمان مامان یک “مرد” است بس که در کلام و زنیّت مادر خانواده غرق می شویم دیگر باور نمی کنیم این بگو مگوهای زنانه از کجا می آید. “پیری است دیگر. موقع رفتن است. عروس گفت: شما هنوز پیر نیستید.چند سالتان است؟ حساب از دستم در رفته، ۳۵ سال ۴۰سال.” بعضی وقت ها این حقیقت یادمان می رود همین پایین ها آنقدر سخت میگذرد و آنقدر امید به زندگی کم میشود که ۴۰ آخرای عمر آدمهاست!
بخشی از متن کتاب
حالا مادر چه کار کند؟ پاهای مادر قوت نداشت. نمی توانست از زمین بلند شود. بهاره زیر بغلش را گرفت – مامان خودشان که شیرینی آورده اند. می خواهی برایشان ببرم. کمی ته دلشان را بگیرد تا شام حاضر شود. -.نه، نه. مبادا این کار را بکنی، خوب نیست. شیرینی خودشان را بگذاریم جلوی خودشان؟! آن را برای ما آورده اند. پشت سرمان چه می گویند. – ولی خیلی جاها، خانه های اعیانی وقتی مهمان ها چیزی برایشان می برند، فوری می آورند می گذارند جلوی خودشان. – ماکه اعیان نیستیم، این کارها را هم نمی کنیم. – اعیان را بیخود گفتم، خیلی ها این کار را می کنند. یادت است آن روز رفتیم خانه آقای زمانی، دوست بابام. مگر کیک خودمان را برای خودمان نیاوردند؟ داری کفر مرا در می آوری. صدای پسرخاله آمد…
نقد کتاب مهمان مامان
کتاب مهمان مامان روایتی از روابط اعضای یک خانواده است با فامیل، همسایهها، حکایت صمیمیتها، نگرانیها و درمجموع فرهنگ جاری در گوشهای از این شهر بزرگ که طی ماجرایی چند ساعته بیان می شود. این اثر نخستین بار در سال ۱۳۸۰ چاپ و منتشر شد و تاکنون به چاپ شانزدهم رسیده است. اگر چه همه حداقل یکبار فیلمی با این عنوان را دیدند اما من توصیه می کنم که کتابش را هم مطالعه کنید. کتابی که واقعا جای فکر دارد. چرا که جامعه ما لطافت و دوستی عنوان شده داخل نوشته را از دست می دهد و نیاز داریم که بدانیم چه مردمانی بودیم و در این جامعه ماشینی شده به کجا می رویم!
تعداد بازدید: 2,962 بار