دانلود کتاب این هم جور دیگر
کتاب این هم جور دیگر، روایت متفاوت و بامزهای از مشهورترین داستانهای کودک است. رولد دال، مخاطب را غافلگیر میکند و سربه سر شخصیتهای مشهور میگذارد.
تغییر در داستان های کهن به معنی بیتوجهی و کمرنگ کردن آنها نیست. بلکه فرصت مناسبی برای یادآوری و بازخواندنشان است. آنچه در تغییرات این چنینی اهمیت دارد شک کردن در بدیهیات است. روایتها هرقدر هم که کهن باشند و دهان به دهان و کتاب به کتاب چرخیده باشند، بدیهی و طبیعی نیستند. واقعیت چهره ثابتی ندارد و میتوان به نیک و بد کردارها و رخدادها اندیشید و شک کرد.
آرزوهای به ارث رسیده از این داستانها نیز بهترین آرزوهای ممکن نیستند. دخترکان بسیاری باید به این بیاندیشند که سیندرلا بودن چه پیامدهای خوب و بدی برایشان به همراه دارد. پرداختن به چنین موضوعاتی و گفت وگو پیرامون آنها در سنین آغازین نوجوانی افزون بر جذابیت، مجالی است برای اندیشیدن. نوجوانی سن پرسشگری و شک است.
میتوان اینگونه تفسیر کرد که اقبال چنین کتابهایی نزد نوجوانان به سبب پرداختن و به رسمیت شناختن این پرسشگری است. پایانهای غیر منتظره و شخصیت های بیاخلاق و بیادب هم در بافت طنزآمیز و پرتردید کتاب این هم جور دیگر، تلاشی برای نزدیک کردن داستان های قدیمی به زندگی واقعی است. در کنار همه اینها نباید از یاد ببریم که لذت یکی از نخستین دستاوردهای ادبیات برای انسان است.
خلاصه کتاب
کتاب این هم جور دیگر روایت دیگرگونهی رولد دال، نویسنده نامآشنای کودکان، از شش داستان است. داستان هایی که سالهاست در قصهها، کتابها، فیلمها و انیمیشنها برای کودکان بازگو میشوند:
- سیندرلا
- سفیدبرفی و هفت کوتوله
- جک و لوبیای سحرآمیز
- موطلا و سه خرس
- شنل قرمزی و گرگ
- سه خوک کوچولو
بیشتر کودکان و بزرگسالان با این شش داستان و ساختار رواییشان آشنا هستند. قهرمان هایی معصوم، پاک و برحق که ضدقهرمانی شیطان صفت جایگاه و زندگیشان را به مخاطره میاندازد، گرهای که با ترکیبی از زیرکی و امدادهای فراطبیعی، که پاداش پاکدلی قهرمان است، گشوده میشود و پایانی خوش، همانگونه که مخاطب انتظار دارد: پیروزی قهرمانِ نیک سرشت!
نویسنده کتاب این هم جور دیگر، همه این ساختارها را در هم میشکند. قهرمان های داستان آنقدرها هم که فکر میکنیم بیگناه و خوشقلب نیستند و حتی در مواردی شرور هستند. رخدادها هم در بعضی از داستانها ترتیب دیگرگونه دارند و پایان همه داستانها متفاوت است. این تغییرات در قالب شعر و با طنازی انجام شدهاند و همین موضوع بر جذابیت آن افزوده است.
در داستان نخست، سیندرلا، دال به پیرنگ داستان وفادار مانده است. ماجرای مجلس رقص و پری مهربان و لنگهکفش همان است که میدانیم. اما پایان داستان «جور دیگر» رقم میخورد؛ شاهزاده سوار بر اسب آدمکش از آب در میآید و سیندرلا هم آرزو میکند همسری سربهراه و مهربان داشته باشد. از آنجا که در داستان «رولد دال» هنوز پریِ مهربانی هست که این آرزو را برآورده کند و سیندرلا با جوانی مرباپز زندگی شیرینی را آغاز میکند.
داستان سفیدبرفی و هفت کوتوله هم در کتاب این هم جور دیگر طبق انتظارمان آغاز میشود. آینه سخنگو حقیقت را به نامادری سفیدبرفی میگوید و نامادری دستور سر به نیست کردن سفیدبرفی را به شکارچی میدهد. اما دل شکارچی به رحم میآید و از جان سفیدبرفی میگذرد. سفیدبرفی هم به خانه هفت کوتوله پناه میبرد. از اینجا به بعد ماجرا متفاوت پیش میرود. کوتولههای مهربانِ داستان دال اهل شرطبندی و قمار هستند؛ قماربازهایی کماقبال.
سفیدبرفی هم نه سیب زهرآلودی را گاز میزند و نه به انتظار شاهزاده میماند. در عوض فکری نهچندان اخلاقی به ذهناش میرسد تا زندگی خودش و کوتولهها را بهتر کند. به قصر برمیگردد و آینهی سخنگو را میدزدد تا به کمک پیشگویی آینه کوتوله های قمارباز میلیونر شوند.
داستان جک و لوبیای سحرآمیز برخلاف سفیدبرفی با یک پند اخلاقی به پایان میرسد: «گر با ادب و تمیز باشی، نزد همهکس عزیز باشی». رخدادهایی که چنین پایانی را رقم میزنند، اینگونهاند: جک دانههای لوبیا را کاشته است و درختی تنومند که برگ هایی از طلا دارد سبز شده است. او به قصد چیدن طلا از درخت بالا میرود که غول بوی او را حس و قصد خوردنش را میکند.
در کتاب این هم جور دیگر، جک فرار میکند و نزد مادرش میآید و مادر او را به خاطر حمام نرفتن سرزنش میکند. جک هم خیرهسری میکند و به مادرش میگوید اگر خودش خیلی تمیز است، از درخت بالا برود و طلا را بیاورد. مادر هم چنین میکند و خوراک غول میشود. این طور میشود که جک به حمام میرود و بعد بیآنکه غول متوجه بویش شود طلاها را برمیدارد و میلیونر میشود.
داستان موطلا و سه خرس ساختاری متفاوت با دیگر قصههای این مجموعه دارد. داستان از آغاز تا پایان همانطور که میدانیم رخ میدهد: موطلا که گم شده است به خانهی خرسها میرود، در نبود آنها از غذایشان میخورد، (ناخواسته) به اثاث خانه آسیب میرساند و روی تختشان میخوابد. در پایان هم از دست خرسها میگریزد. رولد دال داستان را با انتقادهای پیدرپی از رفتار و کردار موطلا و همدلی با خانوادهی خرسها روایت و به پدر و مادرها توصیه میکند از خواندن این داستان برای فرزندانشان حذر کنند.
شنلقرمزیِ داستان این هم جور دیگر هم آن دخترکی نیست که انتظار داریم گول تغییر چهرهی گرگ را بخورد و بعد به کمک هیزمشکنی نجات پیدا کند. هم ما و هم گرگ داستان انتظار داریم او خوراک چرب و نرمی برای گرگ باشد. اما شنل قرمزی نه کوچک و ساده است و نه بیدستوپا. او یک شکارچی گرگ است و در پایان داستان یک پالتو از پوست گرگ برای خوش دستوپا کرده است.
در داستان سه خوک کوچک، گرگ به سرعت خانههای کاهی و چوبی دو خوک اول را نابود میکند. سومین خانه آجری محکم است و گرگ تصمیم میگیرد که همان عصر با دینامیت برگردد. خوک سوم اما نقشههای دیگری دارد. او از شنل قرمزی، شکارچی گرگ، کمک میخواهد. شنل قرمزی هم به کمک او میآید و دومین کت پوست گرگ و البته چمدان پوست خوکاش را به دست میآورد.
بعضی از دوستداران ادبیات ممکن است چنین شوخی هایی را با آثار قدیمی نپسندند. دست بردن در داستان های قدیمی آن هم با تغییراتی چنین جسورانه و خارج از عرف میتواند مناقشه برانگیز باشد. بسیاری از بزرگترها نیز، چه پدر و مادر باشند چه آموزگار یا کتابدار، برای تهیه و خواندن کتاب این هم جور دیگر که شخصیت های بیادب و گستاخ دارد، دچار تردید میشوند.
بخشی از متن کتاب
مادر سفیدبرفی کوچولو که از دار دنیا رفت، پدرش یعنی پادشاه صاحب تاج و تخت، گفت: «نخیر، این که نمیشود زندگی، این جوری میمیریم از درماندگی. باید همه جا را بگردیم از همین الآن تا همسر شایسته ای پیدا کنیم برای خودمان. (غافل از این که پیدا کردن زن از میان آنهمه آدم کار ساده ای نیست برای قبله ی عالم)
پس آگهی داد به تمام روزنامه های کشور که ما به ملکه ای نیازمندیم شایسته و بی دردسر. آن وقت ده هزار دختر از گوشه وکنار، همگی داوطلب شدند برای این کار. شاه که دید ملکه شدن این همه داوطلب بیکاره دارد لبخندی زد و گفت پس هر کاری راه و چاره دارد.» بعد از این که امتحان گرفت از همه با آب و تاب، دخترخانمی به نام ماکلاهوز شد انتخاب.
او اسباب بازی عجیبی داشت یک آیینه ی دوربرنزی، نه قاب آهنی که حرف میزد آن هم به چه روشنی. هر کس جواب مسئله ای را میخواست آیینه جوابش را میداد بی کم وکاست. مثلاً اگر میگفتی: «آیینه، آیینه ی سخنگو ناهار چه داریم امروز، زود باش بگو.» فوراً در یک چشم به هم زدن آیینه میگفت: «پلو داریم با خاگینه»
ده سال تمام ملکه ی نادان جلو آیینه می ایستاد. همین طور مدام از آیینه میپرسید با داد و فریاد، «آیینه، آیینه جان بگو کی از همه زیباتر است، کی از همه زیباتر و رعناتر است؟ آیینه هم هربار جواب می داد: «شما از همه زیباترید، از همه شما زیباتر و رعناترید.» تا یک روز ملکه با گوش مبارکش چیزی شنید که از خشم و غضب مثل بید لرزید…
نقد کتاب این هم جور دیگر
نویسنده کتاب این هم جور دیگر، قصه هایی را که سال های سال در میان ملل مختلف زبان به زبان و کتاب به کتاب گشته و فیلم شده اند، با نگاه تازه ای دیده، و طور دیگری گفته است. دنیای رولد دال متفاوت است و آنقدر عجیب است که هر داستانش یک اتفاق متفاوت است. حالا اگر شما هم می خواهید جور دیگری ببینید: «این گوی و این میدان».
مترجم کتاب نیز در برگردان مطالب به زبان فارسی کوشیده است از زبان شعر و طنز بهره جوید. کتاب با پیش گفتار مترجم و گفتار «عمران صلاحی» آغاز میشود و در پی آن، مطالب کتاب با طرحهای سیاه و سفید به طبع میرسد.
هیچ قصهی کودکانهای همان چیزی نیست که به نظر میرسد. این را وقتی میفهمیم که روایت رولد دال را از این قصهها میخوانیم! در روایت او به گرگ های گرسنه توصیه میشود وقتی به شنل قرمزی میرسند مراقب باشند و دربارهی سیندرلا… خب، امیدواریم سرش را از دست ندهد!
کتاب این هم جور دیگر، اولین بار در سال 1982 چاپ شد و اولین مجموعهی شعر طنز رولد دال است.
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 185 بار
عنوان کتاب: این هم جور دیگر
نویسنده: رولد دال
مترجم: رضی هیرمندی
تعداد صفحات کتاب: 77 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 4.69 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب