دانلود کتاب رگ و ریشه
کتاب رگ و ریشه، روايتي طنز و پركشش درباره خانواده اي بی فكر و غیرقابل پیش بینی كه پس از سال ها ايستادگي در برابر بی منطقي ها و لودگي هاي پدر درحال فرو پاشيدن است.
جان فانته استادی مثال زدنی در واقع گرایی و تصویرسازی با تبحری بینظیر است. او میانهای با استعاره و شاعرانگیِ کلام ندارد. زیبایی شناسیِ اثر در نگاه او، یعنی بدنه بیتراشِ واقعیت، ملبس به رختِ چشم نوازِ طنز…
این رمان درباره نویسندهای به نام هنری است که با تماس برادرش درباره طلاق ناگهانی پدر و مادرشان، ناچار به بازگشت به گذشته و شهر و خانوادهای است که کیلومترها از آن فاصله گرفته و با رسیدن نزد پدر و مادرش، داستان آغاز میشود.
خلاصه کتاب
کتاب رگ و ریشه، رمانی از رماننویس و فیلمنامهنویس بزرگ انگلیسی، جان فانته است. فانته در این رمان هم مانند اغلب اثارش از دغدغهاش درباره خشونت، خانواده، مذهب و مرگ گفته است؛ آن هم با صداقتی وصفناشدنی و بدن هیچ تعارفی. داستان این کتاب درباره خانوادهای است که از کارهای خلاف عرف و بدخلقی و کژرفتاری پدرشان به تنگ آمدهاند و عقیدهدارند او باعث شده خوشنامی خانواده از بین برود.
داستان از زبان یکی از پسران این خانواده ۶ نفره روایت میشود و از آنجایی شروع میشود که یکی از برادرها خبر دعوا و کتککاری پدرو مادر هفتادوچند ساله خود را میدهد و میگوید آنها میخواهند از هم جدا شوند چون پدر به مادر خیانت کرده و بعد از این که مادر اعتراض کرده پدر او را کتک زده است. هرچند پذیرفتن این موضوع کمی سخت است اما آغازی است تا ما را به ماجرای رفتارهای تخریبگرانه نیکلاس یا همان پدر خانواده ببرد. ماریو یکی از پسرهای خانواده از پدرش شکایت کرده و حالا جنگی خانگی درگرفته که اعضای خانواده را مقابل هم قرار داده است.
جان فانته در این اثر یک داستان کاملا خانوادگی را تعریف میکند. دعوایی که اعضای یک خانواده را به جان هم می اندازد و پدری که باعث دردسر بیحد فرزندانش میشود اما آیا می توان نادیدهاش گرفت؟ «استیون کوپر»، نویسنده زندگینامه جان فانته، کتاب رگ و ریشه را کاملترین و هوشمندانهترین اثر او میداند و «اروینگ والاس»، نویسنده آمریکایی، آن را کتابی جنون آمیز، خندهدار و جنجالی معرفی میکند.
بخشی از متن کتاب
توی شرکت ماهی تویو موفق نبودم. پیش خودم شرمنده شدم. نمیتوانستم جمعش کنم. کارش برایم سنگین بود. توی هجده سالگی، در آخرین سال دبیرستان وزنم دوروبر هفتاد و پنج کیلو بود، هیکل دار نبودم اما مرد توپر خپلی بودم با عضلات سفت و پاهای قوی یک هافبک سرسخت یک بیسبال باز تروفرز توی کنسروسازی بازی دیگری در جریان بود. فیلیپینی های لاغر و مکزیکیهای خستگی ناپذیر ادایم را در می آوردند و من شرمنده بودم و بیهوده به خودم شلاق میزدم.
آنها گونیهای پنجاه کیلویی سنگ نمک را به راحتی بلند می کردند اما من با صورتی کبود تلوتلو میخوردم و گونیها از دستم سر میخورد وقتی هنهن کنان استراحت می کردم آنها بی وقفه یخ خرد شده را با بیل جابه جا میکردند رئیسم جولیو در سکوت تماشا میکرد و چیزی نمی گ گفت. بقیه مردها هم نگاه می کردند اما وانمود میکردند نمیبینند منتظر فاجعه بودند، منتظر بودند شکست را بپذیرم حتی کولتی هم سروکله اش پیدا شد از توی درگاهی کارها را تماشا میکرد لحظه ای نگاه میکرد و بعد میرفت.
روزی رسید که باید چندین و چند تن یخ را از انبار کشتی نیمه غرق شده مخصوص حمل ماهی تن خالی می کردیم ما با پوتین دو روز در آب یخ شلپ شلپ میکردیم من دست نگه داشتم تا روی یک کپه از گونیها استراحت کنم اما خوابم برد جولیو بیدارم کرد کار تمام شده بود و یخ از بین رفته بود سردم بود و می لرزیدم. کولتی میخواست ببیندم. یک چک دستم داد و گفت: «اخراجی» دو هفته و دو روز در شرکت ماهی تویو بودم مبلغ چک به اندازه سه هفته کار بود. کولتی گفت: یه انعام کوچولو حالا چی؟
من که نمیتوانستم کود ماهی را جابه جا کنم کجای دنیا جایم بود؟ زندگی دیگری را به یاد آوردم آن ساعتهای مقدسی را که با داستایفسکی گذرانده بودم و فهمیدم دیگر نمیشود آن شکلی بود. سرایداری چطور بود؟ یک تنباکوفروشی نُقلی؟ پیش خدمتی کردن؟ پدربزرگم پدر پدرم در آبروتزی چاقو تیز کنی دوره گرد بود تقدیر من هم این بود؟ یکهو دلم خواست بروم ،خانه به خانه پدری ام به آغوش مادرم و سوپ سبزیجاتش به تخت قدیمیام دلم خواست بروم آنجا و تا آخر عمر رویش دراز بکشم اما غیرممکن بود. چطور می توانستم توی چشمهایشان نگاه کنم؟
نقد کتاب رگ و ریشه
نویسنده کتاب رگ و ریشه، اساساً درگیری خاصی با نقش و جایگاه پدر در خانواده دارد. پدری که اغلب در سایه مهر و لطافت مادر، نقشی مکمل ایفا میکند اما اوست که تکیهگاهِ نامرئی، محکم و مطمئن فرزندان است و کوچکترین سستی و لغزشی در پدرانگیاش، پیامدهای فجیع و جبران ناپذیری بر ساختار خانه و فرزندان بر جا میگذارد.
جان فانته زندگی را تصویر میکند، خود و کشمکشهای ذهنی خود را در قالب شخص اول داستانها جا میزند، با طنز لطیفش از شهر و مردم و فرهنگ و رگ و ریشهای که دلخوشی از آن ندارد میگوید، از چهارچوبِ خانواده و آن فداکاری های لعنتیِ بیپایانی که میطلبد. فانته از جاماندگیِ فردیتها و دویدنهای بیپایان پیِ آرامش واقعی میگوید و ویژگیِ رمانهای او همین حیات و حقیقت ملموسی است که در روح و روان خواننده جاری میسازد تا قادر شود هوای داستانش را استشمام کند.
در پایان خواندن رمان رگ و ریشه را به همه طرفداران این نویسنده موفق پیشنهاد می کنیم.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 289 بار
عنوان کتاب: رگ و ریشه
نویسنده: جان فانته
مترجم: محمدرضا شکاری
تعداد صفحات کتاب: 179 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 13.61 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب