هواردز اند

(1 بررسی مشتری)

قیمت اصلی 114.000 تومان بود.قیمت فعلی 68.000 تومان است.

نویسنده: ادوارد مورگان فاستر

مترجم: احمد میرعلایی

تعداد صفحات: 432 صفحه

حجم فایل: 11.7 مگابایت

دانلود کتاب هواردز اند pdf

کتاب هواردز اند رمانی سرشار از زندگی و به معنی واقعی کلمه کلاسیک، به قلم ادوارد مورگان فاستر است.

ماجرای رمان در دوران ادواردی می‌گذرد؛ همان عهدی که هنوز انباشته از دو رنگی تهوع‌آور عهد ویکتوریایی است. عهد ادعا و غرور و زهد دروغین. زرورقی تصنعی بر گنداب واقعیت جامعۀ امپراتوری بریتانیا. البته فاستر آنقدر خام و ناشی نیست که این زرورق را بردارد تا خواننده را دچار تهوع کند.

او هوشمندانه بخشی بسیار نازک از آن زرورق را به تصویر کشیده است تا خواننده با دقت و نگاه تیز متوجه زیر آن شود. البته حکایت گنداب و زرورق حکایت همۀ اقوام و ملت‌هاست، با اختلاف در کمیت و کیفیت. کسی نمی‌تواند خود را از اصلِ اصیل این ویژگی تمدنی مبرا بداند.

خلاصه کتاب

داستان دربارهٔ روابط دو خانواده، شلگل‌های آلمانی – انگلیسی (مارگارت، هلن و برادرشان تیبی) و ویلکاکس‌های انگلیسی (هنری، روث و فرزندانشان چارلز، پُل و اِوی) است. مارگارت شلگل و خواهرش هلن، نماینده نوعی از زندگی هستند که با شیوه زندگی مردان خانواده ویلکاکس در تضاد است. کتاب با نامه‌های هلن از هواردز اند به خواهرش مارگارت آغاز می‌شود.

هلن با یکی از ویلکاکس‌ها (پل) رابطه عاشقانه کوتاه و ناراحت کننده‌ای دارد. در ادامه مارگارت با خانم ویلکاکس (روث) صمیمی می‌شود. خانم ویلکاکس زن بزرگواری است که کودکی خود را در هواردز اند گذرانده است. او پیش از مرگ در یادداشتی می‌خواهد که این خانه به مارگارت شلگل واگذارده شود. اما اعضای خانواده ویلکاکس این یادداشت را نادیده می‌گیرند (با این بهانه که اعتبار قانونی ندارد).

مارگارت و هلن در هنگام اجرای سمفونی پنجم بتهوون با لئونارد باست آشنا می‌شوند. آقای باست جوان کارمند ساکن لندنی است که از فقر روحی و جسمی رنج می‌برد. خواهران شلگل سخت به او مشغول می‌شوند و هنگامی که از هنری ویلکاکس می‌شنوند که شرکت بیمه‌ای که او را استخدام کرده ممکن است ورشکست شود، به بیرون آمدن از آن شرکت ترغیبش می‌کنند.

لئونارد باست با حقوقی کم‌تر در بانکی مشغول به کار می‌شود و از آنجا هم به علت سیاست تعدیل نیروی انسانی اخراج می‌شود. در این میان هنری ویلکاکس از مارگارت شلگل تقاضای ازدواج کرده و تقاضایش پذیرفته شده‌ است. در مراسم عروسی اوی، دختر ویلکاکس، که در خانه ییلاقی او در شروپشایر برگزار می‌شود، ناگهان سروکلهٔ هلن شلگل همراه با لئونارد باست و زنش جکی، که شلخته‌ای بی‌بندوبار است و ده–دوازده سالی از لئونارد بزرگ‌تر، پیدا می‌شود.

باست و زنش بر اثر راهنمایی تجاری هنری ویلکاکس که از طریق خواهران شلگل به گوش آن‌ها رسیده بود خانه خراب شده‌اند. اما هنری ویلکاکس به یاد ندارد که چنین رهنمودی داده باشد. هلن چون فرشته انتقام آمده است تا حساب‌ها را تسویه کند. مارگارت همه آن‌ها را از مهمانی می‌راند و به میهمانخانه ده می‌فرستد، اما جکی می‌ماند و با شراب عروسی مست می‌کند. جکی سیاه‌مست با هنری روبرو می‌شود و او را هن می‌نامد.

مارگارت خبردار می‌شود که جکی سال‌های پیش رفیقهٔ هنری بوده‌است. مارگارت برآن می‌شود تا نگذارد این امر میان او و هنری ایجاد کدورت کند و به دنبال این ماجرا با او ازدواج می‌کند. بعدها وقتی هلن از سفر اروپایی بازمی‌گردد، تنها به وسیله نامه با مارگارت تماس می‌گیرد، هنری و مارگارت به این بهانه که اموال خانواده شلگل در هواردز اند است و او باید خود بسته‌های کتاب‌هایش را باز کند او را به آنجا می‌کشند.

در آنجا مارگارت او را غافلگیر می‌کند و درمی‌یابد که آبستن است. هلن می‌خواهد آن شب را با اثاثیه قدیمی خود در هواردز اند بگذراند. مارگارت و هنری در آن نزدیکی در خانه چارلز اقامت دارند اما هلن می‌خواهد که مارگارت آن شب را به او بپیوندد چرا که روز بعد به مونیخ می‌رود تا فرزندش را در آنجا به دنیا آورد. هنری مخالفت می‌کند. با این حال مارگارت می‌رود و شب را با خواهرش در هواردز اند می‌ماند.

او متوجه می‌شود که کودک درون شکم خواهرش ثمره عشق حرام او و لئونارد باست است. لئونارد باست که عذاب وجدان دارد روانه هواردز اند می‌شود اما در درگیری با چارلز ویلکاکس تصادفاً کشته می‌شود. داداگاه چارلز را برای سه سال به زندان می‌اندازد. مارگارت قصد دارد که با خواهرش به آلمان برود و برای همیشه شوهرش هنری را ترک کند اما پس از محکومیت چارلز وقتی هنری با وضعی رقت‌بار به او روی می‌آورد، با او به هواردز اند می‌رود تا کمکش کند.

در پایان کتاب هنری شورای خانوادگی تشکیل می‌دهد و به فرزندانش می‌گوید که تمام دارایی نقدی‌اش را برای آنان می‌گذارد اما خانه مذکور به مارگارت می‌رسد. مارگارت متوجه می‌شود که خانم ویلکاکس می‌خواسته هواردز اند به او برسد. در آخرین صفحات هلن دوان دوان وارد خانه می‌شود و از فراوانی محصول یونجه شادی می‌کند.

درباره نویسنده

ادوارد مورگان فاستر در کالج کینگ کمبریج تحصیل کرد و دو سفر به ایتالیا و یونان داشت. سفرهایی که الهام‌بخش او برای نوشتن شدند. او رمان و داستان‌کوتاه می‌نوشت و در زمینه نقد ادبی نیز فعال بود. اما عمده شهرتش را مدیون رمان‌های هواردز اند و گذری به هند است.

او در طول جنگ جهانی اول مدتی را به عنوان داوطلب در نیروهای صلیب سرخ فعالیت کرد. همچنین پس از مرگ مادرش مدتی نیز در دانشگاه کمبریج مشغول کار شد. او به آمریکا سفر کرد. جوایز بسیاری دریافت کرد و بارها نامزد جایزه نوبل شد. در نهایت ۷ ژوئن ۱۹۷۰ در کاونتری، واریک‌شر چشم از دنیا فرو بست.

بخشی از متن

در کتاب هواردز اند می‌خوانیم: روز بعد مارگارت سرورش را با لطفی خاص خوشامد گفت. هنری هرچند کارآزموده بود، به کمک مارگارت نیاز داشت تا آن پُل رنگین‌کمانی را بسازد که می‌بایست نثر درون ما را با عاطفه پیوند زند. بدون آن ما تکه‌هایی بی‌معنی هستیم، نیم‌راهب، نیم‌جانور، آسمانه‌هایی نامتصل که هرگز در قالب انسان فراهم نمی‌آییم.

با آن عشق زاده می‌شود و بر بلندترین انحنا می‌نشیند، بر زمینه خاکستری می‌درخشد، و در برابر آتش خود را نمی‌بازد. خوشا آنکه شکوه و جلال این دو بال گسترده را از هر دو سو ببیند. راه‌های روحش گشوده می‌ماند و خود و دوستانش رفتار را هموار خواهند یافت. راه‌های روح آقای ویلکاکس ناهموار بود. از کودکی از آنها غافل مانده بود. «من از آن‌جور آدم‌ها نیستم که برای درون خود ارزشی قائل باشم.»

به ظاهر خوش‌خُلق، معتمد و شجاع بود، اما در درون، همه چیز سر به آشوب می‌زد، و اگر چیزی بر آن حاکم بود، همانا زهدی نیم‌بند بود. چه در مقام پسربچه، چه شوهر، یا شوهر زن‌مرده، همیشه این اعتقاد زیرجُلی را داشت که شهوت جسمانی بد است، اعتقادی که اگر زاهدانه باشد مطلوب است. مذهب او را تأیید کرده بود. کلماتی که هر یکشنبه بر او و دیگر مردان محترم خوانده شده بود…

همان کلماتی بود که روح کاترین مقدس و فرانسیس مقدس را شعله‌ور کرده و به نفرتی سوزان از جسم رسانده بود. نمی‌توانست همچون این قدیسان باشد و با شوروشوقی قدسی به نامتناهی عشق بورزد، اما می‌توانست از دوست داشتن همسر اندکی شرمنده باشد. «عشق کار خطیری است.» و اینجا بود که مارگارت امیدوار بود به او کمک کند. (ص165 کتاب هواردز اند)

این کار چندان دشوار نمی‌نمود. لازم نبود با هیچ‌یک از استعدادهای خود آزارش دهد. باید به تنها راه رستگاری که در وجود مرد پنهان بود، و در جان هرمردی پنهان است، اشاره می‌کرد. فقط بپیوند! نخست موعظه مارگارت این بود. فقط نثر و عاطفه را بپیوند و این هر دو تعالی می‌یابند، و عشق انسانی به اوج می‌رسد. دیگر تکه‌تکه زندگی نکن. فقط بپیوند، و آن‌وقت جانور و راهب، عاری از انزوایی که عین زندگی هر دو است، می‌میرند.

انتقال این پیام هم دشوار نبود. نیازی نبود که شکل یک «صحبت» مفصل به خود بگیرد. با اشاره‌های آرام این پُل ساخته می‌شد و زندگی آنان را از زیبایی می‌آگند. اما مارگارت موفق نشد. زیرا در هنری خصلتی بود که، هرچند دختر به‌کرات آن را مدنظر قرار داده بود، اما هرگز خود را برای آن آماده نکرده بود: یعنی کلّه‌خری. او خیلی ساده متوجه امور نبود، و چیزی دیگر نمی‌شد گفت.

هیچ‌گاه متوجه نشد که هلن و فریدا رفتاری خصمانه داشتند یا تیبی علاقه‌ای به تاکستان مویز نداشت؛ هرگز متوجه سایه‌روشن‌هایی نمی‌شد که حتی در عادی‌ترین مکالمات وجود دارد؛ انگشت‌های راهنما، سنگ‌های مسافت‌شمار، برخوردها، نقطه‌نظرهای بی‌شمار. یک‌بار ـ در موردی دیگر او را از این بابت شماتت کرده بود. مبهوت شده بود اما با خنده جواب داده بود: (ص166 کتاب هواردز اند)

«شعار من تمرکز است. هیچ قصد ندارم نیرویم را در آن‌جور چیزها تلف کنم.» مارگارت اعتراض کرده بود: «اما این تلف کردن نیرو نیست، این وسعت بخشیدن به فضایی است که در آن می‌توانی نیرومند باشی.» و او جواب داده بود: «تو زن زرنگ کوچکی هستی، اما شعار من تمرکز است.» و امروز صبح با انتقامجویی تمرکز می‌کرد. در میان همان گل‌های معین‌التجاری دیروز با یکدیگر دیدار کردند…

نقد کتاب هواردز اند pdf

هواردز اند نام دگرشدهٔ خانه‌ای است که در عالم واقع نیز وجود دارد؛ تصویر زنده‌ای از زندگانی آغاز قرن بیستم در انگلستان. فاستر ده سال از کودکی تا نوجوانی در این خانه زیست و با رمانش این خانه را به یکی از مشهورترین خانه‌های تاریخ ادبیات تبدیل کرد.

خانه‌ای که اختلاف بر سر به ارث بردن آن تلاشی نمادین است برای به تصویر کشیدن آیندهٔ یک کشور. مهارت بی‌نظیر فاستر در کمدی و طنز در رمان هواردز اند به‌روشنی مشهود است و نیز قدرت بی‌پیرایهٔ سبک او که گهگاه به مرز شعر می‌رسد. بسیاری از منتقدان ادبی این اثر را شاهکار فاستر می‌دانند.

در پایان مطالعه کتاب هواردز اند را به دوستداران داستان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

آنچه خواندید...

کد محصول (SKU): 1681 دسته‌بندی: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

1 دیدگاه برای هواردز اند

  1. سهیل

    هم اثر شاهکار است هم ترجمه.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *