نمایشنامه ایوانف
52.000 تومان قیمت اصلی 52.000 تومان بود.42.000 تومانقیمت فعلی 42.000 تومان است.
دانلود نمایشنامه ایوانف pdf
شخصیت اصلی نمایشنامه ایوانف یک کارکتر بسیار عجیب در بین تمام کارکترهای آنتوان چخوف میباشد.
آیا عشق میتواند انسان را از افسردگی نجات دهد؟ چه كاری میتوان برای كمک به عزیزی انجام داد كه با افسردگی دست و پنجه نرم میكند؟ اینها برخی از سوالاتی است که شخصیت اصلی کتاب مطرح میکند.
نمایشنامه ایوانف آمیزهای از مالیخولیا، فداکاری و شوخ طبعی است. آنتوان چخوف با خلق شخصیتهای متفاوت، مونولوگهای طولانی و تلفیقی از کمدی با تراژدی توانسته اثری درخشان را به مخاطبانش ارائه دهد.
خلاصه کتاب
نمایشنامه ایوانف، قصهی مردی ۳۵ ساله است که به بحرانی فکری دچار شده است. مدتی است که نسبت به همه چیز احساس بیزاری و ملال میکند و به کلی از شخصیتی که از خودش میشناخته فاصله گرفته است. علاوه بر اینها، او احساس میکند دیگر علاقهای به همسرش ندارد و بابت داشتن تمام این ضعفها شرمنده است.
آنا همسری است که عاشقانه او را دوست دارد و خانوادهای یهودی داشته و ۵ سال پیش برای ازدواج با ایوانف آنها را ترک میکند و مسیحی میشود و خانوادهاش نیز او را از خود میرانند. حالا او به بیماری سل مبتلا شده و دکتر تصور میکند که زمان زیادی برای زندگی در اختیار ندارد. دکتر پیشنهاد میکند سفری به کریمه میتواند برای بیماری آنا مفید باشد اما ایوانف پولی در بساط ندارد.
علاوه بر این باید مبلغ زیادی نیز به عنوان نزول به همسر دوستش بپردازد که البته آن را هم ندارد. جشن تولد ساشا است. دختر همان دوستی که ایوانف مبلغی پول به همسرش بدهکار است. ایوانف برای صحبت با مادر او و درخواست عقب انداختن موعد پرداخت نزول به خانه آنها میرود و در این بین متوجه میشود که ساشا به او علاقه دارد. اینجاست که موقعیت برای ایوانف دشوار میشود.
شخصیت اصلی نمایشنامه ایوانف از یک طرف نسبت به همه چیز بیمیل است و دنیا برایش تیره و تار شده است. از طرف دیگر ساشا ادعا میکند که با عشقی جدید، میتواند دوباره به سرزندگی پیشیناش بازگردد و دنیا را به طریق جدیدی ببیند. ایوانف احساس گناه میکند. ۵ سال پیش به زنش قول داده تا برای همیشه او را دوست بدارد، اما حالا نمیتواند پای قولاش بایستد.
خودش را خوار و خفیف میبیند؛ هیچکس حرف هایش را نمیفهمد. نمیداند چه بر سرش آمده، آن همه شور و جوانی حالا به کجا رفته؟ تصور میکند همهی اینها به خاطر این است که زیادی از خودش کار کشیده. به یاد میآورد زمانی کارگری میشناخته که یک روز بار زیادی بر دوش میکشد و زیر آن فشار کمرش میشکند. -شاید مقایسه فشار روانی و فیزیکی توسط چخوف به عمد بوده است-
شخصیت اصلی نمایشنامه ایوانف جوانی پرشور با عقایدی متفاوت از دیگران بوده، ملکش را به درستی اداره میکرده و حالا زیادی خود را فرسوده مییابد. احساس خطاکاری میکند. زود از کوره در میرود و به سرعت بابت خشماش معذرت خواهی میکند. حالا در مقابل این دو راهی قرار گرفته و باید انتخاب کند. در زمان گذشته که درمان مشخصی برای بیماری سل وجود نداشته، معمولا بیمار را به سفر توصیه میکردهاند.
سوزان سانتاگ در کتاب بیماری به مثابه استعاره اینطور میاندیشد که سل، به فرد این امکان را میدهد تا از زندگی بازنشسته شود. برای درمان راهی آسایشگاه شود و بیماری به مثابه بلیتی خواهد بود برای رفع مسئولیت هایش. در اینجا نیز بیماریِ سلِ همسرِ ایوانف، شباهت جالبی با موقعیت خود او دارد. مردی که نميتواند مسئولیت هایش را تحمل کند و شاید به همان اندازهی همسرش، به سفری برای رها شدن و تنفس در میان هیاهوی زندگی نیاز دارد.
اما مسالهای که گریبان ایوانف را گرفته این است که هیچکس او را درک نمیکند. در طول شخصیت اصلی نمایشنامه ایوانف چندین بار با دیگران صحبت میکند و از دردهایش میگوید، آدمهای مختلف به او امیدواری میدهند، اما هیچکس به درستی نمیتواند بفهمد درد او چیست. خودش دوست ندارد دردش را مانند دردِ شخصیتهای تراژیک، به دردی والا و اصیل تشبیه کنند. او از این ذلت بیزار است و خودش را مایه ننگ میداند.
بخشی از متن کتاب
در نمایشنامه ایوانف میخوانیم: من یک موجود پوسیده، رقت انگیز و خوارم. آدم باید یک جور مفلوک و میخوارهِ زهوار در رفتهای مثل پاشا باشد تا هنوز مرا دوست بدارد و حرمتم بگذارد. وای خدایا چقدر از خودم بیزارم، از صدام نفرت دارم، از قدمها، دستهام، این لباسها، افکارم مسخره نیست؟ داغ کننده نیست؟
به زور یک سال گذشته از آن وقتی که نیرومند، تندرست، سرحال، پرتوان و با حرارت بودم… از موقعی که با دستهای خودم کار میکردم و میتوانستم آنقدر خوب صحبت کنم که حتی بی سرو پاترین آدمها به گریه بیفتند… از زمانی که اگر غمی پیدا میکردم میتوانستم گریه کنم و اگر رذالتی میدیدم، منزجر میشدم. آن وقتها میدانستم الهام یعنی چه، گیرایی و شاعرانگی آن شبهای آرام را میشناختم.
که پشت میز کارت مینشینی و از غروب آفتاب تا طلوع صبح کار میکنی، یا همین جور مینشینی و میاندیشی و توی رؤیا فرو میروی. آن وقتها ایمان داشتم و به آینده، مثل اینکه چشمهای مادر خودم باشد، نگاه میکردم و حالا، وای خدای من، خستهام، ایمانی ندارم، روزها و شبهایم را به هدر میدهم. نمیتوانم مغزم یا دستهام یا پاهام را به کاری که ازشان میخواهم وادار کنم.
املاک دارد تباه میشود، بیشهها زیر تیشه ناله سر میدهند (میگرید). زمینم، مثل یتیمی به رهگذر غریب، به من چشم دوخته. انتظار هیچی را ندارم. تأسف هیچ چیز را نمیخورم، ولی روحم با فکر فردا از ترس میلرزد و این جریان با سارا! قسم میخوردم که تا ابد دوستش داشته باشم. میگفتم چه خوشبخت خواهیم بود، از آینده چنان تصویری میکشیدم که هیچ وقت خیالش را هم نمیکرد! (ص101 نمایشنامه ایوانف)
به من اعتقاد داشت. توی این پنج ساله میدیدهام که دارد زیر بار فداکاری از پا در میآید خودش را با کشاکش با وجدانش از توان میاندازد. با این همه ـ خدا شاهد است بدون یک اشاره یا حرف ناروا به من… بعد چه میشود؟ من از عشقم نسبت به او برمیگردم… چطور؟ چرا؟ برای چی؟… نمیتوانم بفهمم. حالا او مریض است و زجر میکشد و دارد میمیرد…
و من از صورت پریده رنگش سینههای فرو رفتهاش، چشمهای التماس آمیزش، مثل رذلهای نامرد فرار میکنم. من… من خجالت میکشم خجالت…! ساشا یک کودک محض، تحت تأثیر ناراحتیهام قرار گرفته، میگوید عاشق من است. من تقریبا یک پیرمرد – و من از آن سرمستم، مثل کسی که مجذوب موسیقی است، هرچیز دیگری را توی دنیا از یاد بردهام و بنا میکنم فریاد زدن: (ص102 نمایشنامه ایوانف)
«زندگی جدید: سعادت» اما روز دیگر به زندگی جدید یا سعادت تازه، بیش از آنکه به اشباح معتقدم، اعتقاد ندارم. پس درد بیدرمانم چیست؟ این پرتگاهی که به نظر میرسد دارم خودم را به طرفش هل میدهم چیست؟ این همه ضعف از کجا ناشی میشود؟ چه به سر اعصابم آمده؟ اگر زن بیچارهام مزاحم هوسهای خودخواهانهام بشود، یا خدمتکارها اذیتم کنند، یا تفنگم در نرود، زود بی ادب و بدخلق میشوم…
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
نمایشنامه ایوانف نخستین نمایشنامهٔ بلند آنتوان چخوف، نویسندهٔ واقعگرا و طنزآفرین روسی است که نامبرداری او بیشتر از جهت نمایشنامهها و داستانهای کوتاه اوست. پرسوناژ اصلی این نمایشنامه، نیکلای الکسیویچ ایوانف، مردی است باطناً نیک، خوشقلب و معصوم، اما ناتوان در عالم عمل، که قضا را محصور در محیطی سرشار از اعمال و اقوال مبتذل، کجفهمی، اتهام و افتراست.
حتی نزدیکان او، از مباشر یا پیشکار او گرفته تا دوستان و آشنایانش، شناخت درستی از او ندارند و دائماً یا در مورد او شایعه میپراگنند یا شایعات را باور میکنند. زنی دردمند و مسلول دارد که ماههای آخر عمر را میگذراند، زنی که ایوانف را عمیقاً دوست میدارد و بهخاطر او، قید پدر و مادر و مخالفان با این ازدواج را زده و حتی از دین یهود به مسیحیت گرویده.
در حقیقت جز شوهر کسی را در این جهان ندارد و تنها دلخوشیاش حرف زدن با او یا پیانو زدن برای اوست. اما شخصیت اصلی نمایشنامه ایوانف از ملال حکمفرما بر فضای خانه و همسر بیمارش گریزان است و برای رفع بیحوصلگی گاهی عصرها به منزل لیبدِف، بوروکرات پولپرست و درعین حال سادهلوح، میرود و در میهمانیهای پر از حرفها و حرکات لوس و بیمعنی (که بهویژه در محیط روشنفکرنمایان آن روز روسیه رواج داشته است) میرود.
نقد نمایشنامه ایوانف آنتوان چخوف pdf
شخصیت اول داستان نمایشنامه ایوانف فردی با مطالعه و آشنا با ادبیات و فلسفه است که با آنا (که شخصیتی با ذوق و هنرمند است) ازدواج میکند. به موجب ازدواج، آنا مجبور به ترک خانواده و حتی مذهب میشود. ایوانف تحت تاثیر تعاملات اجتماعی و عوامل دیگر، دچار افسردگی و نوعی مازوخیست میشود. به طوری که ارضای خود را در عذاب دادن فردی رقم میزند که عاشقانه او را دوست دارد.
مرگ آنا را میتوان نیمی از درد و عذاب ایوانف؛ و نیمی دیگر را از بیماری عنوان کرد. با مرگ آنا، ساشا که در زمان حیات آنا، خود را شیفتهی ایوانف میدانست؛ در انتهای داستان، در گفتگویی محرمانه با پدرش عنوان میکند که مطمئن به ازدواج نیست و ایوانف فردی نیست که فکر میکرده و نشان میدهد. با حذف آنا که موجبات ارضای مازوخیستی ایوانف را فراهم میکرد، این تلخی و عذاب مستقیما به ساشا منتقل میشود..
شخصیت های دیگر نمایشنامه ایوانف، مانند دکتر لووف که انسانی خودپسند و خودشیفته است و خود را اصلح میداند نیز قابل توجه است. لیبدف پدر ساشا که در محیطی خفقان آور به همراه همسر نزولخور خود زندگی میکند و حتی مهمانی هایش طعم لذت بخشی ندارند…
در کل نمایشنامه ایوانف کتابی است که گویای اوضاع و احوال جامعهی دهههای پیش روسیه است.
آنچه خواندید...
محصولات مرتبط
27.000 تومان قیمت اصلی 27.000 تومان بود.23.000 تومانقیمت فعلی 23.000 تومان است.
45.000 تومان قیمت اصلی 45.000 تومان بود.38.000 تومانقیمت فعلی 38.000 تومان است.
42.000 تومان قیمت اصلی 42.000 تومان بود.28.000 تومانقیمت فعلی 28.000 تومان است.
16.000 تومان قیمت اصلی 16.000 تومان بود.13.000 تومانقیمت فعلی 13.000 تومان است.
199.000 تومان قیمت اصلی 199.000 تومان بود.149.000 تومانقیمت فعلی 149.000 تومان است.
32.000 تومان قیمت اصلی 32.000 تومان بود.22.000 تومانقیمت فعلی 22.000 تومان است.
25.000 تومان قیمت اصلی 25.000 تومان بود.18.000 تومانقیمت فعلی 18.000 تومان است.
28.000 تومان قیمت اصلی 28.000 تومان بود.24.000 تومانقیمت فعلی 24.000 تومان است.
سایر کتابهای پیشنهادی...
43.000 تومان قیمت اصلی 43.000 تومان بود.32.000 تومانقیمت فعلی 32.000 تومان است.
35.000 تومان قیمت اصلی 35.000 تومان بود.28.000 تومانقیمت فعلی 28.000 تومان است.
39.000 تومان قیمت اصلی 39.000 تومان بود.32.000 تومانقیمت فعلی 32.000 تومان است.
38.000 تومان قیمت اصلی 38.000 تومان بود.32.000 تومانقیمت فعلی 32.000 تومان است.
35.000 تومان قیمت اصلی 35.000 تومان بود.28.000 تومانقیمت فعلی 28.000 تومان است.
95.000 تومان قیمت اصلی 95.000 تومان بود.75.000 تومانقیمت فعلی 75.000 تومان است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.