دانلود کتاب نیمه تاریک ماه
نیمه تاریک ماه، مجموعه 36 داستان کوتاه از هوشنگ گلشیری است که حد فاصل سالهای 39 تا 77، روایت ناقصی از چهار دهه تاریخ پوئتیک ایران را بازنمایی می کند.
تجربه این اثر، تجربه ای است اولا از جنس «نوشتار» و بعدا از جنس نکته سنجی های عالمانه؛ بعید می دانم خواننده این اثر، حتی با تسلط ناچیز به ادبیات معاصر با گلشیری مواجه شود و توان قلم او را درک نکند. سبک (یا به تعبیر درست تر، نوشتار) گلشیری در این مجموعه، گاه گنگ و گاه رسا، گاه تلخ و گاه (به ندرت) شیرین، گاه یاس آور و گاه (به ندرت) امید بخش، در مجموع سبکی دلنشین و تاجایی که من دیده ام، منحصر بفرد است.
آنچه از شیوه نوشتاری او درنظر دارم چیزی است که به ویژه در داستانهایی نظیر «خانه روشنان»، «گنج نامه» و «مثل همیشه» می توان یافت. اما از نظر محتوایی، یا بقول ریکور از آن حیث که آثار خوب باید بتوانند جهانی را درمقابل خواننده بگشایند، نیمه تاریک ماه اثر چشمگیری نیست.
بدون شک درخشش ها در برخی آثار او بخوبی دیده می شود: مثل همیشه، یک داستان خوب اجتماعی، نمازخانه کوچک من، بختک، انفجار بزرگ، زیر درخت لیل و زندانی باغان؛ اما آثار متوسط الحال یا ضعیف هم در این اثر کم نبودند (آثاری مثل پرنده فقط یک پرنده بود، شب شک، بخدا من فاحشه نیستم و…) که اثر را از درخشانی می انداخت.
من میانگین ریاضیاتی تک تک این داستانها را برای ارزیابی اثر مدنظر قرار ندادم، اما فکر میکنم در مجموع نیمه تاریک ماه اثر دوگونه بود: نیمه روشن آن توان نگارشی تحسین برانگیز گلشیری و ادبیات عالی آن بود و نیمه تاریک آن، تکرار محتوا و ضعف پرداخت استعاری و روایی اثر و البته باید اعتراف کنم تاریکی بیش از حد پیرنگها.
خلاصه کتاب
درباره کتاب نیمه تاریک ماه بهترین توصیف همان است كه نویسنده، در نخستین سطر مقدمه كتابش نوشته: «در عرصه داستان كوتاه حاصل عمر انگار همینهاست كه در این دفتر آمده است». این مجموعه شامل تمام داستانهای كوتاه منتشر شده گلشیری است كه از سال 1339 تا 1377به نگارش درآمده است. متأسفانه، علیرغم آنكه گلشیری را بعد از هدایت تأثیرگذارترین نویسنده ایران و صاحب سبك(اصفهان) دانستهاند، شمار زیادی از نویسندگان جوان و خوانندگان جدّی ادبیات داستانی آن طور كه باید به این مجموعه ارزشمند التفات ندارند.
حال آنكه، این مجموعه میتواند به عنوان یکی از نخستین تجربیات داستان کوتاه مدرن به زبان فارسی و به دلیل استفاده از تكنیكهای مختلف داستانی و مضامینی كه هنوز هم تأمل برانگیزند، به صورت یك كتاب آموزشی مورد توجّه قرار گیرد. صرف نظر از بی مهری برخی بزرگان به این نویسنده، شاید بتوان علّت اصلی غفلت جوانان را متن پیچیده، نثر سنگین و محتوای چند لایه داستان ها دانست.
ویژگیهایی كه باعث سختخوان شدن آنها گردیده، تنها مخاطبان خاص و پرحوصله را به خود جذب میكند. به هر حال، گمان نمیكنم این، دلیل موجهی برای علاقمندان باشد كه خود را از مطالعه داستانهای گلشیری محروم سازند. داستانهایی كه تأمل در محتوا و تعمق در تكنیكهای آنها میتواند ایشان را دستكم در آموختن شیوههای نوین داستان نویسی، گونههای داستان مدرن، زوایای دید مختلف و… یاری رساند.
من بیش از همه، از دو داستان مجموعه نیمه تاریک ماه لذت بردم: «انفجار بزرگ» و «نمازخانه کوچک من»؛ و فکر می کنم اولی را می توان خطاب به راوی اغلب داستانهای دیگر مجموعه خواند: «اینها همه شان فقط بلدند نفوس بد بزنند و ناله کنند»… نکته دیگری که برای من جالب بود، تهی شدن روایت های انتهایی برخلاف قوتی است که قلم مولف (حتما بدلیل افزایش تجربه و مهارت) پیدا میکند.
گلشیری در دو دهه آخر (و به وضوح پیداست که در دهه شصت، بیش از دهه هفتاد) به نوعی رکود درونی رسیده است و با اینکه بخصوص در دهه هفتاد داستانهای بسیار قابل تاملی دارد اما لحن آنها فرو خورده و سرپایین است. بهترین شاهد من، آخرین داستان مجموعه، یعنی زندانی باغان، می تواند تا حد خوبی این رکود و علل آن را توجیه کند. باز باید تاکید کنم که تجربه گلشیری، در سطح غنای ادبی و توان نوشتاری، تجربه ای دست اول و مسرت بخش است.
بخشی از کتاب
اما که چی؟ وقتی آدم پانزده سال همهاش خواب باشد و همهاش فکر کند باید بدود، باید برود، باید بپرسد و نتواند حتی قدم از قدم بردارد، نتواند حتی اصغرش را صدا کند، من چه کار میتوانم بکنم؟ چه کار میشود کرد، وقتی آنطور نشسته است روی لبهی سرد و سنگی باغچه، پشت به در خانه، طوری که انگار هرگز نمیآید، انگار که حق با اشرف السادات است و من هم باید بروم، آنجا، کنار او، روی لبهی باغچه بنشینم و بیصدا حتی گریه نکنم؟
صندلی ها می گویند از سنگینی یا سبکی می فهمند که هرکس چقدر تاریک است. گفته اند وقتی آمد و نشست تلخ بود. تلخی را از صدای فنر ها فهمیده بود. ما تلخ نمی شویم. تلخی آدم را ما از دستی که بر دسته صندلی می گذارد می فهمیم و با تلخی های گذشته که هست که پاسخ می دهیم و تلخ ترش می کنیم. او چنان پر بود که تلخی های کهنه را پس می زد،مثل ابر که می گویند پر است از آب، سرریز می شود. کبریت که کشید، دریچه شعله روشن شد…
نقد کتاب نیمه تاریک ماه
کتاب نیمه تاریک ماه را دانلود کنید، بگذارید لابه لای کتاب هایتان و هر وقت از همه داستان ها خسته شدید، بازش کنید و یک داستانش را بخوانید. دو بار بخوانید. روایت و کلمات در خودشان حلتان می کنند. آن قدر همه ی داستان ها را دوست دارم که نمی توانم هیچ کدامشان را معرفی و پیشنهاد کنم. ولی “زیر درخت لیل” برای من دلنشین ترین بود (نمی گویم بهترین). اگر داستان هم مینویسید یا اهل نقد هستید، هزار بار بخوانید و ببینید که هر بار یک تکنیک و یک مفهوم برایتان رو می کند.
هوشنگ گلشیری زیادی خوب بوده و زیادی مظلوم. چند سال دیگر باید بگذرد تا یکی مثلش پیدا شود و ما باز هم بی مهری کنیم و نبینیمش و به سنگ قبرش هم رحم نکنیم؟ باز هم خدا را شکر که گلشیری “فرزانه طاهری” را دارد که حواسش باشد به نوشته های همسر. از ۷۰ که گلشیری نیت می کند به گردآوری این مجموعه، تا ۸۰ که یک سالی از مرگش می گذرد، وقت لازم بود تا این ها چاپ شوند.
شاید به این کتاب ها نیز علاقمند باشید:
تعداد بازدید: 3,878 بار
عنوان کتاب: نیمه تاریک ماه
مجموعه داستان های کوتاه
نویسنده: هوشنگ گلشیری
تعداد صفحات کتاب: 567 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 7.39 مگابایت
نوع فایل: PDF
منبع: شهر کتاب
یک پاسخ
سلام عالی بود.