آنها که می روند و آنها که می مانند

قیمت اصلی 85.000 تومان بود.قیمت فعلی 70.000 تومان است.

(کتاب سوم از سری داستان های ناپل)

نویسنده: النا فرانته

مترجم: سودابه قیصری

تعداد صفحات کتاب: 477 صفحه

حجم فایل: 8.81 مگابایت

کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند pdf

دانلود کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند

کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند روایتی پیچیده از زندگی‌هایِ ظاهرا ساده، به قلم النا فرانته است.

النا فرانته نویسنده‌ای ا‌ست که به‌قول خودش دوست دارد خود را درون یک کلاف سردرگم تجسم کند و کلاف‌های سردرگم برایش جاذبۀ زیادی دارند. در بسیاری از آثارش موضوعِ «وانهادگی، محو شدن، خودمحو کردگی، و یا ازمیان‌ رفتن توسط فرهنگ» ظاهر می‌شود.

فرانته در یکی از مصاحبه‌هایش گفته است: «وانهادگی زخمی است نامرئی‌ که به‌سادگی ترمیم نمی‌شود؛ تخریب همۀ آن تکیه گاه‌هایی است که زمانی باور داشتیم مایۀ امنیت زندگی ما هستند. ما نه‌تنها وانهاده شده‌ایم، بلکه خودمان هم خودمان را وانهاده‌ایم.»

خلاصه کتاب

اگر کتاب‌های «دوست‌ اعجوبه‌ی‌ من» و «داستان یک اسم جدید» را خوانده‌اید، حالا وقت آن رسیده که در کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند به تماشای ادامه‌ی داستان النا گرکو و لی‌لا چرولو بنشینید. این اثر، سومین جلد از مجموعه‌ی چهارگانه‌ی ناپلی است که النا فرانته در آن، مقطعی متفاوت از زندگی دو دوست به نام‌های النا و لی‌لا را روایت می‌کند.

در جلدهای قبل، دوستی پرفراز و نشیب دو زن را از مدرسه تا جوانی شاهد بودیم و حالا در این جلد از مجموعه ناپلی، صفحه‌ی جدیدی از زندگی آن‌ها را ورق می‌زنیم. النا و لی‌لا در کودکی تصمیم می‌گیرند که وقتی بزرگ شدند رمانی بنویسند و ثروت زیادی به دست آورند. با بزرگ‌تر شدن این دو دوست، النا مدرسه را ادامه می‌دهد، اما لی‌لا که از النا باهوش‌تر است، از درس خواندن وامی‌ماند؛ چراکه خانواده‌اش او را حمایت نمی‌کنند.

این آغاز جدایی دو دوستی است که رویایِ مشترکِ ترک کردن محله‌ی فقیر و فاسدشان را در سر می‌پروراندند. با گذشت سال‌ها النا مدارج علمی را پشت سر می‌گذارد و وارد دانشگاه می‌شود. لی‌لا که مجبور به ازدواج با مردی خشن و بدوی است، حسرت هایش را با دستاوردهای النا جبران می‌کند. این داستانی است که پیش از شروع کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند خوانده‌ایم.

حال با شروعِ جلد سومِ مجموعه، می‌بینیم که لی‌لا شوهرش را ترک کرده و با پسربچه‌اش نزد انزو، دوست قدیمی‌اش زندگی می‌کند. لی‌لا برای گذران زندگی مجبور به کارگری در یک کارخانه‌ی سوسیس است و در معرض زورگویی و تجاوزِ صاحب کارخانه قرار دارد. در این حال، النا که در آستانه‌ی ازدواج با پیترو است، از فلورانس به ناپل برمی‌گردد تا دوست قدیمی‌اش را ملاقات کند.

کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند تلاشِ دو زنِ متفاوت را در شهری کوچک و فقیرنشین در حومه‌ی ناپل به تصویر می‌کشد؛ جایی که فرصت‌ها کم و رویاها بسیارند. لی‌لا با زندگیِ سخت و فقیرانه‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ درحالی‌که النا در آستانه‌ی ازدواج با مردی از طبقه‌ی اجتماعی بالا قرار دارد و می‌تواند حرفه‌ی نویسندگی‌اش را ادامه دهد. اما این تنها ظاهر ماجراست. زندگی همیشه اتفاقاتی غیر قابل پیش‌بینی را به همراه دارد.

نکوداشت های رمان

  • آنها که می روند و آنها که می مانند یک جلد از مجموعه‌ی پرفروشِ نویسنده‌ی ایتالیایی است که سرنوشت دو دوست را در مسیرهای متفاوتی به تصویر می‌کشد.
  • هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم یک کتاب چنین کاری با من بکند. اگر رئیس جمهور بودم همه را مجبور به خواندن آن می‌کردم.
  • کارگران، روشنفکران، کمونیست‌ها، تاجران اوباش و زنان شاعر در رمان آنها که می روند و آنها که می مانند، همه و همه در خدمت یک چیز هستند: به تصویر کشیدن یک دوستی عمیق و پرچالش.
  • نویسنده کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند احتمالاً بهترین نویسنده‌ی معاصری است که خواهید شناخت.
  • وقتی مجموعه‌ی چهارگانه‌ ناپلی را می‌خوانم هیچ چیز متوقفم نمی‌کند، نه متروی شلوغ و نه شغلم.

بخشی از متن کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند

در بخشی از کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند می‌خوانیم: اَدله صندلی هایمان را مشخص کرد: من، کنار نینو و مقابل تاراتانو، خودش، کنار تاراتانو و روبروی نینو. سفارش دادیم و همزمان گفتگو به سمت مرد عینک ضخیم تغییر جهت داد. فهمیدم استاد ادبیات ایتالیایی، عضو حزب دموکرات مسیحی و نویسنده ثابت روزنامه کوریر دلاسراست. اَدله و دوستش حالا بدون خویشتن داری حرف می‌زدند.

بیرون از تشریفات کتابفروشی، هرچه توانستند از مرد بد گفتند و به نینو تبریک گفتند که با مرد مقابله کرده و شکستش داده بود. آنها به ویژه از به یاد آوردن آنچه نینو موقع رفتن مرد از سالن به او گفته بود، چیزهایی که آنها شنیده و من نشنیده بودم، لذت می‌بردند. از او پرسیدند دقیقاً چه گفته است که نینو عقب نشینی کرد و گفت به یاد نمی آورد. اما بعد کلماتش را به یاد آورد، شاید هم برای آن موقعیت دوباره خلق شدند، چیزی مثل:

«به منظور حمایت از قدرت در همه مظاهر آن، شما دموکراسی را معلق می‌کنید.» از آن لحظه به بعد، هر سه آنها خیز برداشتند و با تب‌و تابی فزاینده درباره سازمان‌های مخفی، یونان، شکنجه در زندان‌های یونان، ویتنام، خیزش غیر منتظره دانشجویان نه فقط در ایتالیا بلکه در اروپا و جهان، درباره مقاله‌ای در ایل پونته که پروفسور آریوتا نوشته بود و درباره شرایط تحقیق و تدریس در دانشگاه‌ها حرف زدند.

اَدله گفت: «به دخترم می‌گم که اون مقاله رو دوست داشتی، ماریاروزا فکر می‌کنه وحشتناک بود.» «ماریاروزا فقط برای چیزی که دنیا نمی‌تونه عرضه کنه، هیجان زده می‌شه.» «خیلی خوب گفتید، اون واقعاً این جوریه.» هیچ چیز درباره مقاله‌ای که پدر شوهر آینده‌ام نوشته بود نمی‌دانستم. موضوع بحث بی‌قرارم کرد و در سکوت گوش دادم. (ص30 کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند)

ابتدا امتحاناتم، بعد پایان نامه و سپس کتاب و انتشار سریع آن، تمام وقتم را گرفته بود. به طور سطحی از حوادث دنیا خبر داشتم و تقریباً هیچ چیز درباره دانشجویان، تظاهرات، درگیری‌ها زخمی‌ها، دستگیری‌ها، خونریزی‌ها نمی‌دانستم. از آنجا که حالا بیرون دانشگاه بودم، همه آنچه واقعاً درباره بحران می‌دانستم، غرغر پیترو بود، شکایت او از چیزی که آن را بی‌کم و کاست «مزخرفات پیزایی‌ها می‌نامید.

در نتیجه صحنه‌ای با ویژگی هایی گیج کننده در اطراف خود احساس می‌کردم: ویژگی هایی که به نظر می‌رسید همراهانم با دقت کامل قادر به رمزگشایی آنها هستند، نینو حتی بیش از آن دو. من کنار او نشستم، گوش دادم، به بازویش ساییدم، صرفاً سایش پارچه‌ها به هم که در هر صورت هیجان زده‌ام می‌کرد. او همچنان به آمار علاقه‌مند بود: لیستی از ارقام ارائه کرد، از دانشجویان ثبت نام کرده در دانشگاه، که حالا جمعیت زیادی بود.

و از ظرفیت ساختمان‌ها؛ از ساعاتی که استادان تمام وقت واقعاً کار می‌کردند و اینکه چند نفر از آنها، به جای تحقیق و تدریس، در مجلس یا هیئت دولت نشسته‌اند یا خود را وقف شغل‌های مشورتی پرسود و فعالیت‌های خصوصی کرده‌اند. ادله با او موافق بود، همین طور دوستش؛ گاه حرف نینو را قطع می‌کردند، نام افرادی را بر زبان می‌آوردند که من هرگز نشنیده بودم. (ص31 کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند)

احساس کردم بیرون نگه داشته شده‌ام. جشن گرفتن برای كتاب من دیگر در صدر افکارشان نبود، به نظر می‌رسید مادرشوهرم حتی سورپریزی را که به من وعده داده بود، فراموش کرده است. گفتم که لحظه‌ای می‌روم و برمی‌گردم؛ آدله بی‌حواس سر تکان داد. نینو با حرارت به حرف زدن ادامه داد. حتماً تاراتانو فکر کرد حوصله‌ام سررفته است و با مهربانی و تقریباً به زمزمه گفت: «زود برگرد، دوست دارم نظرت رو بدونم.»

نقد کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند

کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند با اتفاقی غیرمنتظره پایان می‌یابد که شما را برای چند ساعتی در جایتان میخکوب می‌کند. با مطالعه‌ی این اثر بخشی از تاریخِ ناپل را هم مطالعه خواهید کرد. لی‌لا و انزو وارد رابطه‌ی عاشقانه‌ای می‌شوند و باهم تصمیم می‌گیرند برای بهبود وضعیت زندگیشان، مهارت جدیدی بیاموزند تا بتوانند به‌عنوان برنامه‌نویس کار کنند.

داستان، اواخر دهۀ شصت و هفتاد میلادی روی می دهد. این کتاب، ادامۀ داستان لی‌لای پر شر و شور و سرکش و صمیمی ترین دوستش، النای باهوش و خورۀ کتاب است. لینا، بعد از جدا شدن از همسرش، با پسرش در محلۀ جدیدی در ناپل زندگی و در کارخانه ای محلی کار می کند. النا ناپل را ترک کرده و از دانشگاهی ممتار مدرک گرفته و کتابی منتشر کرده است، و همۀ این ها دری به جهانی از همسخنانی فرهیخته و جذاب به رویش گشوده است.

النا در سال‌های ابتداییِ ازدواجش صاحب دو فرزند می‌شود و زندگیِ حرفه‌ای‌اش رو به زوال می‌رود. در همین زمان است که نینو را ملاقات می‌کند؛ پسری که از کودکی دلباخته‌اش بود و مدتی با لی‌لا رابطه‌ای عاشقانه و خیانت آمیز داشت. حالا النا در موقعیتی است که ازدواجش را در حال فروپاشی می‌بیند و باید تصمیمی برای ادامه‌ی راه بگیرد.

گفتنی است کتاب آنها که می روند و آنها که می مانند از جمله آثار پرفروش نیویورک تایمز به شمار می‌رود.

آنچه خواندید...

کد کتاب: 1621 نویسنده: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آنها که می روند و آنها که می مانند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *