ساعت گرگ و میش

(2 بررسی مشتری)

قیمت اصلی 49.000 تومان بود.قیمت فعلی 35.000 تومان است.

داستان‌های فرانسوی

نویسنده: ژیلبرت سسبرون

مترجم: پرویز شهدی

تعداد صفحات: 454 صفحه

حجم فایل: 4.56 مگابایت

دانلود کتاب ساعت گرگ و میش pdf

کتاب ساعت گرگ و میش اثری جذاب از ژیلبرت سسبرون است که می‌توانیم او را نویسنده‌‌ی مشهور گم‌نام بنامیم!

سسبرون که هم رمان نویس است، هم مقاله نویس و هم نمایشنامه نویس، همواره دغدغه‌مند جامعه‌ی خود‌ بوده و در آثارش به مسائل روز می‌پردازد. از برخی آثار او اقتباس سینمایی صورت گرفته است.

سسبورن در خلال داستان، همراه با نثر شیوا و تکان دهنده‌ی خود، ما را به تفکر درباره‌ی چیزهای مهم انسانی وامی‌دارد. رمان حاضر در سال 1962 به نگارش درآمد و مورد توجه منتقدان و مخاطبان بسیاری قرار گرفت.

خلاصه کتاب

داستان کتاب ساعت گرگ و میش در فرانسه، زمانی که الجزایر از مستعمرات آن به شمار می‌رفت، اتفاق می‌افتد. نویسنده در این اثر به مقایسه‌ی شخصیت دو دوست می‌پردازد. یکی از آن‌ها دبیر و دیگری سرباز است؛ یکی در هندوچین می‌جنگد، دیگری تدریس می‌کند و در وقت آزاد خود مقالاتی بدون امضا علیه ارتش می‌نویسد.

ادامه‌ یافتن ارتباط این دو دوست، از نکته‌های جالب کتاب است. شخصیت اصلی، رولان، از تفاوت‌های دیدگاه خود با دیگر انسان‌ها، به‌ویژه جرج، در رنج است. این اثر باعث می‌شود در سراسر داستان سوالی ذهن ما را به خود مشغول کند:‌ «وظیفه‌ی انسان در برابر انسانی دیگر چیست؟»

نویسنده‌ی کتاب ساعت گرگ و میش از زبان شخصیت‌ها، حقیقت‌هاى ارزشمندى را ارائه مى‌دهد: «آزادى‌ای که آدم براى آن بهایى نپرداخته، چه ارزشى دارد؟» پرنده‌اى که روى نرده‌ى ایوان مى‌نشیند آزاد است، چون هیچ‌چیز ندارد و نه چیزى براى اثبات کردن، تلافى جستن و نه جاه‌طلبى، میان خطرها زندگى مى‌کند و آزاد است.

او در بخشی دیگر توجه ما را به ضرورت ایستادن در مقابل ظالم جلب می‌کند:‌ «مگر کسى که اجازه مى‌دهد به او ظلم شود، به‌اندازه‌ى کسى که به او ظلم مى‌کند مقصر نیست؟ اگر مظلوم به‌پا خیزد و حتی به بهاى جانش در برابر ظالم بایستد، دیگر ظلمى وجود نخواهد داشت.» اگر از مطالعه‌ی رمان‌های خارجی، به‌خصوص ادبیات داستانی فرانسه لذت می‌برید، کتاب ساعت گرگ و میش مناسب شماست.

بخشی از متن

در کتاب ساعت گرگ و میش می‌خوانیم: ماه دسامبر است. دو ماه گذشته و شصت‌تا ضربدر روى تقویم دیده مى‌شود؛ ستوان گرن با بى‌صبرى گذشت روزها را به این ترتیب مشخص کرده است. رولان به آدرى‌ین که اسمش را گذاشته فِنِک (یعنى روباه صحرا) درمورد تقویم و ضربدرهاى روى آن توضیح داده: «این‌جا گورستان زمان ازدست‌رفته است» این توضیح را همان روزى به او داده که زن جوان متوجه این بازى کودکانه‌ى رولان شده است.

دو ماه است که با علاقه این کارهاى روزمره را انجام مى‌دهد: بررسى موجودى کالا و تعداد کالابرگ نزد کسبه، صدور جواز عبور، جمع‌آورى اطلاعات درباره‌ى بخش‌هاى منطقه و صورت وضعیت‌ها، برگه‌ها، آمارها، گزارش‌ها… ملاقات همه‌روزه با قاضى، اقرارنیوش، قاضى تحقیق، رییس تبلیغات، بازرس، حسابدار، یااستادکارى که مأمور مرمت و سنگفرش کشتارگاه‌هاست که بیش‌تر هدف از این کار، تهیه‌ى شغل براى افرادى است که تازگى به آن‌ها پیوسته‌اند.

پروفسور گرن همچنان بازرس فرهنگ هم شده است؛ باید خانه به خانه برود و بچه‌هایى را که پدر و مادرشان ترجیح داده‌اند به کار چراندن بزها بگمارند، به مدرسه بکشاند. دوش‌هاى آب گرم برپا کند، تا بچه‌ها، پس از بیرون آمدن از زیر دوش (با چشم‌ها و موهاى درخشان و دست‌هاى حنابسته) بلیت سینما براى روز پنجشنبه دریافت کنند. چون رولان علاوه بر این کارها، کارگردان و میانجى صلح هم هست: (ص212 کتاب ساعت گرگ و میش)

«سرکار ستوان، سربازانت مرغ مرا دزدیده‌اند…» آقاى گرن مأمور ثبت احوال هم هست و هر بار باید شناسنامه‌هایى را که شورشى‌ها در هر بازدید از بخش‌ها پاره کرده‌اند، دوباره صادر کند. اَلیون، کادوش، مصطفى، لسانى… روزهاى اول گرن از شنیدن این اسم‌هاى ناآشنا سرگیجه مى‌گرفت: «همگى شبیه هم‌اند، هرگز موفق نخواهم شد آن‌ها را از هم تشخیص دهم!» درحال‌ حاضر، هیچ‌یک را با دیگرى عوضى نمى‌گیرد…

و هروقت به آن‌ها برمى‌خورد، با غرور و مباهات شاگردمدرسه‌اى که اسم یکایک ستاره‌ها را مى‌داند، با بردن اسم‌شان به آن‌ها سلام مى‌کند. حتا ادعا دارد که در چهره‌ى هریک از آن‌ها روراستى یا حقه‌باز بودن‌شان را تشخیص مى‌دهد، ولى همه‌ى اهالى محل چنان با سرسپردگى یا رضا و تسلیم با او برخورد مى‌کنند که برایش دشوار است جز با لطف و ملایمت به‌طریق دیگرى با آن‌ها رفتار کند. (ص213 کتاب ساعت گرگ و میش)

اهالى از مساوات مى‌گریزند و رولان از پدرسالارى؛ چه‌گونه با آن‌ها برخورد کند. ژرژ به‌ملایمت مى‌گوید: «تو به آن‌ها احترام مى‌گذارى ولى هنوز دوست‌شان ندارى.» بااین‌همه، رولان آن نحوه‌ى گفت و شنودى را که روزهاى اول از آن منزجر بود، میان خودش و اهالى برقرار کرده است: «قصه برایم تعریف نکن، تو مى‌توانى به‌اندازه‌ى پدرت به من اعتماد داشته باشى!» یا این‌که: «به برادرت بگو اگر دیگر با شورشى‌ها موافق نیست، بیاید تقاضاى بخشش کند…»

اولین بارى که رولان این جمله را به‌کار برد، وسط کار از حرف‌زدن بازایستاد؛ مخاطبش نگاه مطیعانه‌اش را به او دوخت و چنان حالت تأسفى در چهره‌ى ستوان جوان دید که ترس برش داشت. رولان به گفته‌اش ادامه داده بود: «منظورم این است که برادرت مى‌تواند پیش ما بیاید و دوستى‌اش را با ما تجدید کند.» ـ «دوستى‌اش را تجدید کند»؟… به ما رحم کن، سرکار ستوان، بهتر نیست خودت او را ببخشى؟ (ص214 کتاب ساعت گرگ و میش)

رولان به‌خودش گفت: این هم یک طرز حرف‌زدن است، مثل سلام‌هاى خالصانه در نامه‌ها، یا تبریک و تهنیت‌ها به‌مناسبت سال نو؛ هیچ‌کدام مفهوم خاصى ندارد، ولى خوب رسم شده است… بااین‌همه، از دست خودش، ژرژ، یک قرن تاریخ، خشمگین مى‌شد، ولى خشمش موقعى شدت مى‌یافت که متوجه مى‌شد برادر یادشده براى تجدید دوستى یا پیوستن به آن‌ها، هرگز مراجعه نکرده است.

ـ بنى‌سماح، چرا؟ علتش چیست؟ جوان الجزایرى، مثل هربار که با رفتار یا گفتار رییسش موافق نبود، سرش را پایین مى‌انداخت، به بررسى گلنگدن مسلسل دستى‌اش مشغول مى‌شد و مى‌گفت: «تو او راترسانده‌اى، سرکار ستوان. او در ده گفته است که جناب سروان او را بخشیده ولى تو نبخشیده‌اى.» رولان در این لحظه از پنجره چشمش به بنى‌سماح مى‌افتد که میان هفت جوان ناشناس و مثل خودش قدبلند در جنب و جوش است.

چرا باید این رمان را بخوانیم؟

رسالت ما در جهان چیست؟ ‌آیا برای تحقق هدفی بزرگ پا به جهان گذاشته‌ایم و یا تمام آمدن و بودنمان چیزی جز یک اتفاق نیست؟ چه کارهایی مسئولیت اخلاقی ما را مخدوش می‌کند؟ کتاب ساعت گرگ و میش، به صحبت درباره‌ی مراحل مختلف بحران وجدان در زمان خشونت می‌پردازد و تلاش می‌کند تا پاسخی درخور برای این سوال بیابد: شجاعت واقعی به چه معناست؟

نقد کتاب ساعت گرگ و میش pdf

در داستان کتاب ساعت گرگ و میش دو دوست، یکی سرباز دیگری دبیر، یکی جسم را به کار می‌گیرد و دیگری روح را، یکی عمل کردن را یاد می‌دهد و دیگری فکر کردن را، یکی خشونت به خرج دادن را در پیش می‌گیرد و دیگری عدم خشونت را. اما به کجا می‌رسند؟

کتاب در هر صفحه و هر فصلش چنان از گفته های جان‌دار، تکان دهنده، گاه گزنده و گاه نوازش آمیز پر است که آدم به فکر می‌افتد آنها را در جُنگی گردآوری کند، ولی چه ضرورتی دارد، کتاب خود جُنگ مفصلی است، فرآورده‌ای از ضدو نقیض‌ها، ظلمت و روشنایی، خلاصه‌ای از «بودن» و «شدن»، از طبیعت، از انسان، از آنچه که ما برایش پا به این دنیا گذاشته ایم و از رسالتی که به عهدۀ یکایک ماست.

کتاب ساعت گرگ و میش، نگاهی دارد به مردم و روشنفکران فرانسه در زمانی که الجزایر از مستعمرات آن به شمار می‌رفت. و تقابل دو دیدگاه متضاد است که رولان، شخصیت اصلی داستان، با افراد دیگر خصوصا جورج به عنوان فردی با دیدگاه متفاوت دارد.

نکته‌ای که داستان را متفاوت می‌کند زاویه دید این رمان است که از فرانسه به الجزایر نیست بلکه نگاه به انسان‌ها است. انسان‌ها در الجزایر و انسان‌ها در فرانسه. این کتاب علاوه بر روشنگری از عنصر هیجان، عشق و دوستی بهره‌مند است. دغدغه اصلی این داستان انسان و وظیفه انسان در قبال انسان است.

به طور کلی، داستان کتاب ساعت گرگ و میش بر روی مسائلی همچون عشق، دین، خشونت، و روابط خانوادگی تمرکز دارد.

آنچه خواندید...

کد محصول (SKU): 1664 دسته‌بندی: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

2 دیدگاه برای ساعت گرگ و میش

  1. Nahal

    «اگر مظلوم به‌پا خیزد و حتا به بهاى جانش در برابر ظالم بایستد، دیگر ظلمى وجود نخواهد داشت.»

  2. Manochehr

    رولان و سیلوی، دست در دست هم، بی‌آن‌که حرفی بزنند روی نیمکتی نشسته بودند. رولان که گمان می‌کرد افکار دختر جوان همان مسیری را طی می‌کند که افکار خودش؛ حرف‌زدن را بیهوده می‌دانست. سیلوی هم که می‌دانست فکرش با او یکی نیست، مثل او ساکت مانده بود. بااین‌همه، خوشحال بود، خوشحال در زمان حال، حال آن‌که رولان در زمان آینده خوشحال بود ـ چیزی که بی‌شک با سعادت در تضاد است.

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *