خردم کن

دانلود کتاب خردم کن

طاهره مافی، نویسنده آمریکایی ایرانی الاصل، با کتاب خردم کن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت.

مجموعه‌ای پادآرمان شهری که خیلی سریع جای خود را در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز و یو‌اس‌ای تودی باز کرد و شرکت فیلمسازی فاکس قرن بیستم امتیاز اقتباس سینمایی آن را خریداری کرد. یکی از ویژگی های متمایز نثر مافی استفاده از استعاره های بدیع و متن های خط خورده‌‍ای است که روایتی دولایه را شکل می دهد:

«آنچه راوی روایت می‌کند و آنچه خواننده مستقل از صدای راوی از عناصر متنی برداشت می‌کند.» خط خوردگی‌ها صدای درونی راوی و به منزله پنجره‌ای رو به کشمکش های ذهنی اوست، و کاهش تدریجی‌شان در طول داستان حاکی از بهبود شرایط روانی راوی است. کتاب خردم کن را به تمام جوانان علاقه‌مند به داستان‌ نویسی پیشنهاد می‌کنیم.

خلاصه کتاب

هیچ‌کس نمی‌داند چرا تماس دست جولیت مرگبار است، اما «سازمان» برایش نقشه‌ هایی دارد. نقشه‌ هایی تا او را مثل سلاحی به کار گیرد. اما جولیت هم نقشه‌های خودش را دارد. پس از یک عمر اسارت، سرانجام برای اولین‌بار پی می‌برد قدرت مقابله و مبارزه دارد- و آینده‌ای با همان پسری که فکر می‌کرد برای همیشه از دست داده است.

طاهره مافی در کتاب خردم کن یک دنیای پادآرمان شهریِ میخکوب کننده، داستان ابرقهرمانی مهیج، و قهرمانی فراموش‌ نشدنی را معرفی می‌‌کند.

بخشی از متن کتاب

و ناگهان دنیا در نظرم تیره و تار می‌شود. خشم بر من غلبه می‌کند، غلیانی شدید، عصبانیتی چنان قوی که دیگر پایم روی زمین نیست. از نفرت و کینه‌ای کور در جوش و خروشم. حتی متوجه حرکت پاهایم در لحظه بعد نیستم. متوجه دست‌هایم نیستم که دارند چه کار می‌کنند یا چطور تصمیم گرفته‌اند جلو بروند، انگشت‌هایم از هم باز شده، و سمت پنجره هجوم برده اند. فقط می‌دانم دلم می‌خواهد خرد شدن گردن وارنر را میان دو دستم حس کنم.

دلم می‌خواهد او همان وحشتی را که به یک بچه تحمیل کرده تجربه کند. دلم می‌خواهد مردنش را تماشا کنم. دلم می‌خواهد تماشایش کنم که التماس می‌کند. خودم را پرت می‌کنم و از وسط دیوارهای بتنی رد می‌شوم. شیشه را با ۱۰ انگشتم خرد می‌کنم. یک مشت سنگریزه و یک مشت از پارچه دور گردن وارنر را چنگ می‌زنم و ۵۰ سلاح مختلف سرم را نشانه می‌گیرند. (ص111 کتاب خردم کن)

هوا از بوی گوگرد و بتن سنگین شده، شیشه در سمفونی دردناکی از قلب های شکسته فرو می‌ریزد. وارنر را توی سنگ فروپاشیده می‌کوبم. وارنر با خس‌خس به نگهبان‌ها می‌گوید: «حق ندارید بهش شلیک کنید. هنوز به پوستش دست نزده‌ام»، اما حدس غریبی می‌زنم که اگر فقط کمی محکم‌تر فشار بیاورم می‌توانم قفسه سینه‌اش را خرد کنم. «باید بکشمت.» صدایم تک‌نفسی عمیق است، تک بازدمی مهار نشده…

نقد کتاب خردم کن

طاهره مافی نویسنده جوان ایرانی آمریکایی است که تا کنون کتاب های پرفروشی نوشته است. شخصیت ژولیت که او در کتاب خردم کن خلق کرده بسیار دوست داشتنی است، دختری است که رنج های زیادی متحمل شده و به خاطر قدرتی که دارد از جامعه طرد شده و هیچ کسی نیست که بتواند او را درک کند.

هیچ کس عاشق او نبوده و هیچ وقت معنی عشق را نفهمیده است. ژولیت از دل تاریکی‌ها بلند می‌شود و کم‌کم با گذشت زمان و با اتکا به خودش روز به روز قوی‌تر می‌شود. این داستان پادآرمانی آنقدر پیچ و تاب می‌خورد که شما را اسیر خودش می‌کند.