دانلود کتاب رام کردن زن سرکش
نمایشنامه رام کردن زن سرکش، با موقعیتی آغاز می شود که در آن یک اشراف زاده بداخلاق، یک درویش نمای مست را فریب می دهد.
او کاری می کند که درویش فکر کند که اشراف زاده است. سپس اشراف زاده، نمایشی ترتیب می دهد تا کریستوفر سلای را منحرف کند. پلات اصلی این نمایش حیاط درباره ی کشمکش بین پترکیو، نجییب زاده ای از ورونا و کاترینا، یک زن سرکش است. در ابتدا کارتینا نمی خواهد که با او وارد رابطه شود، اما پتروکیو او را با عذابهای روانی مختلفی روبرو می کند و دست از تهدید کردن او بر نمیدارد، تا کاترینا عروس سازگار و مطیع او می شود.
پلات های فرعی شامل رقابت بین خواستگاران خواهر محجوب کاترینا یعنی بیانکا است. عناصر آشکارا غلط نمایش، به ویژه در بین مخاطبان و خوانندگان مدرن، مورد بحث و جدال قابل توجهی قرار گرفته است. این اثر چندین بار برای تئاتر صحنه ای، فلیمنامه، اپرا و موسیقی مورد اقتباس قرار گرفته است. شاید مشهورترین اقتباس آن فیلمی با همین نام در سال 1967 با بازی الیزابت تیلور و ریچارد برتون باشد.
خلاصه کتاب
نمایشنامه رام کردن زن سرکش نوشته ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی است که بسیاری او را بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ و بسیاری نیز او را بزرگترین نویسنده انگلیسی زبان تاریخ میدانند. این نمایشنامه داستان دو مرد است، لوچنتیو بلندپرواز و پتروچیوی این دنیایی، که با دو خواهر آشنا میشوند.
لوچنتیو عاشق خواهر کوچکتر میشود، اما برای آنکه بتوانند ازدواج کنند باید کاترین، خواهر بزرگتر، نخست ازدواج کند. پتروچیو تنها به خاطر مسائل مالی میخواهد با کاترین ازدواج کند و داستان در جدال میان زنان و مردان به شکلی طنزگون ادامه مییابد.
نمایشنامه رام کردن زن سرکش را یکی از نخستین کمدیهای شکسپیر میدانند، اگرچه تاریخ دقیقِ نوشته شدن آن هنوز مشخص نیست. این نمایشنامه نزدیکی زیادی با نمایشنامههای کمدی اشتباهات و دو نجیبزادۀ ورونا دارد. این سه نمایشنامه را اولین کمدیهای شکسپیر میدانند.
البته این نمایشنامه به دلیل قدمتش با مخالفت هایی نیز مواجه شده است. از این رو اقتباس کنندگان و کارگردانان تئاتر همواره برای آنکه این نمایش را با سلیقه و طبع مخاطب امروز سازگاری کنند دست به ابتکارهای فراوان زدهاند، زیرا این نمایش بهزعم برخی منتقدان برای بسیاری «وحشیانه و زننده» است.
از اواخر قرن نوزدهم، جنبش آزادی بخشی به زنان همان کاری را با سلیطه رامکردن (رام کردن زن سرکش) کرده است که واکنش به یهودی ستیزی در عصر ما با تاجر ونیزی. پذیرفته شدنِ برتری و سروری مرد در این نمایش هضمشدنی نبوده است، به گونهای که تهیهکنندگان و کارگردانان، نسل در نسل، متن این نمایش را دستکاری کرده تا پایان آن را خوشایندتر سازند.
با این وجود، اهمیت این نمایشنامه هم از جهت ادبی و هم از جهت جذابیت آن امری است که آن را تاکنون، هرچند با اندکی تعدیل، جز نمایشنامههای جذاب و مورد پسند شکسپیر قرار داده است. جرج برنارد شاو در مورد نمایشنامه رام کردن زن سرکش می گوید: «هیچ مردی نیست که شعور احساسی داشته باشد و در حضور زنی به تماشای این نمایش بنشیند و از آن تصویرِ خداگونهای که در شرطبندی آخرِ نمایش از مرد کشیده میشود و نطقی که در دهان خودِ زن گذاشته میشود، عرق شرم نریزد.»
بخشی از متن کتاب
لوچنتیو: مردک مطرب! دست بردار! گستاخی از حد گذرانده ای، مرد! به این زودی فراموش کرده ای که خواهرش کاترین چگونه از تو پذیرایی کرد؟ هورتنسیو: اما، ای فضل فروش پرخاشجو، این یکی خود بانوی هنرپرور هارمونی آسمانی است. پس بگذار من تقدم یابم و پس از آنکه ساعتی را صرف موسیقی کردیم تو نیز همان اندازه صرف درس کن.
لوچنتیو: ای نادان بیسواد، که چندان نخوانده ای که بدانی موسیقی برای چه پدید آمده است! مگر نه موسیقی برای تازه ساختن ذهن پس از خواندن و کارهای روزانه کردن است؟ پس بگذار با او فلسفه بخوانم و هر جا که درنگ کردم سازت را بنواز. هورتنسیو: مردک من این زبان درازی هایت را برنمی تابم. بیانکا: آه، آقایان بر من ستم می کنید که برای آن چیزی که بسته به رأی من است، چنین به جان هم افتاده اید.
من شاگرد تازیانه خور مکتبی نیستم که برایم ساعت و زمان مقرر و مرا مکلف کنید. بلکه من هر طور که دلم خواهد درس یاد میگیرم. پس برای آنکه به این جدال پایان دهم، همگی همین جا می نشینیم. شما ساز خود را بردارید؛ و در این خلال برای خود بنوازید؛ تا شما ساز خود کوک می کنید، درس او تمام شده است. هورتنسیو: سازم که کوک شد درس گرفتن تان از او تمام میشود؟ لوچنتیو: هرگز چنین نخواهد شد. سازت را کوک کن.
بیانکا: تا کجا خواندیم؟ لوچنتیو: اینجا بود، بانو: «رودخانه سیموا از اینجا میگذشت؛ اینجا سرزمین سیگیا است؛ کاخ بلند پریام پیر اینجا برپا بود بیانکا: ترجمه شان کنید. لوچنتیو: از اینجا میگذشت، همان طور که پیشتر به شما گفتم سیموا، من لوچنتیو هستم؛ اینجاست – پسر وینچنسیو پیزایی؛ سرزمین سیگیا – چنین خود را دیگرسان ساخته ام تا دل شما را به دست آورم.
در اینجا برپا بود – و لوچنتیویی که برای خواستگاری می آید؛ کاخ – پیشکار من ترانیوست؛ بلند – که جای مرا گرفته است؛ پریام پیر- تا پیر خرف را بفریبیم. هورتنسیو: بانو سازم کوک است. بیانکا: بنواز ببینیم ای خاک! سیم زیر خارج میزند. لوچنتیو: تفی در سوراخ انداز و دوباره کوک کن، مرد. بیانکا: حال بگذار ببینم من میتوانم ترجمه کنم. سیموا از اینجا میگذشت – من شما را نمی شناسم؛ اینجا سرزمین سیگیاست ـ به شما اعتماد ندارم…
نقد کتاب رام کردن زن سرکش
ارتباط نمایشنامهٔ رام کردن زن سرکش شکسپیر با یک نمایشنامهٔ دیگر به نام: یک سرگذشت مطبوع و خودبینانه به نام رام کردن زن سرکش اثر نمایشنامه نویسی ناشناس همواره مورد بحث شکسپیر شناسان بوده است. اکثر شکسپیر شناسان معتقدند که آن اثر منبع مستقیم نمایشنامه شکسپیر بوده و بعضی نیز بر این اعتقادند که صورتی ناقص و تحریف شده از آن است.
تمام عناصر مختلف طرح داستان نیز در هر دو نمایشنامه مشترکاند. موضوع زن سرکش نیز در کمدیهای دوران الیزابت وجود داشته است؛ یک مثال آن «شوخی شاد یک همسر سرکش و ملعون و جا گرفتنش در دل مورل به خاطر رفتار خوبش» است. زیربنای معاشقه رؤیایی خواهر جوان نیز به منظومه ای سوپوزتو اثر شاعر قرن چهاردهم ایتالیا آریوستو مشابهت دارد.
تمام نمایشنامههای شکسپیر دوست داشتنی و جذابند، اما از آنجایی که این روزها آدمهایی شبیه به شخصیت کاترینا در جامعهٔ ما کم نیستند، نمایشنامه رام کردن زن سرکش برای ما خیلی قابل درک است!
کتاب های پیشنهادی
تعداد بازدید: 537 بار
عنوان کتاب: رام کردن زن سرکش
نویسنده: ویلیام شکسپیر
مترجم: محسن قاسمی
تعداد صفحات کتاب: 142 صفحه
زبان کتاب: فارسی
حجم فایل: 8.16 مگابایت
نوع فایل: PDF (ZIP)
منبع: شهرکتاب