مردی که می خندد

آخرین ویرایش: 3 هفته قبل
مردی که می خندد (nbookcity.com)

دانلود کتاب مردی که می خندد

کتاب مردی که می خندد در آخرین دوره از جلای وطن نویسنده در بروکسل نوشته شده است و محبوب ترین اثر هوگو است.

این رمان مانند بینوایان، بازتاب دغدغه‌های اجتماعی هوگو است که او را مرد سیاست می‌کرد و بازتاب شور و اشتیاقی است که هم ساده‌دلانه است و هم پرحرارت. این اثر شاید شاخص ‌ترین رمان ویکتور هوگو باشد؛ رمانی که میل او به نقیض روشن‌تر از هروقت دیگری در خدمت عقیده در آمده است.

یک معرکه ‌گیرِ فیلسوف، یک هیولا با روح درخشان، یک دختر یتیم نابینا با معصومیتی خارق‌العاده، یک دوشس منحرف، قهرمانان این رمان‌اند. توصیف انگلستان قدیم اوایل قرن هجدهم با قدرت صورت گرفته است؛ خشونت مردم تحت پوشش ظرافت مغرورانه جامعه انفجار می‌یابد. زنده بودن این اثر ناشی از صحنه‌ پردازی خشن است، اما خشن‌تر از آنکه بتواند نظریه‌ های اجتماعی را جمع آورد و به این درام امکان دهد تا به عمقی دست یابد که می‌توانست شخصیتها را واقعی سازد.

خلاصه کتاب

ویکتور هوگو رمان مردی که می خندد را در بروکسل نوشت و آن را در سال ۱۸۶۹ منتشر کرد. در سال ۱۶۹۰، در شبی سرد و زمستانی، عده‌ای راهزن و خلافکار کودکی ده ساله به نام «جوئین پلین» را در «ساحل پورتلند انگلستان» رها و فرار می‌کنند. لب و دهان این کودک در دو سالگی توسط شخصی جراحی شده و به صورت مضحکی درآمده است.

دوره‌ گردی به نام «اورسوس» او را بزرگ می‌کند و با اجرای نمایش به موفقیت چشمگیری دست پیدا می‌کند، تا جایی که جوئین به «مردی که می خندد »، معروف می‌شود. جوئین جان یک دختر بچه یک سالهٔ نابینا را نجات می‌دهد. سپس همراه با آن دختربچه که او نیز بی‌خانمان است، به اتفاق اورسوس، به «لندن» می‌روند و هر روز زندگی بهتری را برای خودشان فراهم می‌کنند.

اورسوس به هنگام اجرای نمایش به مردم آگاهی می‌دهد و از طرفی جوئین در محله‌های فقیرنشین رفت و آمد می‌کند. از طرف حکومت به آنها اخطار می‌‌دهند؛ تا جایی که یک بار اورسوس را به دادگاه احضار می‌کنند. مدتی می‌گذرد و شبی جوئین را به زندان شهر احضار می‌کنند و در آنجا مشخص می‌شود که جوئین یک اشراف‌ زاده است و حالا او صاحب ثروت زیادی است و جزو نمایندگان «مجلس اعیان انگلستان» خواهد بود.

اورسوس شدیداً نگران جوئین است؛ چرا که هیچ خبری از او ندارد و با ترفندهای مختلف سعی می‌کند طوری وانمود کند که جوئین جایی نرفته و به زودی برمی‌گردد. فردای آن شب دو نفر از افراد حکومت نزد اورسوس می‌آیند و به او می‌گویند که جوئین مرده و آنها باید هرچه زودتر شهر لندن را ترک کنند. هوگو در اوج کتاب مردی که می خندد، با بیان خطابه‌ای از قهرمان داستان، پیام اصلی کتاب را این‌گونه بیان می‌دارد که بلایی که سر وی آمده در حقیقت سر بشریت آمده است. مردمی که در ظاهر می‌خندند و باطناً رنج می‌برند.

بخشی از متن کتاب

اى قدرتمندان احمق، دیدگان خود را بگشائید. من مجسم ‏کننده‌ی همه چیزم… کشیشان، اشراف، شاهزادگان! به هوش باشید: «مردم به ظاهر خندانند و باطناً رنج مى ‏برند» من سمبول مردم هستم… ولى به شما می گویم که مردم به خود مى‏ آیند… انتها شروع می ‏شود. شفق خونین صبح می دمد. این است معناى خنده‌ی من. اینک شما بر خنده من بخندید..!

آدم خسیس نابیناست چون طلا را مشاهده می کند ولی از دیدن ثروت عاجز است و کسی که ولخرجی می کند نیز نابیناست؛ او آغاز کار را می بیند ولی از مشاهده ی پایان آن عاجز است. زن عشوه گر هم نابیناست چون زشتی های وجود خویش را مشاهده نمی کند.

دانشمند هم نابینا است چون از دیدار جهل خویش محروم است. انسان شرافتمند هم نابیناست چون آدم دغل و کلاه بردار را مشاهده نمی کند. آدم دغل نیز نابیناست چون خداوند را نمی تواند ببیند. من نیز نابینا هستم چون حرف می زنم اما نمی بینم که گوش های شما کر است.

سخن نویسنده کتاب مردی که می خندد

نویسنده کتاب مردی که می خندد، به عنوان یكی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد. آثار او به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره كرده و بازگوكننده تاریخ معاصر فرانسه است. در انگلستان همه چیز، جنبه‌های منفی امور توأم با عظمت است. اشرافیت انگلستان ‌‌اشرافیت به تمام معنای کلمه است.

فئودالیته‌ای معروف‌تر و وحشت‌انگیزتر از فئودالیته ‌‌انگلستان نمی‌توان یافت. ناگفته نباید گذاشت که فئودالیته در زمان و به جای خود مفید بوده ‌‌است. برای مطالعه اشرافیت باید به سراغ انگلستان رفت. هم چنانکه برای تحقیق درباره پدیده ‌‌استبداد باید متوجه فرانسه گردید. نام حقیقی این کتاب (اشرافیت) است، کتاب دیگری به دنبال کتاب حاضر و به نام (استبداد) ‌‌نوشته خواهد شد. اگر عمری باقی باشد…

در پایان خواندن کتاب مردی که می خندد را به همه علاقه مندان و طرفداران قلم ویکتور هوگو توصیه می کنیم.

کتاب های پیشنهادی

تعداد بازدید: 4,052 بار

Victor%20Marie%20Hugo%20 %D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1%20%D9%85%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D9%87%D9%88%DA%AF%D9%88 4

عنوان کتاب: مردی که می خندد

نویسنده: ویکتور هوگو

مترجم: جواد محیی

تعداد صفحات کتاب: 530 صفحه

زبان کتاب: فارسی

حجم فایل: 38.85 مگابایت

نوع فایل: PDF (ZIP)

منبع: شهرکتاب

نوشته‌های مشابه

قهرمان این رمان یک شوالیه دلیر از افسانه‌های قرون وسطی نیست؛ او نماینده مردم جامعه‌ای است که می‌خواهند طعم استقلال را بچشند و دور از نزاع و درگیری ویران‌کننده باشند. او با تمام سادگی‌اش، نماد مقاومت مردم چک در برابر...
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 413
مهرداد صدقی در کتاب آب نبات پسته ای رویدادهای مهم تاریخی بین سال‌های 70 و 72 را روایت می‌کند. این اتفاقات که در کوچه «سیدی» شهر بجنورد رخ می‌دهند، تاثیر بسزایی بر زندگی محسن، خانواده وی و همسایگانش می‌گذارند. محسن قهرمان داستان آبنبات پسته‌ای نوجوانی بازیگوش...
بروزرسانی: 3 هفته قبل
تعداد بازدید: 4690

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *