دانلود کتاب شاهزاده و گدا
کتاب شاهزاده و گدا نوشتهی مارک تواین است که در سال 1818 منتشر شد. این داستانِ تقریبا کوتاه به شیوهی دانای کل از زبان نویسنده روایت میشود و ما به عنوان خواننده شاهد جابه جایی دو جایگاه اجتماعی مختلف هستیم. شاهزادهای که حالا باید در لباس یک گدا در جامعه ظاهر شود و گدایی که در قصر فرمانروایی میکند. نویسنده با این داستان فساد دربار انگلستان را و همچنین فساد اخلاقی که مردمان فقیر جامعه دچار آن شدهاند را به تصویر میکشد.
داستان شاهزاده و گدا داستانی است ساده و روان که برای مخاطب نوجوان نوشته شده است اما خواندن آن برای بزرگسالان هم لذتبخش است. نویسنده با زبان طنزآلود و درعین حال تلخ خود در این داستان به اختلاف طبقاتی و ناعدالتیهای جامعهی انگلستان اعتراض میکند روایتی که با وجود چند قرن از انتشار آن هنوز صحنه های تاریک و تلخ گذشته انگلستان را در قالب داستانی زیبا و تاثیرگذار به خواننده یادآوری میکند و مخاطب احساس میکند با اینکه سالها گذشته اما جوامع امروز ما هم به ناعدالتی و اختلاف طبقاتی دچار است . به همین دلیل میتوانیم بگوییم شاهزاده و گدا داستانی است که هیچگاه کهنه نمیشود.
چکیده رمان
رمان شاهزاده و گدا، نابرابریهای طبقاتی و سیستم قضایی ناعادلانه انگلستان را در زمان خاندان تئودورها نشان میدهد. نویسنده شوخ و بذلهگوی آمریکایی، هزاران کنایات و استعارات پرمغز و پرمعنی به کار برده و نه تنها صحنههای تاریکی از تاریخ قرن شانزدهم ملت انگلیس را روشن ساخته، بلکه زشتیها و پلیدیهای اجتماع خود را نیز در این آینه صاف و روشن به خوانندگان نشان داده و از نظام فاسد دربار انگلستان و از سویی از فساد اخلاقی در میان مردم فرودست جامعهٔ انگلستان انتقاد میکند.
گرۀ سادهای که نویسنده درمیاندازد، عوض کردن لباس تام کانتی، پسرک فقیر اهل لندن با لباس ادوارد، شاهزادۀ انگلستان است. تام و ادوارد که هر دو در یک روز در خانوادههای کاملاً متفاوت به دنیا آمدهاند، شباهت شگفتانگیزی به یکدیگر دارند. پس از این که از پشت میلههای قصر با هم روبرو میشوند از این شباهت متحیر شده و ادوارد به نگهبان دستور میدهد که تام را به داخل قصر راه دهد. در اتاق مجلل ادوارد، آنها که میخواهند تنها لحظهای احساس دیگری را درک کنند، لباسهایشان را با هم عوض میکنند و این سرآغاز یک داستان مفصل میشود. ادوراد میرود تا نگهبان را به خاطر برخورد خشنش با تام مواخذه کند، نگهبان او را نمیشناسد و از قصر بیرون میاندازد و در دم جان کانتی پدر تام، شاهزاده را میگیرد و به خانه میبرد.
بخشی از متن کتاب شاهزاده و گدا
صبح روز بعد گروه رافلر به قصد دزدی به راه افتادند. اولین فکر ادوارد، بعد از آنکه تحت فشار هوگو برای گدایی و دزدی به راه افتاد، این بود که چطور فرار کند. وقتی ادوارد از انجام این کار سر باز زد، هوگو به او دستور داد روش او را دنبال کند. آنقدری نگذشته بود که سر و کلۀ غریبهای در خیابان پیدا شد. هوگو چشمهایش را چند بار چرخاند، نالهای سر داد، تلوتلو خورد، جلوِ پای غریبه به زمین افتاد و به پیچ و تاب خوردن ادامه داد. مرد غریبه گفت: «آه عزیزم! ای بیچاره، بذار کمکت کنم.» هوگو نفسزنان گفت: «نه، نه آقای عزیز. هر وقت میگیره حالم این جوری میشه. برادرم حالا راجع به وضعم بهتون میگه که وقتی بیماری صرع سراغم میاد چی میشه. یک پنی لطفا. آقا یک پنی بدید تا کمی غذا بخورم.»
«یک پنی؟ بهت سه پنی میدم پسر بیچاره.»بعد سه پنی از جیبش درآورد و ادوارد را صدا کرد: «پسر، بیا اینجا. بیا بهم کمک کن تا این برادر مریضت رو جابهجا…»پادشاه حرف او را قطع کرد: «من برادرش نیستم. اون هم دزد و هم گداست. اون نه فقط ازتون پول میگیره بلکه جیبتون رو هم میزنه. اون واقعا مریض نیست ولی اگه میخواید معالجهاش کنید، با عصاتون بزنیدش.»
ولی هوگو منتظر نماند. مثل باد شروع به دویدن کرد و در این حال مرد به دنبالش به راه افتاد. پادشاه خوشحال از اینکه بالاخره آزاد شده، در جهت مخالف شروع به دویدن کرد در عمق جنگل. او تا زمان تاریکی هوا لحظهای از سرعتش کم نکرد تا وقتی که نوری در تاریکی به چشمش خورد. ادوارد خودش را به آنجا رساند و جلو کلبه محقری که سر راهش قرار داشت توقف کرد. از میان پنجره صدای کسی که دعا میکرد به گوشش رسید. روی پنجۀ پا بلند شد و از پشت پنجره چشمش به مرد لاغری افتاد که موهایش کاملا سفید بود. مرد مقابل محراب کوچکی که شمعی بالای آن روشن بود زانو زده بود و دعا میکرد. ردایی از پوست گوسفند بر تن داشت و کنار دستش روی یک جعبۀ چوبی، یک کتاب قطور و یک جمجمه دیده میشد.
نقد و بررسی کتاب شاهزاده و گدا
شاهزاده و گدا،اثری تاریخی، هجوآمیز و تحسین شده، به زندگی دو پسر می پردازد که درست در یک روز، در لندن به دنیا می آیند: ادوارد، شاهزاده ی ولز و تام کنتی، که یک گدای خیابانی است. این دو پسر در مواجهه ای اتفاقی، درمی یابند که کاملا همسان هستند و از روی بازیگوشی، تصمیم می گیرند تا لباس ها و نقش هایشان را با هم عوض کنند؛ وضعیتی که به شکلی کوتاه اما بسیار قابل توجه، زندگی آن ها را تغییر خواهد داد. شاهزاده که لباس های پاره به تن کرده، در محله های شلوغ و پر سر و صدای شهر و در میان طبقات اجتماعی پایین سرگردان می شود و سختی های متعددی را تحمل می کند. در همین حال، تام فقیر که حالا با اشراف زندگی می کند، دائما با ترس از آشکار شدن هویت واقعی اش رو به روست.
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
تعداد بازدید: 3,473 بار
عنوان کتاب: شاهزاده و گدا
نویسنده: مارک تواین
مترجم: محمد قاضی
تعداد صفحات کتاب: 266 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 3.3 مگابایت
نوع فایل: PDF (RAR)
منبع: شهرکتاب