کتاب حسرت

قیمت اصلی 85.000 تومان بود.قیمت فعلی 55.000 تومان است.

در ستایش زندگی نازیسته

نویسنده: آدام فیلیپس

مترجم: میثم سامان‌پور

تعداد صفحات: 220 صفحه

حجم فایل: 10.5 مگابایت

دانلود کتاب حسرت آدام فیلیپس pdf

کتاب حسرت را با دقت و حوصله بخوانید و یاد بگیرید که چطور با این احساس مهم و پرتکرار بشری روبه‌رو شوید!

همیشه دو زندگی وجود دارد: یکی همان زندگی که اکنون داریم، و دیگری آنکه همیشه در کنار زندگی فعلی‌مان بوده است. زندگی موازی که هیچگاه از سر نگذرانده ایم، زندگی‌های موازی که تنها در ذهن هایمان آنها را زیسته ایم. زندگی که آرزویش داشته ایم، خطر هایی که نکرده ایم و فرصت هایی که برایمان مهیا نبوده اند. ما آنها را به شکل زندگی نازیسته می‌بینیم…

در جاهایی از کتاب حسرت، مطالب کمی ثقیل و سنگین می‌شوند که به خاطر نوع نوشتار آدام فیلیپس و محتوای آن متن است! اگر حوصله‌ی خواندن کتابی را دارید که سطر به سطرش تامل برانگیز است و نیاز به توقف و تفکر دارد، حتما این کتاب را بخوانید. محتوای کتاب بی‌نظیر است، شما را با خودتان مواجه می‌کند و دیدگاه تازه‌ای می‌دهد که تا قبل از خواندن کتاب نداشتید.

خلاصه کتاب

کتاب حسرت کتابی متحول کننده دربارهٔ زندگی‌ای است که آرزو می‌کنیم داشته باشیم و آنچه دربارهٔ خود باید بیاموزیم. این اثر کتابی در ‬ستایش‬ زندگی‬ نازیسته است. به همان اندازه که تلاش می‌کنیم در لحظه وجود داشته باشیم، زندگیِ زندگی‌نشده حضوری اجتناب‌ناپذیر در کنار ما پیدا می‌کند؛ همانند سایه‌ای در پشت سر ما.

و این موضوع خود می‌تواند به داستان زندگی ما تبدیل شود؛ مرثیه‌ای برای نیازهای برآورده‌ نشده و آرزوهای قربانی‌ شده. تصور آنچه باید باشیم یا انجام دهیم، ما را تسخیر کرده است و این می‌تواند زندگی ما را از آنچه هست، کوتاه‌تر کند. اما اگر ایدهٔ شکست را از معادله حذف کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟

آدام فیلیپس، روانکاو تحسین شده، با توانایی و مهارت خود در نویسندگی و روانکاوی، برای این تعارض بزرگ وجود ما، پیشنهاد می‌کند که اگر ناامیدی را به عنوان راهی برای ترسیم آنچه واقعاً می‌خواهیم، بپذیریم، رضایت ناگهان ممکن می‌شود. ولعِ زندگی بدون ناامیدی، ولعِ زندگی بدون قدرت شناسایی و تحقق خواسته‌هایمان است.

در این کتاب زیبا، دلسوز و جذاب، فیلیپس عمیقاً از تجربه‌های بالینی خود و همچنین آثار شکسپیر و فروید، دی. دبلیو. وینیکات و ویلیام جیمز استفاده می‌کند تا ناامیدی، نرسیدن به آن و دورشدن از آن را نشان دهد. تمام مطالب کتاب حسرت از زندگی‌های زند‌گی‌نشدهٔ ما الهام گرفته شده و ممکن است برای زندگی کاملاً زندگی‌شدهٔ ما ضروری باشند.

سخن مترجم

پرسش مهمی که مترجم باید از خود بپرسد این است که چرا باید یک کتاب را ترجمه کرد. من زمانی خواندن این کتاب را آغاز کردم که در اوج سرخوردگی و پذیرش شکست بودم.

در دالان تاریک سرخوردگی گیر افتاده بودم و کتاب حسرت نوری بود که از روزنه‌ای به درون می‌تابید؛ نه از آن جهت که راه برون‌رفت را نشانم دهد، بلکه از آن رو که دریافتم در آن دالان تنها نیستم و چه بسیار انسان‌ها هستند که در آنجا همراه من حضور دارند.

دریافتم که قرار نیست از این دالان خارج شویم و شادمانه زیست کنیم، بلکه محکوم به شکست خواسته‌هایمان هستیم، و از قضا پذیرش همین شکست است که مقدمات رضایتمندی را فراهم می‌‌سازد. رضایتمندی، نه به معنای تام‌وتمام آن بلکه به معنای پذیرش ناممکن ‌بودن تحقق میل.

بخشی از متن

در کتاب حسرت می‌خوانیم: «بازی ‌کردن نقش دیوانگان» عنوان سخنرانی من در آکادمی موسیقی بروکلین بود تا فصل جدیدی را از سه نمایشنامه با موضوع دیوانگی به دست دهم؛ نمایشنامه‌های مکبث و شاه لیر شکسپیر و نمایشنامۀ یادداشت‌های یک دیوانۀ دیوید هولمان که از کتاب گوگول به همین نام اقتباس شده است. این سخنرانی دقیقاً زمانی نوشته شد که این کتاب هم به پایان رسیده بود.

و در واقع می‌توان گفت که پیرامون بسیاری از دغدغه‌های همین کتاب بود. دیوانگی، و بازی ‌کردن نقش دیوانگان، به‌وضوح در مورد ناکامی، در مورد نگرفتن مطلب، در مورد قسر دررفتن، در مورد خود را خلاص ‌کردن، و در نهایت در مورد رضایتمندی است. اما «دیوانگی» کلمه‌ای است که ما برای یک زندگی‌‌ نازیسته‌ به کار می‌بریم، یا برای زندگی‌ای که آن را به‌طرز عجیب و غریبی محدود کننده زیسته‌ایم ـ دست‌کم از نگاه آنهایی که خود را عاقل می‌انگارند.

اینکه به خود در مقام فردی عاقل نگاه کنیم می‌تواند بی‌نهایت دلگرم‌کننده باشد، اما درعین‌حال می‌تواند به‌شدت گمراه‌کننده هم باشد، و به‌واقع بازدارنده. بخشی از دهشت ناشی از آنچه که دیوانگی خوانده می‌شود، از آن روست که دیوانگی یکی از زندگی‌های نازیستۀ ما را می‌نمایاند، چیزی که ممکن بود برای ما اتفاق افتاده باشد، یا چیزی که می‌توانست تنها راه‌حل شرایط وخیم زندگی باشد، یا حتی وسوسه‌ای باشد که ناگزیر بوده‌ایم از آن اجتناب کنیم.

وقتی به زندگی‌هایی می‌اندیشیم که ممکن بود داشته باشیم، متوجه زندگی‌هایی می‌شویم که آسوده‌خاطریم که آنها را از کف داده‌ایم، و همچنین متوجه بسیار زندگی‌های دیگری ـ نسخه‌های بسیار بیشتری از خودمان ـ می‌شویم که شاید خیلی در مورد آنها مطمئن نباشیم. «بازی ‌کردن نقش دیوانگان»، فارغ از چیزهای دیگر، در مورد این تمایز نیز هست، تمایزی که همیشه قادر نیستیم قائل شویم. (ص111 کتاب حسرت)

عنوان سخنرانی «بازی ‌کردن نقش دیوانگان» به من پیشنهاد شده بود، و من هم آن را پذیرفتم، چراکه مرا به یاد طعنۀ معروف گور ویدال به ریگان انداخت که گفته بود ریگان «رئیس‌جمهور بازیگر» است؛ گویی که اتفاقی برای رئیس‌جمهور واقعی افتاده باشد و ریگان به‌صورت موقت جای او را گرفته باشد و کارهای او را انجام دهد. گویی یک رئیس‌جمهور واقعی وجود داشته ـ شاید بیمار بوده یا ربوده شده بوده یا حتی به قتل رسیده بوده است.

اما فردی می‌بایست نقش او را موقتی بازی کند. کسی، بنا به ضرورت، باید جای او را پر کند. و مطمئناً، اگر قبلاً بازیگر بوده باشید، همان‌طور که ریگان نیز بود، آن‌وقت برای بازی ‌کردن نقش رئیس‌جمهور مهیاتر خواهید بود. یا شاید هم نه، ممکن است باعث شود که مصنوعی بازی کنید، یا خیلی سَبْک‌زده و صناعت‌پیشه به نظر برسید، و یا آن‌قدر خوب در نقش فرو بروید که مردم مظنون شوند. شاید طوری رفتار کنید که انگار برای این نقش زاییده شده‌اید…

یا این نقش اصلاً برای شما ساخته شده است، مثل احساسی که یک غاصب دارد، یا یک بازیگر ذخیره که خوش‌شانسی آورده است، یا در واقع دیوانه‌ای مانند پوپریشچینِ گوگول. در همین ابتدا باید به این نکته توجه کرد که از هر یک از قهرمانان این سه نمایشنامۀ بسیار متفاوت، خواسته‌اند که قدرتمندتر از آنی شوند که حس می‌کنند اکنون هستند، یا دست‌کم در خود احساس ناتوانی می‌کنند. (ص112 کتاب حسرت)

همۀ آنها به‌خاطر اینکه به‌اندازۀ‌ کافی بهشان توجه نشده است، دچار مشکل شده‌اند و در نتیجه، رفتار عجیبی از خود بروز می‌دهند (در اینجا لازم بود دربارۀ این امر هم صحبت شود، مبادا که از قلم بیفتد). پوپریشچین فریاد می‌زند: «آنها به من توجهی نمی‌کنند، آنها مرا نمی‌بینند، آنها به من گوش نمی‌دهند. مگر من چه‌کارشان کرده‌ام؟ … آنها از من بیچاره چه می‌خواهند؟ من که چیزی ندارم.»

نکوداشت‌های کتاب

  • کتاب حسرت ظریف‌ترین اثری است که درباره جذابیت حضور در لحظه اکنون نوشته شده.
  • نویسندگان اندکی وجود دارند که پیگیری افکار آن‌ها لذت‌بخش باشد و آدام فیلیپس یکی از آن‌هاست.
  • کتاب حسرت شاعرانه‌ترین و متناقض‌ترین اثر فیلیپس است که با شوخ‌طبعی خود در تمام صفحات شما را به لبخند دعوت می‌کند.

نقد کتاب حسرت آدام فیلیپس pdf

اگر به کتاب‌های روانشناسی و خودشناسی علاقه دارید، کتاب حسرت را به شما توصیه می‌کنیم. شکست‌ها، افتراق‌ها و انشقاق‌ها، چنان زندگی ما را در برگرفته‌اند که از لحظه‌ای، به یقین می‌دانیم که دیگر آن آدم پیشین نیستیم. به‌واقع ما بنا به عمق درونیاتمان و ژرفای تجربه‌های زیسته‌مان، از لحظه‌هایی، یک زندگی زندگی‌نشده را به چشم می‌بینیم که حسرت را برای ما معنا می‌کنند.

عشقی به‌غایت در کمال و اکمل که ازدست می‌شود، یا با مرگ یا با بی‌وفایی معشوق، ازدواجی که به جدایی منجر می‌شود و خانواده‌ای که فرو می‌پاشد، فرزندی که به‌سرعت و پیش از ما، از بودن درمی‌‎گذرد و…، همه‌ی اینها حسرت‌ را از برای زندگی نازیسته برایمان به ارمغان می‌آورند و ردشان از ما بیرون نمی‌رود. پرسش اینجاست که با این زندگی حسرت‌آلود، با این سرخوردگی‌های ورای تحمل چه باید کرد؟

آدام فیلیپس در کتاب حسرت؛ در ستایش زندگی نازیسته فلسفه، ادبیات و هنر را پیش رو گذاشته و با حضور هرآنچه در مقام یک روانکاو از مواجهه با بیماران سرخورده فراگرفته، عبور از سودازدگی زندگی‌های موازی شخصی‌مان را طریقتی می‌داند که باید فهمش کنیم.

اینکه شکست عاشقانه‌ی عمیق، شما را از رجعت به عشق و ایمان به حضور و نیازش بر حذر می‌دارد، اینکه یک خانواده‌ی ازهم‌پاشیده شما را از ازدواج دوباره ترسان کرده و… و بسیاری از سرخوردگی‌های گونه‌گونی که در زندگی داشته و داریم، به‌واقع نمی‌توانند دلیلی باشند بر این نظر که عشق، ازدواج و… فقط همانی بود که می‌توانست باشد و دیگر نیست.

کتاب حسرت، به همه‌ی آن شکاف‌های عظیمی که ما را دوشقه کرده‌اند، از منظر بخشی از طریقت شناخت خویشتن‌مان نگاه کرده و هرآنچه زندگی‌ نشده‌ است را بخشی از مسیر زندگی شده و درجریان می‌بیند که باید در پی‌اش بود.

آنچه خواندید...

کد محصول (SKU): 1673 دسته‌بندی: برچسب:

محصولات مرتبط

سایر کتاب‌های پیشنهادی...

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب حسرت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *