دانلود کتاب پاستیل های بنفش
در داستان کتاب پاستیل های بنفش، نویسنده نشان میدهد که چگونه نیروی تخیل پسرک داستان و شوخ طبعی و امیدواری پدر و مادرش، تحمل دوران سخت را برای آنها آسانتر میکند.
در روبه رو شدن با سختی های زندگی دو راه وجود دارد خوش بینی و امیدواری یا بدبینی و ناامیدی. کتاب پیش رو، داستان خانوادهای است که با امیدواری و خوشبینی بر مشکلات پیروز میشوند. پس از این که پدر جکسون به بیماری ام اس مبتلا میشود و کار خود را از دست میدهد، خانواده دوران سختی را پشت سر میگذارند.
آنها بسیاری از روزها چیزی برای خوردن ندارند و جکسون و خواهر کوچکش با اختراع یک بازی سعی میکنند تا گرسنگی را کمتر احساس کنند؛ اما پس از مدتی اوضاع بدتر میشود. پدر و مادر قادر به پرداخت اجاره خانه نیستند و جکسون و خواهرش باید خود را برای زندگی در یک مینی ون آماده کنند.
خلاصه کتاب
در کتاب پاستیل های بنفش، جکسون در خانوادهای چهارنفره زندگی میکند. پدر او بیمار شد و کارش را از دست داد. مادر جکسون بهعنوان پیشخدمت در رستورانهای مختلف مشغول به کار است، اما زندگی برایشان خیلی سخت میگذرد و از نظر مالی تحت فشار هستند. تا الان یک بار مجبور شدهاند که همهی داروندار خود را بفروشند و برای مدتی در ماشین خود زندگی کنند. بعد از چند سال دوباره با مشکل مواجه شدهاند و احتمال اینکه دوباره مجبور شوند در ماشین زندگی کنند خیلی زیاد است.
جکسون که خود را فردی منطقی میداند سعی میکند برای خانوادهاش دردسر درست نکند، اما حضور دوست خیالیاش کرنشا چارچوب ذهنیاش را به هم میزند. کرنشا که گربهای بسیار گنده است، اولین بار که خانوادهی جکسون بیخانمان شد، به کمک جکسون آمد تا بتواند مشکلاتش را راحتتر پذیرفته و آنها را حل کند. این بار نیز به سراغ جکسون آمده است و حضورش ماجراهایی را در پی دارد…
این کتاب دوست داشتنی در وهلهی نخست برای نوجوانان نوشته شده است و این گروه سنی قطعاً از مطالعهی کتاب پاستیل های بنفش لذت خواهند برد، اما از آنجایی که کاترین اپلگیت به زیباترین شکل ممکن روابط این خانواده و احساسات شخصیت اصلی داستان را روایت میکند، خواندن این اثر حتی برای بزرگسالان نیز لذتبخش خواهد بود.
بخشی از متن کتاب
چیزهای واقعی خیلی بهتر از داستانها هستند؛ داستان را نمیتوانید ببینید یا دستتان بگیرید و وزنش کنید. البته کرگدنها را هم نمیتوانید توی دستتان بگیرید! وقتی داستانها را عمیق میخوانید، میبینید که دروغاند؛ من هم دوست ندارم دروغ بشنوم. هیچوقت از چیزهای ساختگی خوشم نمیآمد. وقتی بچه بودم، هیچوقت لباسهای بَتمنی یا طرح حیوان را نپوشیدم.
هیچوقت هم نگران هیولاهای زیر تختِخوابم نبودم. مامان و بابام میگویند زمان مهدکودک، دورِ کلاس راه میرفتم و به همه میگفتم که من شهردار کُرهٔ زمین هستم، اما فقط چند روز این کار را کردهام. حتماً دوباره رفته بودم توی فاز خیالبافی؛ اما خیلی از بچهها دوستهای خیالی دارند.
روزی، مامان بابام من را بُردند تا توی فروشگاه، «بانی خرگوشهٔ عیدِ پاک» را ببینم. روی چمنهای مصنوعی، کنار تخممرغِ مصنوعی گُنده، توی سبد مصنوعی ایستادیم. وقتی نوبت من شد که با بانی عکس بیندازم، نگاهم افتاد به پنجههای بزرگش و آنها را کشیدم.دست یک مرد توی آن بود. حلقهٔ طلا و مویهای ریزریزِ بور داشت.
نقد کتاب پاستیل های بنفش
جکسون شخصیت اصلی و راوی داستان پاستیل های بنفش است؛ او احساسات خود را با شما در میان میگذارد. این پسر اکنون به کلاس پنجم دبستان میرود و با جدیت به شما میگوید که اصلاً خیالپردازی دوست ندارد و خود را شیفتهی حقیقت میداند. البته ناگفته نماند که او هم مانند بسیاری در کودکی دوستی خیالی داشت، نام دوست او کرنشا بود، گربهای عظیمالجثه و سخنگو!
اکنون جکسون به عنوان یک نوجوان در شرایط سختی قرار دارد و به همین خاطر کرنشا به زندگی دوستش بازمیگردد تا این خانواده را از وضعیتی که در آن هستند نجات دهد. اما سوال اینجا است که چه کاری از دست یک دوست خیالی برمیآید؟ یک گربهی بزرگ سخنگو که موج سوار است و از آب خوشش نمیآید چه کاری میتواند برای این پسر انجام دهد؟
برای پیدا کردن پاسخ این سوال، کتاب پاستیل های بنفش را بخوانید و لذت ببرید.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 5,458 بار
عنوان کتاب: پاستیل های بنفش
نویسنده: کاترین اپل گیت
مترجم: آناهیتا حضرتی کیاوندانی
تعداد صفحات کتاب: 124 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 7.79 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب